مقدمه و ویرایش: اسماعیل درمان، ماستر روانشناسی بالینی و مشاوره
اعتیاد، واژهی که حالا هر روز و هر ساعت در گفتگوهای روزمره به آن اشاره میشود؛ مشکلی که به نظر من تبدیل به یک بحران خانمانبرانداز و فراگیر در افغانستان خواهد شد، مگر اینکه برای مقابله با آن چارهی بنیادی و کلانگستر سنجیده شود. امروزه حدود یک میلیون یا بیشتر از شهروندان افغان مبتلا به اعتیاد به یک یا چند مواد مخدر اند که استفاده از سگرت و چلم درین بخشبندی شامل نیست!
ولی با وجود حاد بودن این مشکل، معلومات شهروندان درین حوزه ناچیز است. نه تنها برخورد ما با معتادین غیرانسانی است، بلکه عدم توجه به آگاهیدهی در باره نوعیت مواد مخدر و استفاده آن در کشوری که مواد مخدر به راحتی قابل دسترس اند خود چالش دیگریست که بسیاری از نوجوانان و جوانان را با مشکلات عمیقتری روبرو میسازد.
ارایه راه حل برای نابودی یا محدودسازی تولید مواد مخدر و کاهش فقر یک پروژهی بزرگ است که نیاز به همکاری بین المللی دارد، ولی آنچه میخواهم درینجا بر آن تاکید کنم نیاز به آگاه کردن مردم است. بیش از هر زمان دیگری احتیاج به این داریم تا کودکان، نوجوانان، و جوانان خود را آگاه سازیم؛ تلاش کنیم تا هیچ یا کمترین مواجهه را با محیطهای ناسالم داشته باشند، محیط یا فضایی که به جای تقویت رفتارهای سازنده، رفتارهای مخرب را تشویق میکنند. مهم است تا در مساجد، مکاتب، مراکز آموزشی دیگر و محل کار در بارهی اعتیاد و مکانیزمهای که به اعتیاد میانجامد آزادانه بحث و مباحثه شود و کسی از شروع یا ادامه بحث احساس شرمندگی نکند. اعتیاد جرم نیست، بلکه مخلوطی از مریضی و مشکل روانی است که از مجموعهی درهمتنیدهی مشکلاتی چون فقر، مشکلات خانوادگی، استرس بیش از حد، تبعیض، مهاجرت و…بروز میکند. به عوض اینکه بسیاری با خاموشی با این سرطان مبارزه کنند، بهتر است تشویق گردند تا صدای خود را بلند کرده و تابوشکنی کنند.
نوشتهی حاضر که در روزنامه بریتانیایی ایندیپندنت به نشر رسیده به مطالعاتی اشاره میکند که برای شناخت پدیدهی اعتیاد و اینکه چه چیزی سبب میشود تا فرد معتاد گردد، میپردازد. در مقالات دیگر به این موضوع بیشتر پرداخته خواهد شد.

روزنامه ایندیپندنت، چاپ لندن، با اشاره به تازهترین نتایج تحقیقات پزشکی و با یادآوری انواع گوناگون اعتیاد، مثل اعتیاد به مواد مخدر، الکل یا وابستگی به بعضی از خوراکیها مینویسد که یافتن دلایل این نوع رفتار در میان مردم چندین دهه ذهن داکتران و روانشناسان را به خود مشغول کرده است.
چه طور است که برخی با یک بار کشیدن سیگار برای سالها به نیکوتین وابسته و معتاد میشوند، اما دیگران پس از چند تجربه حالت انزجار پیدا کرده و دیگر هیچ گاه سراغ سگرت نمیروند؟
چرا بعضیها میتوانند سالهای سال روزانه مقدار زیادی الکل بنوشند و هیچ گاه الکلی نشوند، ولی شماری دیگر از اولین سالهای آغاز نوشیدن الکل به نوعی معتاد آن میشوند؟
برخی از مسئولان و نهادهای طبی در بریتانیا و آمریکا و دیگر نقاط جهان در سالهای اخیر عادت به قمار یا خوردن چاکلیت فراوان و حتی اشتهای سیریناپذیر برای خریدکردن را نیز از جمله موارد اعتیاد به حساب آوردهاند.
کارشناسان امور اعتیاد میگویند معمولا این رفتارها نتیجه معاشرت و تاثیرپذیری در محیط است. برای مثال، برخی افراد بر اثر همنشینی با دیگران به سگرت، مواد مخدر یا الکل روی میآورند. با وجود آن که همیشه حالت خوشایندی در آدم ایجاد نمیکند، تکرار این عادت در محیط دوستان وسیلهای میشود برای تداوم و تحکیم رابطه.
در مورد مواد مخدر، حس وابستگی و اعتیاد در فرد معتاد نوعی نیاز همراه با هیجان و اضطراب ایجاد میکند و سپس مصرف مواد مخدر لذتی در این فرد میآفریند که باعث میشود دوباره این تجربه را تکرار کند.
گرچه در سالهای اخیر دواهای نسبتا موثری برای ترک اعتیاد به الکل، مواد مخدر یا نیکوتین ساخته شده است، هنوز کارشناسان میگویند که دلیل اصلی بروز حالت اعتیاد با مصرف این مواد تقریبا ناشناخته است.
متخصصان روانشناسی میگویند دلیل بروز اعتیاد یک نوع خاص از ویژگیهای شخصیتی نیست. ممکن است این طور تصور شود که افراد برونگرا و ماجراجو بیشتر در معرض اعتیاد هستند، ولی حقیقت این است که افراد درونگرا و گوشهگیر نیز در معرض انواع دیگری از اعتیاد هستند.
در هر صورت به نظر میرسد که عوامل موثر را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: عوامل جسمی (فیزیکی) و زیستی (بیولوژیک)، روانی و اجتماعی. مسلما استفاده از مواد مخدر یا الکل برای مدت طولانی و به میزان فراوان بر کارکرد مغز انسان اثر میگذارد، ولی فقط آن عدهای معتاد میشوند که دیگر نمیتوانند کارکرد مغز خود را به حالت سابق بازگردانند.
فرزندان افرادی که خود معتاد هستند بیشتر در معرض خطر اعتیاد هستند. حتی اگر در دوران کودکی و نوجوانی این اتفاق نیفتد احتمال فراوان دارد که تحت تاثیر تجارب بد از جمله خشونت پدر و مادر و عواملی شبیه به آن در سنین بالاتر به مصرف زیاد الکل یا مواد مخدر روی بیاورند.
برخی حتی معتقدند که در بعضی از افراد یک عامل موسوم به «شخصیت اعتیادپذیر» باعث اعتیاد میشود. این افراد خصوصیتی دارند که به آنها نوعی سماجت، خطرپذیری و حس سیریناپذیری دائم میدهد. به همین خاطر افراد موفق و مشهوری مثل آندره آقاسی، تنیسباز، پل گاسکوین، فوتبالیست، و یا ایمی واینهاوس در حد شدیدی معتاد میشوند.
اما اعتیاد در جهان امروزه آیا فقط به الکل، مواد مخدر و سگرت محدود میشود؟ برخی از رفتارشناسان معتقدند که اشتهای سیریناپذیر برای خرید پوشاک، تمایل بیمهار برخی برای آراستن ظاهر و حتی علاقه مفرط به خوردن چاکلیت را میتوان در زمره رفتارهای اعتیادی قلمداد کرد. همان طور که اعتیاد به مواد مخدر یا الکل زندگی بسیاری را زیر و رو کرده، زیادهروی در این زمینهها نیز میتواند زندگی شخصی و حرفهای افراد را به ویرانی بکشاند.
روزنامه ایندیپندنت در پایان این مطلب چند پرسش را فهرست کرده و خاطرنشان میکند که اگر فردی به سه مورد یا بیشتر از این پرسشها پاسخ مثبت بدهد رفتار معتادگونه دارد و باید برای حل مشکل خود به متخصصان ترک اعتیاد مراجعه کند:
آیا برای استفاده از یک ماده یا یک نوع رفتار اشتهای فراوانی دارید؟
آیا برای کنترل مقدار چیزی که مینوشید یا مصرف میکنید با مشکل مواجه هستید؟
آیا به این مواد عادت کرده و برای رسیدن به نتایج همیشگی و قبلی به مصرف بیشتر نیاز دارید؟
آیا برای تامین این نوع نیاز و اشتهای خود خواست دیگران را زیرپا گذاشته و به آن بیتوجهی میکنید؟
آیا در دورههایی که این مواد را مصرف نمیکنید، دچار افسردگی و اضطراب میشوید؟
آیا با وجود اطلاع داشتن از عوارض منفی این مواد کماکان بر مصرف آنها اصرار دارید؟
منابع:
1- روزنامه ایندیپندنت، پیوند به متن کامل و اصلی مقاله: http://www.independent.co.uk/life-style/health-and-families/features/addiction-what-gets-us-hooked-2334061.html
2- ویرایش و برگردان از وبسایت رادیو فردا: http://www.radiofarda.com/content/f2_addiction_drugs_alcohol_shopaholic_reasons_ways_withdrawal/24293802.html
مطلب خوب بود . تشکر از زحمات شما.
لطف دارید داکتر صاحب عزیز
Machine translation failed. retry
Machine translation failed. retry