آیا کودکان اضطراب را به شکل متفاوتی تجربه میکنند؟ نوجوانان در زمان هویت یابی و ابراز نظر با کدام چالشها روبرو میشوند؟ آیا کودکان افغان دوره ای بنام "نوجوانی" را تجربه میکنند؟ جواب مختصر به این سوالات را درین مقاله بخوانید.

اضطراب در اطفال و نوجوانان

اسماعیل درمان

اشاره: این مطلب برای عموم خوانندگان است.

بعضی ها به این تصور اند که اطفال و نوجوانان کمتر به اضطراب دچار می شوند، ولی حقیقت اینست که کودکان و نوجوانان از حساسیت و دقت بالایی برخوردار بوده و محیط ماحول اثرات گسترده و عمیقی در رشد و شگوفایی شان دارد. اطفال به محیط خود بشدت حساس بوده و تغییرات ماحول خود را با دقت، ظرافت، و هنرمندی مشاهده و بررسی میکنند. مثلاً اگر طفلی هنوز قادر به صحبت کردن نیست به این معنا نیست که او چیزی را درک نمیکند و یا از ارتباط میان والدین و اعضای دیگر فامیل خود چیزی را برداشت نمیکند.

سالهای اول زندگی انسان یکی از بااهمیت ترین دوره های زندگی اش محسوب میگردد، چرا که درین دوره رشد جسمی شتاب و سرعت بالایی دارد. انکشاف سیستم عصبی طفل، بطور مثال، او را قادر به بهتر شناختن محیط اطراف و یادگیری زبان میکند. آموزش زبان (لسان) در ارتباط دهی طفل با اطرافیان نقش بسزایی دارد و بعلاوه طفل را قادر به بیان افکار، احساسات، و تبادل اطلاعات کرده و در شگوفایی شخصیت او سهم ارزشمندی ایفا میکند.

حالا تصور کنید که اگر طفل مستعد به اضطراب باشد، یا در محیط پراسترس قرار گیرد (بطور نمونه شاهد خشونت، مشکلات داخل فامیلی، فقر، و…باشد)، در آنصورت اضطراب حاصل از آن میتواند اثرات ناگوار بر روی شخصیت وی که در حال شکل گیری است داشته باشد. بهمین دلیل تشخيص اضطراب و کمک به اطفال و نوجوانانی که از این اختلال رنج میبرند بسيار مهم است. امروزه اطلاعات کافی در اختیارمان است که نشان میدهد محیط سالمتر با رشد شخصیتی خوبتر ارتباط مستحکمی دارند. شناخت و آگاهی از دغدغه ها، نگرانی ها، و مشکلات اطفال و نوجوانان نیز ما را کمک می کند تا به موقع به کمک شان شتافته و قبل از اینکه زیر فشار این مشکلات شانه خم کنند، آنها را کمک کنیم.

یکی از مواردی که میتواند سبب بروز اضطراب شود یک تجربه نو (مثلاً قرار گرفتن در یک محیط جدید) است. یکی از بهترین مثالها رفتن طفل به مکتب برای اولین بار است. اطفال نظر به خصوصیات متفاوت فردی که دارند بدنبال این تجربه عکس العمل های متفاوت و متعددی از خود نشان میدهند. بعضی از اطفال بدخلق و عصبی میشوند؛ بعضی خجالتی و گوشه گیر می شوند؛ بعضی از دل دردی شکایت می کنند؛ بعضی بیش از حد معمول به والدین خود نزدیکی نشان میدهند، و…

در افغانستان با چند مشکل عمده در قسمت کودکان و نوجوانان مواجه هستیم که گاه کار را بسیار سخت میکند. بعضی از این مشکلات عبارت اند از:

فرهنگ لت و کوب

در فرهنگ ما لت و کوب اطفال یک امر پذیرفته شده است و معمولاً اطفال توسط والدین، برادران و خواهران بزرگتر و حتی همصنفی ها و بچه های محله لت و کوب میشوند. قٌلدری و خشونت میتواند اثر منفی بر اعتماد بنفس طفل و نوجوان داشته باشد. این خشونت در مسجد (در حین فراگیری علوم دینی مثل خواندن قرآن مجید) و مکتب نیز دیده میشود و به خشونت فزیکی تقریباً جنبه رسمی میدهد.

فقر، کار شاقه و عدم دسترسی به محیط آموزشی

مشکل عمده دیگر کار و درآمدزایی اطفال و نوجوانان است. بسیاری از اطفال و نوجوانان بعلت از دست دادن عضو نان آور خانواده یا بعلت شدت فقر، مهاجرت و چالشهای دیگر بالاجبار روز چندین ساعت کار می کنند؛ تعداد زیادی از آنها قادر به مکتب رفتن نمیشوند؛ بسیاری ساعتها در کنار سرکها و جاده ها میگذرانند؛ بعضی ها به جمع آوری زباله مصروف اند، و خلاصه مجبور به انجام کارهای شاقه گردیده تا بتوانند اندک پولی برای خود و فامیل خود فراهم کنند. نه تنها این موارد فشار زیادی بر طفل وارد میکند، بلکه کار در محیط های ناخوشایند و خشن اطفال و نوجوانان را معروض به چالشهای بزرگی میکند که هر کدام به تنهایی میتواند سبب اضطراب و مشکلات روانی دیگر در میان آنها گردد.

حالا اگر والدین موجود بوده و قادر به کمک بودند، خوب است تا وضعیت فرزندان خود را در نظر بگیرند و متوجه تغییرات در رفتار و خٌلق و خوی او شوند. دیده شده که در مواردی والدین وقتی می بینند که طفل شان از رفتن به مکتب خودداری میکند، او را در مقابل دیگران تحقیر می کنند، و یا او را با اطفال دیگر مقایسه می کنند. این روش، روش کارآمدی نیست و بر روحیه و قدرت روانی طفل بیشتر ضربه میزند. در عوض، توصیه میشود تا پدران و مادران یا اعضای بزرگتر فامیل با طفل با صبر و حوصله بر خورد کنند، اعتمادش را بخود جلب کنند و از او راجع به نگرانی هایش پرسان کنند.

اطفال در سالهای اول زندگی به محیط خانه وابسته میشوند چون امنیت و آرامش را در آنجا بدست میاورند، در آنجا احساس امنیت میکنند، ولی آرام آرام با افزایش سن دایره ارتباطات اجتماعی با مکتب رفتن، مسجد رفتن، و بازی کردن با بچه های محل وسیع تر میشود و تشويق والدين در نوع برقراری ارتباط فرزندان شان با کودکان دیگر درین زمینه بسیار کمک کننده است، چرا که محیط خارج که یک محیط نسبتاً ناشناخته برای طفل است میتواند سبب ترس و اضطراب وی شود. از میان انواع اختلالات اضطرابی، میتوان از اضطراب جدایی و اضطراب اجتماعی در اطفال و نوجوانان نام برد، که هر کدام اینها در مقالات جداگانه به بحث گرفته خواهند شد.

تفاوتی که میان بعضی از نگرانی های اطفال با نوجوانان وجود دارد اینست که با رشد کودک و پا گذاشتن به سنین نوجوانی، دغدغه ها نیز متفاوت می شوند. بطور مثال نوجوانان بیشتر به مسایل زیر توجه می کنند:

اضطراب ناشی از پذيرفته نشدن از جانب  خانواده و یا بچه های هم سن و همصنفی

با قدم گذاشتن به سن نوجوانی، فرد وقت بیشتری را در بیرون از محیط خانه و با افراد همسن و سال خود صرف میکند. درین دوره از زندگی، فرد در تلاش اینست تا هویت خود را به عنوان یک شخص پیدا کند و یکی از ویژگیهای این پروسه اهمیت دادن به نظرات دیگران و جلب توجه آنهاست. اهمیت دادن به نظر نوجوان و کمک کردن به او در دوست یابی در حفظ و رشد اعتماد به نفس او کمک زیادی میکند. ولی هویت یابی برای نوجوان میتواند سبب مشکل شود، چون معمولاً والدین هنوز آماده نیستند تا این عضو نوجوان را که تا دیروز “طفل” بود بعنوان یک فردی که حالا کوشش میکند بصورت مستقلانه فکر و عمل کند، در دایره افراد کلانتر فامیل راه دهند. از لحاظ فرهنگی، احترام به فرد کلانتر در فامیل جز مهم از ساختار خانواده افغان است و در صورتیکه حد و مرز این احترام نیز مغشوش باشد میتواند سبب اصطکاک شدید میان والدین و فرزندان شان شود.

از سوی دیگر، در صورتیکه والدین در قسمت دوست یابی خیلی وسواس نشان بدهند، یا نوجوان را بیش از حد سرزنش کنند، و یا طوری رفتار کنند که نوجوان فکر کند به او اعتماد ندارند، و در هر کدام از این موارد به عوض توضیح دادن و منطقی برخورد کردن با شماتت و خشونت و درشتی برخورد کنند، نوجوان معروض به استرس زیادی خواهد شد.

تغییرات سریع جسمی با پا گذاشتن به دوره بلوغ

یکی از دوره های سریع رشد جسمی بین 10 تا 18 سالگی است، بالاخص 10 تا 15 سالگی. درین دوره هورمون رشد به حد بیشتری تولید شده و به رشد سریع بدن کمک میکند. یکی از تغییرات عمده دیگر درین سن، انکشاف قسمت پیشانی مغز (لوب فرانتل) است که عمدتاً بخش شناختی-هویتی و شخصیتی فرد به این قسمت از مغز ارتباط دارد. پس جای تعجب نیست که در دوران نوجوانی، شخص بدنبال کسب و تثبیت هویت و نقش خود در فامیل و اجتماع است. از سوی دیگر، افراز هورمون رشد و هورمونهای دیگر نه تنها سبب تغییرات جسمی بلکه باعث بروز تغییرات عاطفی و مزاجی در نوجوان میشوند. دمدمی مزاج بودن، زود عصبانی شدن، تصمیم های عجولانه و سریع گرفتن، قهر کردن، احساساتی بودن، ایده آل بودن، رویایی فکر کردن، و…از جمله خصوصیات بارز این دوره است.

حالا اگر شخص در مقایسه با همسالان خود دیرتر به بلوغ جسمی برسد، این میتواند سبب نگرانی، شرم، خجالت، و اضطراب او گردد. تغییرات سریع جسمی این دوران در کل حتی سبب ترس شخص میشوند. بهمین دلیل است که تطابق دادن با شرایط این دوره نیاز به آگاهی دادن توسط والدین و کمک به نوجوان دارد. توصیه میشود تا پدران و مادران برای دختران و پسران خود در باره علایم بلوغ و تغییرات جسمی و روانی حاصل از آن حتی الامکان معلومات بدهند.

رفتارهای توام با خشونت و عصبانیت

نظر به تغییرات سریع جسمی و روانی که در بالا بصورت مختصر تذکر داده شد، نوجوانان معمولاً بصورت احساسی و عاطفی و عجولانه تصمیم میگیرند یا عکس العمل نشان میدهند، و چون این نوع برخورد با ارزشهای اجتماعی و فرهنگی افغانی – که بر احترام به بزرگان تاکید میکند – در تعارض قرار میگیرد، نوجوان فشار بیشتری احساس کرده و حتی احساس گناه و تقصیر میکند. این حالت در صورتیکه والدین نیز با خشم، عصبانیت، تهدید، ارعاب، و خشونت برخورد کنند، اثرات منفی بجا خواهد گذاشت. بعضی از والدین معتقد اند که روشهای خشن میتواند طفل را کنترل و تربیت کند، ولی معمولاً این روش سبب ایجاد ترس می شود و اطاعت و فرمانبرداری طفل و نوجوان نه از روی احترام، عشق، و علاقه بلکه از روی ترس و رعب است.

ولی در صورتیکه والدین آگاه به این تغییرات باشند و فرزند خود را بفهمانند که او را درک کرده و روشهای منطقی و آرام تر ابراز نظر و عقیده را برایش آموزش دهند، وی را در مقابله با چالشها یاری رسانده و راههای درست مواجهه با مشکلات را برایش یاد بدهند، نوجوان در بسیاری موارد احساس راحتی بیشتری کرده و بتدریج کنترل بیشتری بر خشم و رفتار پرخاشگرانه خود بدست می آورد. البته فراموش نشود که در عین حالیکه والدین با فرزند خود صمیمی تر و دوستانه تر رفتار میکنند، مرز میان نقش پدر بودن، مادر بودن، و فرزند بودن حفظ شود.

ترس و اضطراب ناشی از مستقل شدن

مستقل شدن در اواخر نوجوانی و اوایل جوانی یکی از ارکان مهم زندگی در جوامع غربی است، ولی معمولاً در کشورهای شرقی، و بالاخص در افغانستان که فرهنگ، فرهنگ جمعی است و خانواده ها معمولاً بزرگ بوده و در کنار هم زندگی میکنند، مستقل بودن یا مستقل شدن بشکل دیگری تعبیر میشود. نظر به فرهنگ جامعه افغان، نوجوانان در اکثریت موارد بدنبال شغل پدری میروند و چون شرایط زندگی سخت و پرچالش است، اطفال معمولاً از دوره طفولیت مستقیماً به دوره کلانسالی گام میگذارند و دوران نوجوانی را بعنوان یک دوره مجزا تجربه نمی کنند. ازدواج در سنین کم نیز به این موضوع کمک میکند. ولی با آنهم مستقل اندیشیدن و وارد شدن تدریجی به دنیای انسانهای بالغ از خصوصیات دوره نوجوانی است و محدود به یک فرهنگ خاص نمیشود چون یک پدیده جهانی/طبیعی است، بویژه در شهرها که روش زندگی با ولسوالی ها و دهات تا حد زیادی تفاوت دارد.

یکی از پیش نیازهای مستقل شدن ابراز نظر و ابراز وجود است، ولی نوجوانان در مواردی بین مستقل بودن/شدن و وابسته ماندن درگیر یک احساس متضاد میشوند و بالاخص اگر شرایط مساعد نباشد استرس زیادتری را تجربه میکنند. یکی از خصوصیات مستقل بودن، قبول کردن مسوولیت است و نوجوانان از قبول مسوولیت بیم دارند؛ البته این موضوع برای تعداد زیادی از اطفال و نوجوانانی که مجبور اند کار کرده و به فامیلهای خود کمک کنند خواسته یا ناخواسته اتفاق افتاده و از همان آوان کودکی بار مسوولیت بر روی شانه های کوچک و نحیف شان گذاشته میشود. با آنهم تعداد دیگری از نوجوانان که مصروف کار نیستند در مواردی درگیر این چالش خواهند شد. آنها برای اثبات مستقل بودن خود شاید دست به کارهایی بزنند که بعداً پشیمان شوند یا سبب خشم و ناراحتی والدین خود گردند (بطور مثال، نوجوانی که فکر میکند سگرت کشیدن دلیل براینست که او حالا کلان شده و میتواند مثل انسانهای بالغ رفتار کند). در همچو مواردی خوب است تا دیده شود نوجوان با چه اشخاصی طرح دوستی ریخته، چه کسانی را در زندگی الگو قرار داده، و غیره. بعلاوه، والدین باید در نظر بگیرند که رفتار خودشان با گفتار شان در تضاد نباشد. بطور نمونه، اگر پدری سگرت میکشد و بعد به پسر خود توصیه میکند که سگرت نکشد، این پدر بهیچ وجه الگوی خوبی برای پسر خود نیست.

در نوشته های بعدی در باره اختلال اضطراب جدایی و اختلال اضطراب اجتماعی بطور مفصل معلومات فراهم خواهد شد.

پادداشت: عکس برگرفته از وبسایت دیلی نیوز است.

درباره‌ی اسماعیل درمان

اسماعیل درمان، ماستر روانشناسی بالینی و مدیر وبسایت روان آنلاین است. شما می‌توانید از طریق صفحۀ «تماس با ما» یا صفحۀ فسبوک روان آنلاین به او و گروه کاری روان آنلاین پیام بفرستید. خوانندگانی که نمی‌خواهند نام شان ذکر شود این را در پیام خود مشخص کنند. گروه روان آنلاین به حفظ هویت خوانندگان احترام می‌گذارد.

۴ نظر

  1. خسته نباشید آقای درمان معلومات مفید و در کل ارزنده

    بود، برای من و کسانی که آگاهی کافی ندارند در مورد روانشناسی .دست تان درد نکنه خیلی خوشحالم از اینکه سایت شما را با این محتوی میخوانم .

    موفق باشید

  2. Machine translation failed. retry

  3. ثشکرداکترضاحب. اميدوارم در مورد اطفال لجوج وخشن از نظر روانشناسي و راه حل آن و هم دررمورد شب شاشي ااطفال از نظر رواني در اطفال بالاتر از 12 سال ثدواي هاي جديد معلوماث ارايه داريد. چون درافغانستان روانشناس مثخصص اطفال نيست و به مشکلات رواني اطفال درين موارد توجه نميشود. فاميلهامعمولا از خشونت کارميگيرند

  4. Machine translation failed. retry

پاسخ دادن به Nafisa لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.