پیشگفتار: اسماعیل درمان
این که تنهایی میتواند از نظر صحت روانی بر بسیاری تأثیر منفی به جا گذارد، از طریق تجربۀ فردی مشخص شده بود و حرف تازهای نبوده است. انسانها به وسیلۀ برقراری روابط اجتماعی، و آغاز شدن این رابطه با اعضای خانواده و سپس در دایرۀ بزرگتر با آشنایان، دوستان، و همقطاران، وضعیت، هویت، و موقعیت اجتماعی خود را مشخص میکنند، وابستگیها و دلبستگیها شکل میگیرند، و این همان عنصر مهم برای بقا از نظر روانشناسی تکامل است.
البته روی دیگر این سکّه را نیز باید در نظر گرفت و آن، این است که هر فردی به مقداری از زمان برای تنها بودن نیاز دارد تا در بارۀ آنچه در یک دایرۀ اجتماعی اتفاق میافتد، بیاندیشد، فرصت مرور و اندیشیدن و استراحت داشته باشد، و طبیعتاً همیشه رفتارش متأثر از فشار اجتماعی نباشد. اگر بسیار کُلّی بنگریم، جوامع شرقی نمونۀ مشخص از جوامع جمعگرا اند که تنهایی را برای فرد بر نمیتابند. روابط اجتماعی بسیاری از انسانها در این جوامع بشدت در هم تنیده است. از سوی دیگر، در تعدادی از جوامع غربی، فردگرایی حاکم است، در حدی که روند سریع مدرنیزه شدن با رفتن از سوی جمع گرایی به فردگرایی توازن چندانی نداشته است. نتیجه این که میلیونها انسان میانسال و کهنسال با وجود این که معمولاً آزادی بیشتری در انتخاب روش زندگی دارند، سالهای اخیر عمر تنها میمانند. در این میان، در جوامع شرقی رفتار بیشتر مردم متاثر از فشار و نگاهکردهای اجتماعی است و برخی افراد در آرزوی این اند تا فرصت چند لحظه تنها زیستن و خود بودن را بدست آرند. آنچه در اینجا میخوانید نتیجۀ پژوهش جالبی است که آنچه را بسیاری تا به حال تجربه کرده اند در قالب علمیتری به نمایش میگذارد:
تنهایی و تنها زندگی کردن در سراسر جهان در حال افزایش است. تا چه حد دیدار دوستان و خانواده میتواند بر سلامتی نقش داشته باشد؟
داکترها پیش از این به تاثیرات بد “تنها زندگی کردن” بر مغز پی برده بودند، تاثیراتی که به مشکلات روحی، روانی نظیر افسردگی، استرس، اضطراب، و فقدان اعتماد به نفس منجر میشود. اما شواهد زیادی درمورد ارتباط بین انزوای اجتماعی با افزایش خطر بروز بیماریهای جسمی/فزیکی وجود دارد.
در سال ۲۰۰۶ میلادی، تحقیق بر روی ۲۸۰۰ زن مبتلا به سرطان پستان نشان داد احتمال مرگ ناشی از این بیماری در زنانی که تماس کمتری با دوستان و یا اعضای خانواده خود داشتند پنج برابر بیشتر از زنانی بود که تماسهای اجتماعی زیادی داشتند.
محققان در تلاش اند تا دریابند چگونه “تنهایی” میتواند بر سلامت بدن تاثیر گذاشته و فرد را بیمار کرده و در نهایت باعث مرگ شود. روانشناسان در دانشگاههای شیکاگو و اوهایو نشان دادهاند کسانی که از نظر اجتماعی منزوی هستند، تغییراتی در سیستم ایمنی بدن آنها ایجاد میشود که این میتواند به بروز وضعیتی موسوم به التهابات مزمن منجر شود.
بروز تورمهای کوتاه مدت در بهبود زخمها و یا عفونتها امری ضروری است، اما اگر التهاب ادامه یابد میتواند باعث بروز امراض قلبی و سرطان شود. محققان دانشگان شیکاگو دریافتهاند که برای افرادی که تنها زندگی میکنند، فعالیتهای روزانه بسیار استرسآورتر از کسانی است که از نظر اجتماعی منزوی نیستند.
این محققان میزان هورمون کورتیزول را که در زمان استرس تولید میشود، در شمار زیادی از افراد سالم در صبح و غروب اندازهگیری کردند. این بررسی نشان داد که میزان هورمون کورتیزول تولید شده در افراد تنها، بیشتر بوده است. دانشمندان براساس این تحقیق گفتهاند که میزان زیاد این هورمون باعث التهابات و بیماری میشود.
پژوهشگران دانشگاه اوهایو به بررسی میزان التهاب در پاسخ به استرس در افراد تنها پرداختند. در همین رابطه دکتر لیزا جارمکا از دانشگاه اوهایو زنان مبتلا به سرطان پستان را که از این بیماری جان سالم بدر برده بودند با داوطلبان سالم مقایسه کرد. او در این تحقیق از شرکتکنندگان تستی موسوم به تست استرس اجتماعی تریر (Trier Social Stress Test) را گرفت که در آن از شرکتکنندگان خواسته شد که در جلوی گروهی از داوران دراین باره که چرا بهترین کاندیدا برای کسب شغل هستند، توضیح دهند. سپس از آنها خواستند تا محاسبه ریاضی ذهنی را در جلوی همان داوران انجام دهند.
تستهای انجام شده و آزمایشهای خون در هر دو گروه نشان داد که افراد تنها، از میزان بالای التهابات برخوردار هستند. دکتر جارمکا درباره نتیجه این آزمایش گفته است: “اگر شما تنها هستید، صرفنظر ازوضعیت طبی، میزان التهابات در شما افزایش مییابد.” به گفته دکتر جارمکا “مدتهای مدیدی طول کشید تا پزشکان تاثیر تنهایی و تنها زندگی کردن را بر سلامتی تشخیص دهند. اما حال می دانیم که چقدر پی بردن به زندگی اجتماعی بیماران تا چه اندازه امری مهم است.”
شمار افرادی که تنها زندگی میکنند در سراسر جهان رو به افزایش است. بسیاری از آنها افراد مسنی هستند که پس از مرگ شریک زندگیشان تنها ماندهاند یا خانوادههایشان آنها را از خود دور کردهاند. تنها در بریتانیا نیمی از افراد ۷۵ ساله تنها زندگی میکنند، و از هر ده نفر، یکنفر از این تنهایی رنج میبرد.
دکتر جارمکا معتقد است: “تنها بودن به معنای آن است که از نظر احساسی به کسی وابسته نیستید یا برای کسی مهم نیستید”.
او میافزاید: “ما باید بدنبال راههایی برای کمک به این افراد باشیم. بدبختانه ما نمیتوانیم به کسی پیشنهاد کنیم که برو بیرون و کسی را پیدا کن که دوستت داشته باشد. ما باید بدنبال ایجاد شبکههای حمایتی از این افراد باشیم.”
عکسها برگرفته از http://well.blogs.nytimes.com و http://cronos690.deviantart.com
انتخاب عالی با پیشگار ژرف!
Machine translation failed. retry