تهیه و ویرایش: اسماعیل درمان

دیده میشود که والدین مختلف شیوههای متفاوتی را برای ارتباط کودکان خود بکار میبرند. این شیوههای مختلف مطمئناً نتایج مختلفی را به بار میآورند و اینکه آیا ارتباط مناسبی هستند یا خیر، قابل بحث میباشند. هر چند هر یک از والدین میتوانند روشهای متعددی داشته باشند، اما همۀ آنها را در چهار دسته میتوان طبقهبندی کرد. این دستهبندی بر اساس دو ویژگی مهم در ارتباط با کودک صورت میگیرد و شامل محبت و قاطعیت است.
تعریف قاطعیت
در حوزۀ ارتباط با کودک، قاطعیت یعنی استواری و ثبات در نظر، گفتار، و رفتار، بطوری که کار با دلیل خاصی انجام شود، ادامه پیدا کند، و براحتی تغییر نکند. برخی والدین بسیار قاطع و برخی فاقد کمترین قاطعیت اند.
تعریف محبت
در حوزۀ ارتباط با کودک، منظور از محبت همان پذیرش و صمیمیتی است که والدین در مقابل کودک از خود نشان میدهند. برخی از والدین بسیار صمیمی و برخی طردکننده اند، یعنی با کودک به گرمی رفتار نمیکنند و او را از خود میرانند.
دستهبندی والدین بر اساس نحوۀ برخورد با کودکان
والدین را بر حسب اینکه چه میزانی از قاطعیت و محبت را در ارتباط با کودکان خود نشان میدهند میتوان به چهار طبقه دستهبندی کرد.
والدین قاطع و محبتکننده
این دسته از والدین آنهایی هستند که قاطعیت در کلام و رفتار دارند. بدون دلیل کاری را انجام نمیدهند و وقتی دلیلی برای انجام کاری وجود داشته باشد، با قاطعیت آن را انجام میدهند. یا برعکس، اگر دلیلی منطقی وجود نداشته باشد، با قاطعیت از انجام آن خودداری میکنند و تسلیم خواستههای کودک نمیشوند. آنها در عین قاطع بودن،صمیمی و با محبت نیز هستند. به خواستههای کودک به صورت متعادل توجه دارند و از اینکه تمام خواستههای کودک را برای ساکت کردن او بپذیرند خودداری میکنند. فرزندان این والدین با اینکه محبت و صمیمیت زیادی از والدین خود دریافت میکنند، نازدانه بار نمیآیند.
مثال: احمد پسر 4 ساله است. او چند دقیقه پیش یک آیسکریم بزرگ خورده است. با اینحال یک آیسکریم دیگر از مادرش میخواهد. مادر احساس میکند که خوردن آیسکریم زیاد برای سلامتی او خوب نیست. بنابراین تقاضای او را با گفتن این جمله که “جانم همین حالا آیسکریم خوردی، فردا یکی دیگر برایت میخرم،” رد میکند. احمد پاهایش را به زمین میکوبد و آیسکریم میخواهد. مادر مجددا با همان لحن خوب و صمیمی برایش توضیح میدهد. احمد قبول نمیکند و شروع به داد و بیداد میکند. مادر با حفظ قاطعیت خود و تسلیم نشدن در مقابل احمد ناراحتی خود را با یک اخم کوچک در چهره نشان میدهد. علاوه بر این احمد قبلا هم یاد گرفته است که با این شیوهها نمیتواند نظر مادر را تغییر دهد، به همین دلیل در نهایت از او میپرسد: فردا برایم میخری؟
چنین مادرانی کار تربیت کودک را با محبت و پذیرش به پیش میبرند و از تنبیه بدنی خودداری میکنند. آنها از شیوههایی مثل قطع کوتاه محبت (مثل اخم یا نگاهِ تنبیهآمیز)برای تنبیه استفاده میکنند. چنین روشهایی در طولانی مدت تأثیرات خوبی روی رفتار کودک خواهند داشت.
والدین قاطعِ طردکننده
این دسته از والدین با وجود قاطعیت زیادی که دارند فاقد محبت و صمیمیت هستند. آنها در رفتار و گفتار خود چندان پذیرش و صمیمیتی از خود نشان نمیدهند. به عبارتی دیکتاتورمآب، سختگیر، خشک، و خشن میباشند. ممکن است از تنبیههای شدید هم استفاده کنند. کودکان این والدین نیز با اینکه یاد گرفتهاند به هیچ طریق قادر به تغییر نظر والدین خود نخواهند شد، اما معمولاً احساس خلاء عاطفی میکنند.
این کودکان یا مثل والدین خود طردکننده و سرد و خشن بار میآیند یا شدیدا نیازمند محبت. چنین شیوه ارتباطی عواقب وخیمی برای کودک میتواند داشته باشد. چنین کودکانی اختیار، عزت نفس و اعتماد به نفس کافی ندارند. در مثال فوق مادر قاطع و طردکننده بدون اینکه توضیحی برای کودک بدهد از تسلیم شدن در مقابل او خودداری
میکند و از تنبیه استفاده میکند.
والدینِ بامحبتِ فاقد قاطعیت
این والدین شاید به همان اندازه والدین قاطع با محبت به کودکان خود محبت میکنند اما قاطعیت کافی ندارند، بطوری که با کوچکترین اصرار و پافشاری تسلیم کودک میشوند. رفتارهای خود را زود تغییر میدهند و شیوه تربیتی و ارتباطی ندارند. این کودکان یاد میگیرند که با کمی اصرار میتوانند پدر یا مادر را راضی کنند. در مثال فوق مادر بامحبت و فاقد قاطعیت ممکن است با وجود عدم رضایت خود آیسکریم دوم و سوم را نیز برای کودک خود بخرد.
والدینِ فاقدِ قاطعیتِ طردکننده
این دسته از والدین نه قاطعیت دارند نه محبت و معمولاً کودکان را بحال خود میگذارند و به شیوههای تربیتی پایبند نبوده و بیش از اندازه آسانگیر اند. توجهی به نیازهای ودک چه جسمی و چه عاطفی ندارند و عمدتاً به دنبال نیازها و خواستههای خود هستند. این کودکان یاد میگیرند روی والدین خود حساب نکنند؛ دارای آزادیهای مطلق هستند و سرخود بار میآیند.
حالا پرسش این است که کدام شیوۀ ارتباطی مناسبتر است؟
باید توجه داشته باشیم که «قاطعیت» و «محبت» و تعیین میزان آنها در ارتباط با کودک اهمیت بسیار دارد. درجاتی از قاطعیت همراه با محبت برای ارتباط با کودک ضروریست. بطوری که سالمترین فرزندان را گروه والدین «قاطع بامحبت» پرورش میدهند. آنها اعتماد به نفس بالایی دارند و قدرت منطق و استدلال آنها در کنار تأمین شدن نیازهای عاطفیشان رشد پیدا میکند. آنها یاد میگیرند باید برخی خواستهها را بنا به دلایلی به تأخیر انداخت. همچنین این کودکان در کنار محبتی که از والدین خود دریافت میکنند، میدانند که قاطعیت پدر و مادر به معنی فقدانِ محبت نسبت به آنها نیست.

توصیههای تربیتی برای ارتباط با کودک
- اساسیترین بخش ارتباط با کودک از طریق زبان و گفتار است. در کنار اینکه سعی میکنیم توضیحات خود را در حد درک و توان کودک ارائه کنیم، از بکار بردن واژهها و اصطلاحات و تلفظ کودکانه خودداری کنیم. کودک شیوه صحیح ارتباط زبانی را از پدر و مادر یاد میگیرد، بنابراین شیوه درست برقراری ارتباط زبانی را به او نشان دهیم.
- از فریب دادن کودک بخاطر اینکه موقتاً او را ساکت کرده باشیم یا بنا به دلایل دیگر خودداری کنیم. کودکان به زودی خواهند فهمید ما از همین شیوه استفاده میکنیم و این مسأله موجب خواهد شد اعتماد کافی به ما نداشته باشند.
- احساسات کودک را درک کنیم. کودکی که گریه میکند نیاز به درک شدن دارند. زمانی که کودک حس کند با او همدردی میشود، راحتتر آرام میگیرد.
مثال: کودکی شدیداً گریه میکند چون دوست او از آن منطقه کوچ کرده است. پدر از او میپرسد: خیلی ناراحتی؟! کودک میگوید: بله. پدر دوباره میپرسد: خیلی او را دوست داشتی؟ کودک کمی آرامتر میگوید: بله، او دوست من بود. و پدر میگوید: بلی، خیلی دردناک است آدم دوستش را از دست بدهد.
در ارتباط فوق کودک با دریافت همدردی پدر به سرعت آرام میگیرد، بخصوص در صورتی که قبلا هم به همین شیوه عادت کرده باشد. پدر و مادرانی که اولین بار از این شیوه استفاده میکنند مراقب باشند که این رفتار برای کودک تازگی دارد و ممکن است منظور شما را خوب درک نکند و در حالیکه منتظر واکنشهای قبلی شماست رفتارهای دیگری از خود نشان دهد. در هر حال تداوم چنین شیوه کودک را به این مسأله عادت خواهد داد.
- اگر میخواهید قاطعیت داشته باشید، این رفتار را در مقابل هر خواسته کودک نمیتوان بکار برد. خواستههایی را که شما دلایل منطقی برای رد آنها دارید با قاطعیت رد کنید. در غیر اینصورت اگر قرار است رفتاری را با اصرار کودک تسلیم شده و انجام دهید بدون اصرار او در همان مرحله اول خواستن انجام دهید.
- همینطور اگر خواستهای از کودک دارید و میخواهید حتما کودک آن را انجام دهد تا آخرین مرحله یعنی زمانی که او رفتار مورد نظر را انجام میدهد قاطع بمانید.
- با کودکان خود زیاد صحبت کنید. این کار علاوه بر سرعت بخشیدن به رشد کلامی او رابطه مناسب و نزدیکی را بین شما و او ایجاد میکند.
- روش ارتباطی توام با احترام با کودک در پیش بگیرید. به این طریق او خود را موجودی ارزشمند خواهد دانست و عزت نفس او رشد پیدا خواهد کرد.
- انتظارات خود را متناسب با تواناییهای او در آورید.
- به او فرصت دهید صحبت کنید و دلایلش را توضیح دهد.
- بازی بهترین موقعیت برای برقراری ارتباط با کودک است. ساعات زیادی را برای بازی با کودک اختصاص دهید.
- تنبیه (لت و کوب) را برای فرو نشاندن خشم و ناراحتی خود استفاده نکنید و کوشش کنید تا تنبیهها جسمی/بدنی نباشد.
منبع: دانشنامۀ رشد
زنده باشی درمان. مطلب خوبی را تهیه کرده بودی.
ما باید در پی مطالب خوب و مفید باشیم. مهم نیست که نویسندهاش کهاست.
تشکر
Machine translation failed. retry
Dr Sahib, are you trying to traslate parental styles or Attachment types?
Farid Jan: No, I didn’t translate this. I just edited it. The article is obviously influenced by the attachment theory and interpersonal psychology.
Machine translation failed. retry
Machine translation failed. retry
ممنون بابت این مطلب خوب که بصورت عینی و با مثال طراحی شده بود. برای بسیاری از مردم استفاده از مثال برای روشن شدن مطلب نیاز است
Machine translation failed. retry