مقدمه‌ی بر اختلالات ساختگی

گزینش و ترجمه: داکتر هامش درویش

 ویرایش: اسماعیل درمان

اختلال ساختگی نوعی تشوش روانی‌ست که در آن فرد به خود آسیب می‌رساند. بیمار از عواقب این وضعیت کاملا آگاه است و می‌داند که اگر به همین ترتیب پیش برود بالاخره به مرگ او منتهی می‌شود، اما نمی‌تواند رفتارش را کنترول کند.

در اختلالات ساختگی بیماران به قصد گرفتن نقش بیمار به خود، به‌طور آگاهانه علایم جسمی یا روان‌شناختی را تقلید می‌کنند. در این اختلالات، بیماران به‌طور ارادی علایم اختلالات طبی یا روانی را ایجاد و سابقه و علایم بیماری را تعریف می‌کنند. تنها هدف مشخص از آن، احراز نقش بیمار بدون انگیزه‌ی بیرونی است.

معمولا بستری شدن، هدف اصلی و روش زندگی آنان محسوب می‌شود. این بیماران گاهی مجرب‌ترین داکتران را نیزدر تشخیص‌گذاری با مشکل مواجه می‌کنند. اکثر این بیماران درست قبل از این‌که معلوم شود که بیمار واقعی نیستند، با عجله بستر شفاخانه را ترک می‌کنند، تا دوره‌ی تازه‌یی را در شهر دیگر یا شفاخانه‌ی دیگر شروع کنند.

این اختلال را اعتیاد به شفاخانه اعتیاد به جراحی متعدد و سندورم بیمار حرفه‌ای، نیز می‌نامند. لازم می‌بینم این بیماری را با بیان یک case برای خوانندگان گرامی بیش‌تر معرفی کنم.

خانم ۲۳ ساله‌ی با شکایت از هجمه‌ها یا حملات متعدد درد ناحیه تامپورال سر و درد اطراف چشم که با اشک‌ریزی، ریزش آب بینی، تهوع و استفراغ همراه است، مراجعه می‌کند. هجمه‌ها روزانه تا پنج بار تکرار شده و هر هجمه تا یک ساعت دوام می‌کند. حملات این مریض دوسال قبل شروع شده اند. طی این مدت تمامی معاینات لابراتواری به شمول MRI مغز نارمل به نظر می‌رسند. تداوی‌های سردردی کلستر و بعدا مایگرن نزدش تطبیق شده است، اما نتیجه‌ نداده اند. مریض به طور متواتر در بخش سرپایی Outpatient مراجعه کرده است. هرچند تاریخچه‌ی او نشان می‌دهد که پرسونل طبی چندین بار به وی مشکوک شده اند که اشک ساختگی استعمال کرده و استفراغ عمدی ایجاد می‌کند، اما شواهد تایید کننده توسط پرسونل طبی موجود نبوده است.

معاینات ذیل این بار نزد مریض اجرا شد:

معاینه مایع نخاع شوکی Appearance: clear

Cell count: 2 cells/mm3 (<5 cells/mm3)

Protein: 25 mg/dl (15-40 mg/dL)

Glucose: 58 mg/dL (½ to ⅔ of blood glucose)

معاینه شکر خون Random Blood Sugar: 97 mg/dL

تست افسردگی بک Beck Depression Inventory افسردگی خفیف را واضح می‌سازد.

بادر نظر داشت وضع مریض و نتایج معاینات از چهار گزینه‌ی تداوی پیشنهادی توسط داکتر جونیر

یک: Sumatriptan

دو:‌ Proparanolol

سه:‌ Oxygen via Face Mask

چهار:‌ Cognitive Behavioral Therapy

پنج: Sertraline

تنها رفتار درمانی شناختی یعنی گزینه‌ی چهارم از طرف متخصص بخش توصیه گردید.

تبصره: مریضانی که شکایات روانی و جسمی را ساخته و تمثیل می‌کنند ممکن است باتجربه‌ترین داکتر را مشکوک، مردد و در تشخیص گمراه کنند. بنابر این نیاز است تا با تیم همکار مشورت شود.

این خانم ۲۲ ساله اعراض تکست بوک سردردی را نشان می‌دهد اما در برابر تداوی این نوع مشخص سردردی و مایگرن هیچ‌گونه بهبودی حاصل نمی‌شود. مزید بر آن معاینات مریض نارمل بوده اند. از سوی دیگر، قبلا گمان بر این بود که علایم وی ممکن است ساختگی باشند، که احتمال اختلال روانی مانند تمارض، سوماتایزیشن (اختلال جسمی‌سازی) یا اختلال ساختگی را مطرح می‌کند.

لیکن چون مریض سردردی شدید را حکایه می‌کند و از خود بی‌خبر نیست، سوماتایزیشن رد می‌شود. نداشتن انتظار پاداش یا دست یافتن به یک خواسته و مقصد نیز احتمال تمارض را رد می‌کند. لذا نتایج معاینات فزیکی و روانی بیمار مطابقت به: (DSM-5) معیارات اختلالات ساختگی را با اعراض و علایم متبارز جسمی دارد.

معمولا درجاتی از افسردگی با این اختلال همراه می‌باشد، به همین دلیل تست افسردگی بِک، افسردگی خفیف را نزد وی واضح می‌سازد.

تداوی اساسی این وضعیت درمان رفتاری-شناختی یا CBT است، بعلاوه‌ی تجویز دوای ضد افسردگی.

نکته‌ی مهمی که نباید فراموش شود این است که در عمل، قانع کردن این دسته از مریضان که یک اختلال روانی دارند کار مشکلی است. احتمال این که آنها پس از شنیدن این موضوع به جای دیگری مراجعه کنند بسیار بالاست.

یکی از روش های موثر دیگر برای جلوگیری از صدمه زدن بیشتر مریض به خود، ادغام کردن خدمات اجتماعی و کمک گرفتن از مددکار اجتماعی است.

شرح روان‌شناختی

اختلالات ساختگی کیفیت وسواسی دارند ولی رفتارها، قصدی و ارادی اند، حتی اگر قابل کنترل کردن هم نباشند. این اختلال معمولا در جوانی شروع می‌شود؛ البته ممکن است در کودکی و نوجوانی نیز آغاز شود. شیوع آن در زنان نسبت به مردان رایج‌تر است. به نظر می‌رسد این اختلال در کارکنان صحی‌ و کسانی که با مریض‌ها سر و کار دارند بیش‌تر دیده می‌شود. بیمارانی که به جستجوی اعمال دردناکی مثل جراحی یا آزمایش‌های تشخیصی تهاجمی برمی‌آیند، احتمالا ساختمان شخصیتی مازوخیستی (خودآزاری) دارند که در آن درد به عنوان تنبیه گناهان واقعی یا خیالیِ گذشته به خدمت گرفته می‌شود. همکاری یا تشویق سایر افراد برای تقلید بیماری ساختگی یکی از معادل‌های نادر این اختلال است، که یک عامل سببی احتمالی دیگر را مطرح می‌سازد.

اختلال ساختگی می‌تواند با علایم جسمی یا روانی یا مختلط تبارز کند.

اختلال ساختگی با علایم جسمی

معادل‌های متعددی داشته که مشهورترین آن سندرم مونچهاوزن است که نام خود را از بارون مونچهاوزن آلمانی، نویسنده داستان‌های پرحادثه و سفرهای ماجراجویانه در قرن ۱۱ گرفته است. خصوصیات اساسی بیماران مبتلا به این اختلال، توانایی ایجاد ماهرانه علایم جسمی است، به گونه‌ای که آنان را قادر می‌سازد در شفاخانه پذیرفته شده و بستری شوند. این افراد با تشخیص اکثر اختلالاتی که احتیاج بستری شدن و دوا دارند، آشنا بوده و قادرند شرح حال‌هایی ارائه نمایند که ممکن است مجرب‌ترین پزشکان را نیز فریب دهد. ایجاد عمدی علایم جسمی مانند دلبدی، استفراغ، درد و حملات تشنجی در این اختلال مشاهده شده است. بیمار ممکن است عمدا خون در مدفوع و ادرار وارد کند، به‌طور مصنوعی حرارت بدنش را بالا ببرد.

اختلال ساختگی با علایم روانی

ایجاد عمدی علایم اختلالات روانی مانند توهمات، هذیان‌ها، افسردگی، علائم تجزیه‌ای و تبدیلی و رفتار غیرعادی، مواردی هستند که در اختلال ساختگی مشاهده شده است. مریض ممکن است در مورد استرس‌های عمده در زندگی، داستان بسازد و علایم را به آنها نسبت دهد. دروغ‌پردازی، به دروغ‌های مبالغه‌آمیزی که مریض می‌سازد و خود آنها را باور دارد، اطلاق می‌شود. فرد ممکن است با هدف ایجاد علایمی که یک اختلال روانی را مطرح می‌کند به‌طور پنهانی مواد روان‌گردان استفاده کند؛ مثل استفاده از تحریک‌کننده‌ها برای ایجاد بی‌قراری یا بی‌خوابی، توهم‌زاها برای تغییر حالات درکی، ضد درد‌ها برای ایجاد نشئه و خواب‌آورها برای ایجاد بی‌حالی. افراد مبتلا به اختلال ساختگی همراه با نشانه‌ها و علایم جسمی غالب ممکن است سوء مصرف مواد به‌ویژه ضد دردها و تسکین‌دهنده‌های تجویزشده را نیز ظاهر سازند.

در انواع مختلط اختلال ساختگی، علایم روانی و جسمانی به شکل مختلط وجود دارند.

اختلال ساختگی را باید از تمارض تفکیک نمود. متمارض‌ها در ایجاد علایم، هدفی آشکار و قابل شناسایی محیطی دارند. ممکن است برای اخذ غرامت مادی،
فرار از دست پولیس، اجتناب از کار یا به دست آوردن غذا و مکانی مجانی،
شبانه به شفاخانه مراجعه کنند، اما همیشه نتیجه آشکار برای رفتار خود دارند. به‌علاوه، معمولا وقتی نیاز بیشتری برای علایم نباشد یا وقتی نفعی از علایم حاصل نشود یا خطر جدی‌تر شده و زندگی یا عضوی از بدن آن‌ها در معرض تهدید قرار بگیرد، ایجاد علایم نیز متوقف می‌شود.

تداوی
تداوی اساسی برای این‌گونه بیماران درمان رفتاری-شناختی و روش‌های روان‌درمانی موثر دیگر و در صورت موجودیت افسردگی تجویز ضد افسردگی‌های معمول است.

منابع:

۱. Am J Psychiatry. 2003 Jun;160(6):1163-8. Patients who strive to be ill: factitious disorder with physical symptoms. Krahn LE1, Li H, O’Connor MK.
۲. Actas Esp Psiquiatr. 2008 Nov-Dec;36(6):345-9. Prevalence of factitious disorder with psychological symptoms in hospitalized patients. Catalina ML1, Gómez Macias V, de Cos A.
۳. Clin J Pain. 2008 Feb;24(2):176
۴.http://sabzosalem.com/illness/factitious-disorder/346

 

درباره‌ی اسماعیل درمان

اسماعیل درمان، ماستر روانشناسی بالینی و مدیر وبسایت روان آنلاین است. شما می‌توانید از طریق صفحۀ «تماس با ما» یا صفحۀ فسبوک روان آنلاین به او و گروه کاری روان آنلاین پیام بفرستید. خوانندگانی که نمی‌خواهند نام شان ذکر شود این را در پیام خود مشخص کنند. گروه روان آنلاین به حفظ هویت خوانندگان احترام می‌گذارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.