منیژه بهره
فرد از زمان تولد تا سالمندی تجارب مختلفی در حوزههای مختلف کسب میکند. راه رفتن، سخن گفتن، غذا خوردن، ارتباط با همسالان، دفاع از خود، مهارتهای مختلف، یادگیری مشاغل و… نمونههایی از یادگیریهای هستند که فرد در طول زندگی خود به شیوههای مختلفی آنها را یاد میگیرد. جدا از تغییرات طبیعی، تقریبا همهی رفتارهای انسان تحت تاثیر یادگیری است. در حالی که در مورد حیوانات چنین چیزی حکم نمیکند، چون رفتار آنان تا حدی زیادی غریزی و ذاتی است. بهگونهی مثال، ماهیان وقتی به دنیا میآیند شنا کردن را میدانند؛ سارها به طور غریزی میدانند که چگونه آواز نوع خود را بخوانند و چگونه لانه درست کنند؛ در حالی که بسیاری از رفتار انسانها در نتیجهی یادگیری از راه تجربه و تجربه کردن است. راه رفتن، حرف زدن به زبان مادری و محیطی، جنبهی بنیادی دارد و به مرور زمان، رفتارهای که قابل پذیرش یا غیر قابل پذیرش اند، آموخته میشوند و جریان یادگیری رفتارهای پذیرش یا غیر قابل پذیرش در طی فرایند جامعهپذیری فرد انجام میشود.
از نظر جامعه شناسان، جامعهپذیری غالبا در دو مرحلهی کلی رخ میدهد، که هر یک شامل عوامل و کارگزارانِ متفاوت جامعهپذیری است. جامعهپذیری اولیه در طفولیت و کودکی رخ میدهد و فشردهترین دورهی یادگیری فرهنگی است. در همین ایام است که کودکان، زبان و الگوهای اساسی رفتار را میآموزند. خانواده اصلیترین کارگزار جامعهپذیری در این مرحله است. جامعهپذیری ثانویه در مراحل بعدی کودکی و تا بلوغ رخ میدهد. در این مرحله، سایر کارگزاران جامعهپذیری بخشی از مسئولیتهای خانواده را برعهده میگیرند. مکاتب و مدارس، گروه های همسالان، سازمانها و رسانهها از عوامل جامعهپذیری افراد به شمار میآیند. کنشهای متقابل اجتماعی در این محیطها به مردم کمک میکند تا ارزشها، هنجارها و عقایدی را بیاموزند که الگوهای فرهنگ آنها را تشکیل میدهد. مردم میکوشند به فرزندانشان رفتارهایی را بیاموزند که مورد تایید اکثر افراد جامعه باشند. البته، رفتارهایی که از لحاظ اجتماعی مورد پذیرش قرار میگیرند، نه تنها در هر فرهنگی با هم تفاوت دارند، بلکه در هر گروهی در یک فرهنگ معین نیز با هم فرق میکنند. چنانکه رفتارهای مرسوم و مورد تایید در هر شهر و منطقهای با شهرها و منطقههای دیگر یکسان نیستند. افزون بر اینها رفتارهای قابل قبول اجتماعی با سن و جنس افراد نیز وابستهاند. رفتار بزرگسالان با کودکان و جنس مخالف و نیز کودکان با بزرگسالان و همتایان به گونهای چشمگیر با هم اختلاف دارد. به طور کلی باید آموخت که با هر جنس و دورههای سنی چه رفتاری شایسته و مورد پسند جامعه است.
از عوامل مهم موثر بر ویژگیهای شخصیتی افراد عامل محیط است. تجاربی که فرد از محیط خود کسب میکند، ارتباط و تعاملی که با محیط دارد، بازخوردها (فیدبک) و تاثیراتی که از محیط دریافت میدارد، رشد و شکلگیری شخصیت او را تحت تاثیر قرار میدهد. هرچند افراد انسانی با یک سلسله ویژگیهای ذاتی که جنبه ارثی و ژنتیک دارند، متولد میشوند، اما محیط و جنبههای مختلف آن تاثیر بسزایی در بروز این ویژگیها یا مکنون ماندن آنها ایفا میکند. در یک تفسیمبندی کلی، محیط به دو محیط قبل از تولد و محیط بعد از تولد تقسیم میشود.
امروزه روانشناسان تاثیر عوامل محیطی قبل از تولد را بر انواع ویژگیهای رشدی و شخصیتی مسلم میدانند. شرایط روحی مادر، احساسات عاطفی او نسبت به جنین در حال رشد و عوامل مشابه دیگر، رشد و شکلگیری شخصیت کودک را تحت تاثیر قرار میدهد. در محیط بعد از تولد ویژگیهای شخصیتی والدین، شیوههای تربیتی، انواع امکانات اقتصادی، فرهنگی و جغرافیایی محیط رشد کودک، بر روند یادگیری کودک تاثیرگذار است.
نکتهی اصلی این است که یادگیری اجتماعی در دوران کودکی و بزرگسالی فقط یک رشته رفتارهای جامعهپسند را شامل نمیشود، بلکه به ما میآموزد که چه رفتارهایی در چه شرایطی قابل قبول نیستند و چه رفتارهای در چه شرایطی مناسب اند. در جریان یادگیری اجتماعی، اساس کار در انتقال آموزشهای اجتماعی این است که کودک چگونه رفتارهای قابل قبول جامعه را میتواند بیاموزد. روانشناسان یادگیری اجتماعی اغلب پاسخ میدهند که به وسیله تقلید یا نسخهبرداری از رفتار دیگران میتوان به چنین امری توفیق یافت. گاهی یادگیری از راه تقلید را یادگیری مشاهدهای نیز نامیدهاند که کودکان و نوجوانان به این وسیله پاسخهای جدیدی به دست میآورند یا آنکه پاسخهای موجود خود را تغییر میدهند.
نمونهی از یادگیری را میتوان به یادگیری کلامی و یادگیری حرکتی اشاره کرد.
۱. یادگیری کلامی
نوعی از یادگیری است که محتوای آموخته شده بوسیله فرد شامل واژهها و مفاهیم میشود. زمانیکه دانش آموزی سعی میکند زبان جدیدی را یاد بگیرد و شروع میکند به یادگیری کلمات و لغات، در واقع از یادگیری کلامی بهره میبرد.
۲. یادگیری حرکتی
زمانی که فرد تلاش میکند سلسلهای از حرکات را یاد بگیرد تا بتواند مهارتی را به صورت مناسبی انجام دهد از یادگیری حرکتی استفاده کرده است. یادگیری راه رفتن، شنا کردن، بایسکل سواری، و رفتارهای مشابه دیگر نمونهای از یادگیریهای حرکتی هستند.
یادگیری حرکات و رفتارها از طریق مختلف صورت میگیرد، که از جمله میتوان به یادگیری از راه مشاهده، یادگیری تصادفی، یادگیری نهفتهیی وغیره اشاره نمود. فرد از دوران کودکی تا بزرگسالی برای یادگیری رفتارها، هنجارها، ارزشها، باورها و به صورت کلی بایدها و نبایدها از شیوههای زیر برای یادگیری سود میجوید که البته در بسیاری موارد این نوع یادگیریها ناآگاهانه اند.
۱. یادگیری مشاهدهای
ما در یادگیری مشاهدهای رفتار دیگران را میبینیم، میفهمیم، و آنها را رفتار خودمان قرار میدهیم. وقتی که یادگیرنده یعنی مشاهده کننده، رفتار شخصی دیگری را مشاهده میکند که آن شخص برای انجام آن رفتار پاداش یا تقویت دریافت مینماید، آن رفتار توسط فرد مشاهده کننده آموخته میشود. به این نوع پاداش یا تقویت جانشینی میگویند. به طور مثال وقتی یک معلم یکی از شاگردان را برای حل یک مسأله یا سوال مورد تقویت قرار میدهد، دانش آموزان دیگر روش این شاگرد را سرمشق قرار میدهند.
در نظریه یادگیری اجتماعی، باید سه اصل را مد نظر داشت:
۱. مدل زنده، که نیاز به انجام یک رفتار توسط فردی واقعی است.
۲. مدل آموزشی کلامی، که نیاز به توصیف و توضیح یک رفتار است.
۳. مدل نمادین، که نیاز به رفتار نشان داده شده شخصیتهای واقعی یا ساختگی در کتابها، فیلمها، برنامههای تلویزیونی یا رسانههای بر خط است. (فاطمه شعیبی)
۱. یادگیری اجتنابی
فرد سعی میکند ار موقعیتهایی که برایش آزار دهنده هستند اجتناب و دوری کند. تصور کنید که کودکی یکبار با دست زدن به یک بخاری دست خود را میسوزاند و از آن پس از نزدیک شدن به بخاری خود داری میکند. این کار کودک نشانهای از یادگیری اجتنابی است.
۲. یادگیری تصادفی
یادگیری تصادفی نوعی از یادگیری است که بدون تلاش یا نیت خاصی صورت میگیرد. بطوری که بدون اینکه هدف یادگیری مورد خاصی وجود داشته باشد، یادگیری اتفاق میافتد. مثلا به رانندهی توجه کنید که داخل یک چاله یا جوی میافتد، شما به عنوان کسی که این صحنه را تماشاگر هستید، برای عبور از مسیر احتیاط بیشتری خواهید کرد تا داخل جوی یا چاله نروید.
۳. یادگیری نهفته
یادگیری در یک موقعیت اتفاق میافتد و مدتها نهفته باقی میماند تا در موقعیت مورد نیاز خود را نشان میدهد. رفتارهای معلمی نمونهای از رفتارهایی هستند که به صورت یادگیری نهفته ممکن است آموخته شوند. فرد تا زمانی که به عنوان یک معلم در صنف قرار نگیرد این رفتارها را از خود نشان نمیدهد، در حالیکه آنها را در طول تحصیل خود از معلمان خود آموخته است. برای یادگیری، چند مقوله ی دیگر هم تاثیر گذار اند، از جمله تشویق درونی و مدل سازی.
تشویق درونی
وضعیت ذهنی برای یادگیری اهمیت دارد. طبق نظریه یادگیری اجتماعی، عوامل خارجی و محیطی، تنها عامل موثر بر یادگیری و رفتار نیست. عامل درونی نیز به شکل غرور، ارضاء شخصی یا حس موفقیت، موثر است.
فرایند مدلسازی
یادگیری لزوماً به تغییر رفتار منجر نمیشود. یادگیری مشاهدهای نشان میدهد که مردم میتوانند اطلاعات جدیدی را یاد بگیرند بدون آن که رفتار جدیدی بروز دهند. تمام رفتارهای مشاهده شده به طور موثری یادگرفته نمیشوند. عواملی هم در مدل و هم در یادگیرنده میتوانند در موفقیت یا عدم موفقیت یادگیری اجتماعی نقش داشته باشند. همچنین باید مراحل و نیازهای خاصی بر آورده شوند.
مراحل زیر در یادگیری مشاهدهای و فرایند مدلسازی دخالت دارند:
- توجه
توجه لازمه یادگیری است. هر چیزی که توجه فرد را بر هم زند، اثری منفی بر یادگیری مشاهدهای خواهد داشت.
- یاد داری
قابلیت ذخیره سازی و نگهداری اطلاعات نیز بخش مهمی در فرایند یادگیری است. عوامل متعددی میتوانند بر یادداری تاثیر گذار باشند، امّا قابلیت بازیابی بعدی اطلاعات و عمل کردن براساس آن در یادگیری مشاهدهای ضرورت حیاتی دارد.
- بازسازی
به محض آن که به مدل توجه کردید و اطلاعات را به حافظه خود سپردید، زمان انجام واقعی رفتاری که مشاهده کردهاید فرا میرسد. تمرین بیشترِ رفتار یاد گرفته شده به یافتن مهارت بیشتر منجر خواهد شد.
- انگیزه
سرانجام، برای موفقیت یادگیری مشاهدهای باید انگیزه کافی برای تقلید از رفتاری که مدلسازی شده است داشت. تشویق و تنبیه، نقش مهمی در انگیزش ایفاء میکنند. همانطور که روبروشدن با این محرکها میتواند بسیار موثر باشد، مشاهده تشویق یا تنبیه دیگران نیز موثر است. مثلاً اگر شما ببینید که دانشآموز دیگری به خاطر سروقت حاضرشدن در صنف نمره اضافی گرفته است، شما هم ممکن است هر روز چند دقیقه زودتر از قبل در صنف حاضر شوید.
والدین، رفتارهای جنسیتی مناسب و غیرمناسب را بهشیوهٔ متفاوت پاداش داده یا تنبیه میکنند و در عین حال نخستین سرمشقهای رفتار زنانه و مردانه برای کودکان محسوب میشوند. اکثر والدین برای دخترها یا پسرها لباس و اسباببازیهای متفاوتی تهیه می کنند. دختران بهخاطر لباس پوشیدن مستقل، بازی با عروسک و انجام کارهای خانه پاداش میبینند، در حالیکه بهخاطر دستکاری اشیاء، دویدن، جستوخیز و بالا رفتن از درخت و دیوار سرزنش میشوند. در مقابل، والدین پسران خود را بهخاطر بازی با مهرههای چوبی تشویق میکنند و بهخاطر عروسکبازی، درخواست کمک از دیگران، و حتی کمک داوطلبانه به دیگران، از آنها انتقاد میکنند. والدین انتظار دارند پسرها استقلال عمل بیشتری نشان دهند و در عین حال، انتظارات آنها از پسرها بیش از دختران است. والدین همچنین به درخواست کمک از سوی پسرها و بر جنبههای روابط فردی فعالیتهای آنان کمتر توجه دارند.
آنچه که افراد در دوران کودکی خویش تجربه میکنند، مانند تنبیههای انضباطی والدین، الگوهای غذایی، شیوه بروز احساسات و عواطف، ممانعتها و انتظارات غالبا پایه و اساس شخصیت افراد در سنین بزرگسالی است. در ارتباط با این موضوع ساختار خانواده هم دخیل است. یعنی تعداد خواهران و برادران، تعداد افراد خانواده، وجود پدر یا مادر، تماما نشان دادهاند که نقش عمدهای در تحول شخصیت کودک به عهده دارند. در خارج از محیط خانه ، شخصیت به وسیله مشخصههای محیط اجتماعی مثل مدرسه ، میزان تحصیلات ، شغل و محل کار تاثیر میپذیرد.
در پایان علی رغم تاثیر خانواده و محیط بر فرایند یادگیری اجتماعی، باید به نقش رسانهها در فرایند جامعهپذیری یا یادگیری اجتماعی نیز اشاره کرد که بر شخصیت یک فرد تاثیرغیرقابل انکار دارد.
رسانهها در کنار دیگر نهادهای جامعهپذیری مانند خانواده و مکتب، مهمترین نهاد جامعهپذیری در جهان رسانهیی شدهی امروز هستند. رسانهها اغلب به عنوان پلی بین زندگی شخصی و جهان اجتماعی عمل میکنند و عاملی قدرتمند در جامعهپذیری ما هستند. ما، خودمان و جایگاه مان در جامعه را از طریق رسانهها فهم می کنیم و به همین علت، برای ایفای وظایف و کارکردهای اجتماعی مان در جامعه، ناگزیر از توجه به رسانهها و درک محتوای آن ها هستیم. یعنی همهی ما نحوهی رفتار در موقعیتهای خاص اجتماعی و انتظارات نقشها در جامعه را یاد میگیریم.
بنابراین نظریهی یادگیری اجتماعی معتقد است که فرد از طریق مطالعه و مشاهدهی نمونههای رسانهیی، رفتارهای مناسب را فرا میگیرد، یعنی در واقع میفهمد که کدام دسته از رفتارها پاداش میگیرند و کدام یک کیفر میبینند. از این طریق، مخاطبان میکوشند در زندگی واقعی پاداش بگیرند و بنابراین به تقلید و الگوبرداری از نمونههای رسانهیی گرایش پیدا میکنند . رسانههای جمعی به خصوص رسانههای تصویری، منبع اصلی یادگیری اجتماعی هستند. رسانهها به طور متناوب تصاویر و الگوهای رفتاری درباره ی زندگی را به مخاطبان انتقال میدهند.
منابع:
- شعیبی، فاطمه، تقلید و یادگیری اجتماعی، ص۴ و ۸، ۱۳۹۲.
- پرینو، رالف جی.، فرایند جامعه پذیری و تاثیر آن بر یادگیری کودکان، ترجمه، چمناز نظیری، ص ۲،
- فیضی، زاهد، عوامل موثر بر شخصیت (تاثیر محیط و جامعه بر شخصیت)، ص ۱ و ۲، ۱۳۹۰.
- مهدی زاده، سید محمد، نظریه یادگیری اجتماعی و جامعه پذیری، ص ۲، ۱۳۸۹.
- سایت میگنا، رویکرد یادگیری اجتماعی، ۱۳۹۰.
- ثنایی، باقر، نظریه یادگیری اجتماعی.
- قاسم زاده، ص، نظریه یادگیری اجتماعی البرت بندورا.
- سایت فرزانگان ورامین، انواع یادگیری، ۱۳۸۹.