مقدمه‌ی بر روانشناسی حسادت

حسادت، حس ویرانگر زندگی

برگردان: الهه عیوض‌زاده

مقدمه و ویرایش: اسماعیل درمان، ماستر روانشناسی بالینی و مشاوره

 بی‌گمان راجع به چشم و هم‌چشمی و حسادت زیاد شنیده ایم و در مواردی این حس را تجربه کرده‌ایم. شاید تجربه‌ی این حس و در عین حال ناشایست دانستن آن در ما احساس متضادی ایجاد کرده باشد که از یکسو حسادت را نپسندیم و از سوی دیگر با درجات متفاوت دچار آن باشیم.

 از منظر روانشناسیک، حسادت بصورت کل ریشه در حس ناامنی و بقا دارد؛ اینکه نشود آنچه دیگران دارند – از قدرت مالی گرفته تا استعداد ذهنی و جسمی و غیره – بقای مرا تهدید کند یا اینکه پیشرفت و موفقیت مرا به چالش بکشد خود به حدکافی حس ناامنی و بالطبع حسادت را در نفر ایجاد میکند. درین میان نوع تربیه طفل و نوجوان و تفاوتهای فردی هر یک از انسانها نیز درینجا نقش دارند. به هر اندازه‌ای که والدین فرزندان خود را مطمین، با اعتماد‌به‌نفس، و در امور زندگی موفق تربیه کنند، بهمان اندازه حس حسادت و هم‌چشمی در آنها کمتر است، چون آنها در خود احساس امنیت کرده، به توانایی‌های خود باور داشته، و نیازی به رقابتهای ناسالم نمی‌بینند. به عبارت دیگر، آنها به این باور ندارند که پیشرفت آنها در گرو پسرفت دیگران است! برعکس، آنها به این می اندیشند که انسانها در کنار یکدیگر به پیش می‌روند و موفقیت یک فرد در موفقیت فرد دیگر کمک‌کننده است. به این باور دارند که پیشرفت یک انسان دیگر به آنها صدمه نمیزند، بلکه سبب می‌شود از دانش و ثروت او یا استفاده کنند یا روشهای موثرتر زندگی کردن را بیاموزند. پس اهمیت تربیت کودک را هیچ زمانی از یاد نبرید!

 نوشته‌ی زیر بر رفتارشناسی حسادت و راه‌های مقابله و محدودکردن آن می‌پردازد.

حس ویرانگر زندگی حسادت هنگامی اتفاق می‌افتد که شما نسبت به آنچه که دیگری دارد و شما ندارید واکنش منفی نشان می‌دهید. این رفتار یک عادت ناسالم است که هر رابطه‌ای را بر هم می‌زند. اگر شما حسود هستید احتمالاً صدمات ناشی از آن را در زندگی خود تجربه کرده‌اید، اما در درون حسادت، ترس‌ها و انتظاراتی نهفته است که از بین بردن آنها سخت است، مگر این‌که شما برای غلبه بر آنها تلاش ثمربخشی انجام دهید.

 ــ اولین گام در این راه آن است که ببینید چه چیزی باعث حسادت شما می‌شود. برخی موقعیت‌های خاص، تصاویر یا احتمالاتی را در ذهن شما ایجاد می‌کند که خیلی شما را می‌ترساند. باید ببینید این تصاویر یا احتمالاتی که در حین حسادت در ذهن شما ایجاد می‌شود، چیست؟ مثلا وقتی همسر شما با همکارش یا یک دوست صحبت می‌کند شاید شما از این‌که او با کسی که بهتر از شماست صحبت می‌کند احساس‌ ترس کنید. اگر دوست شما وقتش را با دیگران بگذراند شاید شما از این‌که دوستتان دیگری را به شما ترجیح ‌دهد و دیگر نخواهد وقتش را با شما بگذراند بترسید.

 ــ وقتی شما احساس می‌کنید که حسادت کنترول شما را به دست گرفته، به روشی منفی عکس‌‌العمل نشان ندهید. طرف مقابل را متهم نکنید و سکوت نیز اختیار نکنید. در این حالت آنچه را که یک فرد کاملا قابل اطمینان، اگر به جای شما بود انجام می‌داد را انجام دهید، حتی اگر این کار برای تان مشکل بوده و شما احساس عصبانیت کند.

 حسادت، هر نوع رابطه‌ای را خراب می‌کند، پس حسادت را در همان ابتدا شکسته و محدودش سازید. وقتی حس حسادت کاهش یافت، زمانی را صرف بحث کردن راجع به احساستان کنید و با ارتباطی عاری از خشم، آنچه را که بعدا باعث احساس حسادتتان می‌شود بیان کنید.

 – به خاطر داشته باشید که حسادت یک پیشگویی شخصی است. وقتی شما حسادت می‌ورزید، به رفتار دیگری پاسخ نمی‌دهید، بلکه به آنچه که تصور می‌کنید رفتار دیگری به آن اشاره داشته پاسخ می‌دهید! به عبارت دیگر، شما به سناریویی در ذهنتان که شما را می‌ترساند، اما هنوز اتفاق نیفتاده و شاید هرگز هم روی ندهد عکس‌العمل نشان می‌دهید.
فرزند شما با بازی کردن با فردی دیگر ذاتا کار اشتباهی انجام نمی‌دهد، اما عکس‌العمل منفی شما نسبت به سناریویی که در ذهنتان خلق کرده‌اید (که مثلا دیگری بهتر یا مهم‌تر از شماست)‌ باعث می‌شود که شخص حالت دفاعی به خود بگیرد، زیرا شما او را متهم به انجام کار بدی کرده‌اید. هرچه طرف شما تدافعی‌تر عمل کند، شما بیشتر مشکوک شده و بیشتر حسادت می‌ورزید. این چرخه‌ای است که از بین بردن آن خیلی سخت است ( مگر اینکه برای رفع آن قدمی بردارید)

 ــ اعتماد به نفس خود را تقویت کنید. حسادت معمولا محصول احساس عدم امنیت و اعتماد به نفس پایین است. بعضی از مواقع ترس شما ریشه در این دارد که فکر می کنید کسی را که دوست دارید شما را ترک خواهد کرد، یا ناشی از ترس از محرومیت از عشق یا توجه دیگران است. بنابراین، شما نیاز به یادگیری این مطلب دارید که در همه موارد رفتار دیگران و زندگی آنها عکس‌العملی در برابر شما نیست.

 افراد دارای اعتماد به نفس بالا می‌دانند که حتی وقتی مورد تمسخر قرار می‌گیرند یا پذیرفته نمی‌شوند، این همیشه به خاطر این نیست که آنها طرد شده‌اند، چرا که در بعضی موارد اطرافیان کوته‌بین هستند. آنها می‌دانند که حتی اگر مرتکب اشتباه نیز شوند، این مساله از ارزششان نخواهد کاست. این فقط به آن معناست که آنها نیاز به یادگیری چیز جدیدی دارند.

 ــ از مقایسه خود با دیگران پرهیز کنید. با خود صادق باشید. آیا کسی در دنیا وجود دارد که در زندگی فارغ‌ از هرگونه مشکلی باشد؟ شاید برخی از افراد زندگی راحت‌تری داشته باشند مثل ثروتمندان، اما زندگی آنها همواره کامل و بدون نقص نیست. حتی مشاهیر موفق نیز دارای شکست‌هایی در زندگی خود بوده اند؛ برخی از آنها با اعتیاد دست و پنجه نرم کرده‌‌اند، زندانی شده‌اند، شانس‌های مهمی را در زندگی از دست داده‌‌اند، یا دچار مشکلات عدیده دیگری شده‌اند.

برای تمرین هم که شده با کسانی‌که تصور می‌کنید همه چیز دارند دوست شوید. خواهید دید که آنها هم مشکلات زیادی در زندگی‌شان دارند. اما آنها زندگی خود را با نگرانی از این‌که کسی از راه خواهد رسید و خوشبختی و شادی آنها را خواهد گرفت سپری نکرده‌‌اند. زندگی آنها دور از حسادت بوده است. از آنها یاد بگیرید.

 ــ سپری کردن درست زمان: اگر هنگامی‌که می‌بینید کسی که دوستش دارید زمانی را با دیگران سپری می‌کند با خود فکرکنید که چقدر زمان برای بودن با او لازم دارید. اگر مقدار زمانی که لازم دارید با فرزند، والدین، همسر یا دوستان خود بگذرانید را تخمین زده و بعد ببینید که آنها هیچ زمانی را با شما نمی‌گذرانند، حق دارید که حسادت کنید، اما اگر آنها زمان مناسبی را صرف بودن با شما می‌کنند ولی شما باز هم احساس می‌کنید که کافی نیست، این احساس سالمی نیست. سعی کنید با فعالیت‌های دیگر خود را مصروف ساخته و وقت خود را سپری کنید.


 ــ اعتماد کنید. اگر به سادگی دچار حسادت می‌شوید، احتمالا حس اعتماد شما به طرف مقابل از بین رفته است. بیشتر اوقات، اطمینان شما در گذشته خدشه‌دار شده و ترس از این‌که دوباره این اتفاق بیفتد باعث ترس شما شده است. در این زمان از خود بپرسید که شخص مورد نظر شما آیا قبلا حس اعتماد شما را از بین برده؟ اگر جواب منفی است پس نباید با او مثل متهم یا مجرم رفتار کنید؛ اما اگر جواب مثبت است، اکنون زمان بخشش است، در غیر این‌صورت حسادت روابط شما را نابود می‌کند. پس زمان بدهید تا مشکلات حل شود.

 ــ مثبت باشید. حسادت رفتاری مبتنی بر ترس است. شما زمان زیادی را صرف نگرانی در مورد اتفاقات بدی می‌کنید که هنوز رخ نداده‌اند یا حتی هرگز اتفاق نخواهند افتاد. در این حالت شما احتمال روی دادن اتفاقات بد را افزایش می‌دهید. سعی کنید روی جنبه مثبت هر چیز تمرکز کنید. به‌خاطر آنچه دارید سپاسگزار باشید و به خاطر داشته باشید که اگر کسی کاری را برای صدمه‌زدن به شما انجام می‌دهد، کاری از شما برنمی‌آید. نق‌زدن، متهم کردن، تجسس و هر کاری از این دست، شما را از صدمه دیدن حفظ نخواهد کرد. اگر شما کسی را باور دارید به او کاملا اعتماد کنید، اما اگر به کسی اعتماد ندارید (ببینید مشکل در کجاست و در صورت لزوم) رابطه‌تان را با او قطع کنید، چرا که شما شایسته ارتباط بهتری هستید.

 در بیشتر موارد افراد حسود، خودشان هم کاملا به حسادت خود واقفند و اولین سوالی که برایشان مطرح می‌شود این است که چگونه جلوی حسادت خود را بگیرند. جواب این است که اعتماد و اطمینان (یکی از اصلی ترین) عناصری است که می‌‌تواند جلوی حسادت را بگیرد.

  آنچه که دانستن‌اش مهم است این است که هر کسی نظر به توان فردی خود می‌تواند جلوی حسادت خود را به درجات متفاوت بگیرد. اگر افراد تنها یک چیز را یاد بگیرند می‌توانند با حسادت خود مبارزه کنند. این نکته ساده‌ای است اما چیزی است که تقریبا هیچ کس تمایلی به انجام آن برای مبارزه با حسادت و ساختن یک زندگی خوب و روابط عالی ندارد. آن نکته این است: در مقابل حسودبودن خود مسوول باشید و خود را متعهد به برطرف شدن آن کنید. خیلی از افراد می‌گویند که تمایل به درمان حسادت دارند اما این فقط در حد حرف است و در عمل کاری برای حل آن نمی‌کنند.

بدون پذیرفتن مسوولیت این رفتار (یعنی حسادت)‌ و سعی در درمان آن نمی‌توان از شر حسادت خلاص شد. این کار مثل نمک ریختن روی یک زخم است که تا وقتی تصمیمی جدی نگیرید و کاری برای آن نکنید، هرگز درمان نمی‌شود. شاید دلیل این که افراد سعی در درمان حسادت خود نمی‌کنند این باشد که قضیه هنوز برایشان به قدر کافی بد نشده؛ برای بسیاری از مردم حسادت به قدر کافی به زندگی‌شان لطمه نزده که سعی در برطرف کردن آن داشته باشند.


یک باور رایج دیگر بین مردم این است که انسان نمی‌تواند با حسادت خود مقابله کند. آنها تصور می‌کنند که حسادت جزیی از شخصیت آنهاست که راه‌حلی برای آن متصور نیست. البته دلایل متنوع دیگری هم برای عدم درمان حسادت وجود دارد مثل ترس از تغییر، تجربیات گذشته و غیره. حال اگر فرد پذیرفت که حسود است و قلبا تمایل به درمان آن داشت باید یک سلسله کارها را انجام دهد. فرد نیاز به ابزار و مهارت‌های خاصی برای غلبه بر حسادت دارد. یکی از این ابزارها یادگیری تشخیص این مطلب است که چه زمانی حسادت به سراغ شما می‌آید و چه کاری برای مهار آن باید انجام داد؟ افکار حسودانه، همان داستان‌های منفی است که در ذهن خود می‌سازیم. هرگاه این داستان‌ها به ذهن ما رسیدند باید سریعا از خود بپرسیم که این داستان حقیقی است یا تنها ساخته ذهن ماست؟ پاسخ به این پرسش به شما کمک می‌کند تا فرق بین واقعیت و خیال را تشخیص بدهید. در این حالت شما قادر به مبارزه با حسادت خواهید بود.

اما اگر حسادت غیرمنتظرانه و به یکباره به سراغ شما بیاید چه باید کرد؟ در این حالت یک نفس عمیق بکشید و به احساس خود اجازه دهید که بدون هیچ عکس‌العملی همان جا بماند. در این حالت شما می‌توانید بهتر فکر کرده و فرق بین افکار خیالپردازانه و واقعیت را تشخیص دهید. به هر حال بدانید حسادت یک حس ویرانگر است که زندگی شما را خراب می‌کند و روابطتان را به نابودی می‌کشاند. پس هر چه زودتر برای رفع آن اقدام کنید.

درباره‌ی اسماعیل درمان

اسماعیل درمان، ماستر روانشناسی بالینی و مدیر وبسایت روان آنلاین است. شما می‌توانید از طریق صفحۀ «تماس با ما» یا صفحۀ فسبوک روان آنلاین به او و گروه کاری روان آنلاین پیام بفرستید. خوانندگانی که نمی‌خواهند نام شان ذکر شود این را در پیام خود مشخص کنند. گروه روان آنلاین به حفظ هویت خوانندگان احترام می‌گذارد.

۱۴ نظر

  1. salam matlabe bisyar amozendaey ast bisyare az afrad bedone inke khode shan motawajje shawand hasod hastan wa jaleb inke hasadate khod ra penhan mikonan migoyand ma aslan hasod nistim amma hasadat az kerdar wa goftare shan ba wazahat ashkar ast sawal man in ast ke agar digaran ba ma hasodi konan chi komak ba anha karda mitawanem tashakor

    • در صورتی که متوجه شده اید شخصی با شما حسادت می کند اول باید مشخص شود که نوع رابطه ی او با شما چگونه است؟ آیا شخص نزدیک به شماست یا دور؟ معمولا افراد نزدیک به فامیل با مقایسه کردن خود بطور مداوم با شخص دیگر حسادت خود را نشان میدهند. درینگونه موارد خوب است تا او را مطمین سازید که در رقابت ناسالم با او قرار نداشته و نیت تان موفقیت و بهروزی آنهاست. در صورتیکه به توصیه تان توجه نکنند و همچنان در زندگی شما دخالت نداشته باشند، حتمن لازم نیست حسادت آنها را شما تغییر دهید. هر انسانی مسوول عمل خود است و ما قادر به تغییر تمام انسانها نیستیم. همین که توصیه ی دوستانه ی خود را بکنید از نظر من کافیست.
      درمان

  2. سلام چند وقتی است که حس حسادت بسیار شدیدی به یکی از دوستانم که بسیار هم با هم صمیمی هستیم میکنم
    این حس منفی مرا آزار میدهد و میترسم روابطمان خدشه دار شود . من یه بعضی از موقعیت های او و برخی خصوصیاتش حسادت میکنم

    • سلام. معمولاً مقایسه زیاد سبب حسادت می شود و این مقایسه چون معمولاً با افرادی که دم ِ دست اند صورت می گیرد در نتیجه دوستان و افراد خانواده هدف این حسادت قرار می گیرند. البته یاد تان باشد که باید بین حسادت و غبطه فرق بگذارید. در غبطه خوردن شکست خوردن یا ناتوانی طرف مقابل هدف نیست بلکه این احساس که مثلا چرا من شبیه او نیستم مورد نظر است. در حسادت، شکست و ناتوانی طرف مقابل، منظور است. به هر رو، درین گونه موارد ابتدا بسیار مهم است که شخص ببیند چرا به این گونه تجربه ای رسیده و در واقع این تجربه از کجا آب می خورد. شناخت ریشۀ این حس در مدیریت کردن آن بهتر کمک می کند.

      موفق باشید
      مدیریت وبسایت

  3. خواهر شوهرم خیلی مرا ازار میدهد با اینکه موقعیت مالی خوبی دارد از شوهرم بسیار سواستفاده میکند در حالی که شوهرم یک کارمند ساده است وزندگی ما به سختی میگذردهر جه به او میگویم خواهرت نیاز ندارد وفقط برای اینکه ما رابیشتر به سختی بیاندازد این کاررا میکند بازهم به او رسیدگی میکند با اینکه سابقا تجربه های بسیار تلخی با خواهرش داشته اما نمیدانم چرا عبرت نمیشود

  4. Machine translation failed. retry

  5. سلام خسته نباشید
    یه دختر خاله دارم که خیلی از خودش تعریف میکنه و همیشه خودشو با دیگران مقایسه میکنه و گاهی حس میکنم منظورش با منه و میگه از همه بهتره همین امر باعث شده وقتی حرفش میشه احساسه بدی پیدا کنم و گاهی سعی میکنه اعتماد به نفس من رو از بین ببره و فقط با من اینطوری نیست گاهی با دیگران همین کارو میکنه
    من میخوام بدونم حس بدی که نسبت بهش دارم از حسودیه؟
    چکار کنم که وقتی از خودش تعریف میکنه احساس بد نکنم؟و همچنین او دیگه سعی نکنه بگه از من بهتره؟

  6. سلام من 21 و دخترخاله ام 24 سالشه
    ماهی چند روز خونه هم میمونیم
    بخاطر طلاق پدر و مادرش چند سال با ما زندگی کرده و رابطه نزدیکی داریم ممنون.

    • امکان دارد جدایی پدر و مادر بر او تاثیر منفی به جا گذاشته باشد و حسادت ناشی از این باشد که به مثل شما، پدر و مادر را یکجا در کنار هم ندارد. کوشش برای درک و همدلی می تواند در بهبود رابطه کمک کند. در ضمن، در صورتی که با هم نزدیک هستید، می توانید صادقانه ولی توأم با مِهر احساس خود را به او گوشزد کنید. او فعلاً ممکن است در تلاش برای بهبود شخصیت خود باشد که در اثر مشکلات خانوادگی آسیب دیده است.

      موفق باشید
      مدیر وبسایت

پاسخ دادن به آریا لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.