بررسی‌های روانشناختی نشان داده که افغان‌ها حتا در سخت ترین شرایط قادر به دوستی و مهرورزی اند. عکاس: نعمت الله خوستوال

مهرورزی را بیاموزیم

نوشته: اسماعیل درمان، ماستر روانشناسی بالینی و مشاوره

 وقتی آمار خشونت و خشونت‌ورزی را بررسی می‌کنم، به وحشت می‌افتم. طفل ما معروض به خشونت است. خواهر ما معروض به خشونت است. همسر ما نگران خشونت در فامیل یا جامعه است. زن همسایه شاید دیروز قربانی خشونت بوده. مردی که هر روز با چهره‌ای خسته به ما سلامی مختصر می‌کند شاید از خشونت اجتماعی‌ای که بر او اعمال شده رنج می‌برد. مرد دیگری که هر روز با نگاهی گذرا از کنار ما می‌گذرد شاید یک شخص خشن کهنه‌کار است که زن و فرزند و در و همسایه از دستش روز ندارند.

یادگار جنگ و خشونت. اطفال با قطعات بازمانده از یک وسیله نقلیه بازی می‌کنند. عکاس: رادا اکبر

بیایید به خود یک نگاه بیاندازیم. شاید در میان ما کسی نباشد که خشونت را به نحوی تجربه نکرده است! حتا اگر دارای بهترین فامیل و والدین هم بوده‌ایم، به شکلی از اشکال معروض به خشونت در مکتب، کوچه، بازار و اجتماعات دیگر بوده‌ایم. پسر همسایه سر ما قلدری و زورگویی کرده، جوان چند کوچه بالاتر به ما حرف رکیک گفته یا دختری را آزار داده؛ آن مادر کودک خوردسالش را لت و کوب کرده؛ یکی با چشم کبود به صنف آمده؛ و یکی آنقدر انتقاد شنیده که معروض به افسردگی است.

معلمی که شاگردش را با چوب نمی‌زند ولی با زخم زبان بر روح و روانش ضربه وارد میکند سبب خشونت شده است. مادری که روی دخترش دست بالا نمی‌کند ولی او را در مقابل مهمانان یا همسایگان نکوهش و مسخره می‌کند سبب خشونت شده است. پدری که می‌گوید پسر یا همسرش را زیر دست و پایش کبود نکرده ولی با انتقادهای بیجا اعتماد به نفس زن و فرزندش را درهم کوبیده، سبب خشونت شده است. دوستی که تمام این موارد را مورد انتقاد قرار می‌دهد ولی خودش تصاویر خونین و اعمال غیرانسانی گروه های دهشت‌افگن را در فسبوک یا وبسایت‌های اجتماعی قرار می‌دهد سبب ترویج خشونت می‌شود!

خشونت انواع مختلف دارد ولی شاخ و دم ندارد. اذیت کردن و آزار دادن به اشکال مختلف اعمال می‌شود، ولی آزار، آزار است و صدمه‌ی خود را وارد می کند. باید بپذیریم که قربانی خشونت بوده‌ایم، ولی نپذیریم که در همین حالت خواهیم ماند. باید بپذیریم که تمایلات خشونت‌گرایانه در نهاد ما است، ولی اینکه با آن چه می کنیم مهم است.

باید بپذیریم که مقابله با این همه رفتار خشونت‌ورزانه موضوعی به این سادگی نیست! فقر، بی امنیتی، ناامیدی دامن گستر، بی ثباتی، روابط سنتی، ارزشهای مردسالارانه و محدودکننده‌ی نیمی از پیکر جامعه همه دست بدست هم داده و این روند را تداوم و شدت داده اند. فعالیت‌های حقوق بشری تا حد زیادی متاثر از سیاست روز بوده اند نه برخاسته از متن جامعه و نگرانی‌های جامعه. طبیعی است که نسخه های سفارشی عوامل خشونت را بصورت ریشه‌ای هدف قرار نداده اند.

باید این واقعیت را بپذیریم که خشونت برای حل مشکلات استفاده می‌شود. راننده (دریور) ما عصبانی است. داکتر ما عصبانی است. انجنیر ما عصبانی است. ملای ما عصبانی است. بیشتر مردم بی‌حوصله اند. ولی باید تسلیم این واقعیت نشویم، چون اگر این واقعیت است لزوماً یک حقیقت نیست؛ درست نیست؛ بجا نیست. بعلاوه، هنوز امیدواری وجود دارد.

این حرف من ناشی از خوشبینی بیش از حد نیست! بررسی های روانشناختی نشان داده اند که توانایی و ظرفیت ما در مقابله با مشکلات مثال‌زدنی اند. سیستم حمایت اجتماعی ما که استوار بر نهاد خانواده است با تمام مشکلاتی که دارد تا حد زیادی سبب بقای ما گردیده. رفتارهای حمایتگرانه‌ی ما از همدیگر در اوج خونین‌ترین حادثه‌ها نشانگر این است که در ما توان مهرورزی هنوز وجود دارد. این حقیقت است! این درست است. این انسانی است!

همان مادری که طفلش را نکوهش می‌کند، هنوز نگران فرزندش هست. همان پدری که پسرش را دیروز لت و کوب کرده شاید هنوز دوست دارد پسرش مکتب برود و چیزی بیاموزد. همان شوهری که همسرش را دیروز مجروح کرده شاید کنجکاو باشد بداند چطور می‌شود رفتار خود را اصلاح کرد.

در حالیکه برطرف کردن مشکلات کلان‌کشوری چون فقر و امنیت در توان هیچ یک از ما نیست بلکه در توان کل جامعه و منطقه است، ولی در همین محدوده‌ی فردی خود چه می‌توان کرد؟ من برای تان می‌گویم چه می‌توانید بکنید: آگاهی‌دهی و از خود شروع کردن!

بررسی‌های روانشناختی نشان داده که افغان‌ها حتا در سخت ترین شرایط قادر به دوستی و مهرورزی اند. عکاس: نعمت الله خوستوال

تویی که این سطور را می‌خوانی شاید یک شوهر باشی، شوهری که شاید زیر بار کار شانه‌اش خم شده و بشدت احساس خستگی می‌کند. مطمینم در کنار روزهای سخت، روزهای خوشی هم داشته‌ای، شاید این روزها کم بوده اند، ولی بوده اند. تبسم اولی که برای همسرت به لب آوردی را بیاد بیاور. مطمینی که حالا نمی‌توانی همچو تبسمی داشته باشی؟ یکبار امتحان کن. این تبسم را دریغ نکن. همان دستی را که با مهربانی بر روی شانه همسرت گذاشته ای هنوز در اختیار داری. اگر آن دست را از دست داده ای، چشم داری. نگاه کن. اگر چشم نداری، احساس داری. حسش کن!

این مهربانی و مهرورزی هنوز در وجود توست، شاید کم سو باشد، ولی هست. برای اینکه بهتر شود باید اندکی تلاش کنی. این حس در وجود آن مادر، دختر، پسر و بسیاری دیگر نیز هست. این حس را باید حس کرد و به سزامندی آن بها و ارزش داد!

شاید تا حال یاد نداشته‌ای درست با همسرت برخورد کنی. شاید در فامیل خودت همیشه خشونت دیده‌ای. شاید روش دیگری برای تو نیاموخته اند. ولی آیا تو محکوم به همین هستی؟ یادت هست که رانندگی را یاد نداشتی؟ چطور یاد گرفتی؟ یادت هست نوشتن را نمی‌دانستی؟ چطور شروع به نوشتن کردی؟ به خاطرت می‌آید کار با کامپیوتر را بلد نبودی؟ لسان خارجی را بلد نبودی؟ یا شخم‌زدن را بلد نبودی؟ از کجا آموختی؟

همانطور که مهارت‌های دیگر آموختنی اند، روشهای مهرورزی نیز آموختنی اند. قدرت عشق‌ورزی و دوستی در نهاد ماست، ولی اینکه روش ابراز آنها را نیاموخته‌ایم دلیل بر نبود آنها نیست. مهرورزی نیز آموختنی است. کافیست از یک جایی شروع کنید. از یک لبخند، از یک جمله‌ی خوب به همسر، از یک بوسه از گونه‌ی فرزند، از درآغوش‌گرفتن پدر، از بوسیدن دست مادر، از تشکری از همسر به خاطر زحمت‌هایش، از معذرت‌خواهی از کسانی که دل شان را رنجانیده ایم، از گرم کردن دست یک طفل در زمستان.

این مهرورزی را باید آموخت و تخم آنرا در هر گوشه و کنار پاشید. بی مهر، زندگی غیرقابل تحمل است، زندان است، تاریک است، مرگ است!

 یادداشت: نشر مطالب روان آنلاین با ذکر منبع آزاد است!

درباره‌ی اسماعیل درمان

اسماعیل درمان، ماستر روانشناسی بالینی و مدیر وبسایت روان آنلاین است. شما می‌توانید از طریق صفحۀ «تماس با ما» یا صفحۀ فسبوک روان آنلاین به او و گروه کاری روان آنلاین پیام بفرستید. خوانندگانی که نمی‌خواهند نام شان ذکر شود این را در پیام خود مشخص کنند. گروه روان آنلاین به حفظ هویت خوانندگان احترام می‌گذارد.

۳ نظر

  1. واقعا موضوع مهم است ومتاسفانه درجامعه ما بسیار خشونت فراگیر است وباید آگهی دهی دوامدار صورت گیرد.

  2. امیدوارم ثمره این همه تلاش و زحمات بی دریغ تان را بدست بیاورید و ببینید یکروز مردم مهرورزی را جایگزین خشونت کرده اند .

  3. Rasty ke ba chenin naweshta hay nab bashtaren zarorat ra jameaye rawane ma darad. Omid waram ba khandan en naweshta ha brai darman talash shawad. Shoma ba nazired jenab darman. Tashakor az zahamat tan.

پاسخ دادن به سید هارون لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.