چند روش برای عشق ورزیدن به فرزندان

گزینش و ویرایش: اسماعیل درمان

مدیر وبسایت روان آنلاین 

یکی از روش‌های عمدۀ تقویت رابطه میان والدین و فرزندان ابراز علاقه و مهربانی به فرزندان است.

 ساختن یک خانواده شاد و خوشبخت یکی از مهم‌ترین کارهایی است که هرکدام از ما می‌توانیم در طول عمر خود انجام دهیم. 

یکی از اصلی‌ترین وظائف شما به عنوان والدین این است که تلاش کنید فرزندان‌تان بفهمند که چقدر دوست‌شان دارید. این کار ساده‌ای نیست اما مطمئن باشید نتیجه‌ای بسیار عالی در بر خواهد داشت. حتی تجسم چنین آینده‌ای زیباست: آینده‌ای که همه بچه‌ها و نواسه‌های‌تان شب جمعه برای شام به منزل‌تان می‌آیند و کنار هم جمع می‌شوید، یا مسافرت‌های تابستانی توام با خنده و عشق.

در این جا چند روش موثر برای شما معرفی می‌شوند که با استفاده از آن‌ها می‌توانید عشق‌ و علاقه و مهربانی خود را به فرزندان‌تان نشان دهید.

به آن‌ها بگویید دوست‌شان دارید و هرازگاه تحسین‌شان کنید.

با آن که برای تان بدیهی به نظر می‌‌رسد، اما معمولاً نمی‌توانید مدام عشق و دوست داشتن‌تان را به یک نفر یادآور شوید. همۀ آدم‌ها نیازمند این هستند که از دیگران بشنوند که برای‌شان اهمیت دارند و کارهایی می‌کنند که باعث شادی دیگران است. آخرین باری که فرزندتان را بخاطر کار خوبی که انجام داده‌ بود تحسین کردید کَی بود؟ مطمئناً تحسین‌های شما تاثیر به مراتب بهتری روی فرزندان‌تان خواهد داشت تا سرزنش‌ها و انتقاداتتان.

واقعاً به حرف‌های‌شان گوش دهید.

وقتی با فرزندان‌تان حرف می‌زنید، با آن‌ها ارتباط چشمی برقرار کنید و به حرف‌هایی که به شما می‌زنند خوب گوش دهید. با این کار باعث می‌شوید احساس کنند برای‌تان اهمیت دارند و دوست‌شان دارید.

تا حد امکان از نظر جسمی و روحی در دسترس‌شان باشید.

وقتی بازی فوتبال پسرتان را تماشا می‌کنید، همه توجۀ شما به او باشد و تشویق‌اش کنید. وقتی با دخترتان مشغول بازی هستید موبایل‌تان را کنار گذاشته و تمام توجه‌تان را به او بدهید. بچه‌ها به طور غریزی می‌فهمند که چه زمانی توجه‌تان به جای دیگری معطوف می‌شود و این باعث می‌شود احساس کنند اهمیتی برای شما ندارند. پس همۀ تمرکزتان روی آن‌ها باشد.

عادات و رفتاری ایجاد کنید که به همبستگی خانواده کمک می‌کند.

در دنیای پُرمشغله امروز همۀ ما هر روز مشغول‌تر و مشغول‌تر می‌شویم و این باعث می‌شود زمان کم‌تری را بتوانیم با خانواده بگذرانیم. اما حتی با این وقت کم هم می‌توانید یک همبستگی قوی در خانواده ایجاد کنید که از کودکی تا دوران بزرگسالی در فرزندان‌تان باقی بماند. عادات و الگوهایی ایجاد کنید که جزء فرهنگ خانواده شما قرار گیرد، مثل هم‌کاری در آماده‌سازی غذا، رقص خانوادگی در آشپزخانه، مسافرت‌های تابستانی هر ساله، دورهم جمع شدن در زمان عید، شب یلدا و مناسبت‌هایی این‌چنین و … همۀ این‌ها می‌توانند تجربیات و خاطرات خانوادگی بسیار شیرینی بر جای بگذارند و هر بار که فرزندان‌تان این خاطرات را به یاد می‌آورند این فکر که دوست‌شان دارید در ذهن‌شان قدرت می‌گیرد. 

 رویاهای‌شان را تشویق کنید.

ممکن است تصور کنیم که فرزندان‌مان باید راهی را برای زندگی‌شان پیش بگیرند که ما دوست داریم. به جای این‌که آن‌ها مجبور به انجام کارهایی کنید که خودتان دوست دارید به آن‌ها اجازه دهید آرزوها و علایق خودشان را دنبال کنند. درمورد چیزهایی که دوست دارند با آن‌ها حرف بزنید و بگذارید درمورد اهداف‌شان با شما صحبت کنند و با کمک هم راه‌هایی پیدا کنید که بتوانند به اهداف‌شان برسند. با این کار اعتمادبه‌نفس آن‌ها را تقویت کرده و احساس عشق و محبت را در آن‌ها ماندگار می‌سازید.

منبع: وبسایت مردمان؛ نشر در روان آنلاین با اندکی تغییر

یادداشت: نشر مطالب روان آنلاین با ذکر منبع یا اجازۀ رسمی از مدیریت وبسایت آزاد است.

 

درباره‌ی اسماعیل درمان

اسماعیل درمان، ماستر روانشناسی بالینی و مدیر وبسایت روان آنلاین است. شما می‌توانید از طریق صفحۀ «تماس با ما» یا صفحۀ فسبوک روان آنلاین به او و گروه کاری روان آنلاین پیام بفرستید. خوانندگانی که نمی‌خواهند نام شان ذکر شود این را در پیام خود مشخص کنند. گروه روان آنلاین به حفظ هویت خوانندگان احترام می‌گذارد.

۶ نظر

  1. با سلام و خسته نباشید من احساس تنهایی بدی دارم با وجود یک همسر مهربان و فرزند ، بهانهگیر شدم نمی توانم باهاشون ارتباط برقرار کنم.
    متاسفانه در روابط زناشوییی هم هر کدام منتظر دیگری هستیم.
    نیاز دارم که به یک موفقیت دست یابم تا فکرم از مانع بودن دخترو همسرم خلاص شود ولی نمیتوانم .
    خواستم تغییر ایجاد کنم ککنکور ارشد شرکت کردم که نیازمند 9-8 ساعت درس خواندن و من وقت اضافه پیدا نمی کنم.جدیدا فکر می کنم افسرده شدم وقتی به اهداف دست نیافته ام فکر می کنم گریه می کنم.
    لطفا راهنماییم کنید . چه کار کنم زندگیم گرم شود و بتوانم به برنامه هایم برسم.

  2. Machine translation failed. retry

  3. سلام. من ٤٢ سال دارم و متأهلم و ٢ پسر دوقلو دارم . حدود ١٢ سال كه هيچ رابطه ي زناشويي با همسرم ندارم چون مدتها بود كه باورش كرده بودم كه ناتواني داره ولي بعدها متوجه شدم كه با دوست من رابطه داره بعلت اينكه بچه هام خيلي كوچيك بودن توانايي طلاق را نداشتم ولي منهم بعد إز ٦ سال وارد رابطه أي شدم حالم خيلي بهتر شد چون هميشه قرص أعصاب ميخوردم . و انسان شادتري شدم ! حالا ميخوام بپرسم كارم اشتباه است ؟ خيلي با معيارها جامعه فاصله دارم؟

    • سلام بر شما نگین خانم! من فکر می کنم بیشتر از اینکه نگران قضاوت مردم باشید، مهم این است تا شما و همسر تان موجودیت این مشکل را پذیرفته و ببینید آیا حاضر به حل آن هستید یا خیر. من حدس می زنم همان طور که شما از رابطۀ شوهر خود باخبر شدید، او نیز از رابطۀ شما با خبر باشد. اما نادیده گرفتن مشکل را متاسفانه حل نمی کند. پیشنهاد می کنم اگر به خاطر فرزندان خود نمی خواهید از هم جدا شوید روی این مسئله به شکل جدی کار کنید و در صورت نیاز به مشاور خانواده نیز مراجعه کنید.
      به امید موفقیت شما

  4. Machine translation failed. retry

پاسخ دادن به اسماعیل درمان لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.