نوشته: داکتر مصدق نادمی، متخصص اختلالات روانی
ویرایش: اسماعیل درمان
اختلالات فوق از جمله اختلالات روانی اند که زیر عنوان اختلالات اضطرابی مورد مطالعه و ارزیابی قرار میگیرند. هر سه اصطلاح، با آن که از هم متفاوت اند، معمولاً در بحث اختلالات اضطرابی تحت یک بخش مطالعه میشوند. به همین دلیل نیاز است که در قدم اول هر یک از این اصطلاحات و اختلالات به صورت جداگانه تعریف گردد.
یکم: حمله پانیک یا حمله هراس Panic Attack
قسمی که از نام این اختلال معلوم است، حملۀ پانیک یا هراس فقط یک حمله است و مشخصه اصلی حمله هم عبارت از ترس یا ناراحتی شدید میباشد. این حمله در طول 10 دقیقه به اوج خود رسیده معمولا مدت 20-30 دقیقه، و گاهی حتا بیشتر از یک ساعت دوام میکند، و حداقل با چهار نشانه از نشانههای زیر همراه است:
1. تپش قلب، بالا رفتن تعداد ضربان قلب
2. تعریق یا بیش از حد عرق کردن
3. لرزه
4. مشکل در تنفس به شکل نفستنگی یا بند آمدن نفس
5 . احساس خفگی در گلو
6 . درد یا احساس ناراحتی در قفسه سینه
7. دلبدی/تهوع، استفراغ و یا ناراحتی در ناحیه شکم
8 . احساس سرگیجی، عدم تعادل، سبکی در سر یا ضعف
9 . ترس از دیوانه شدن یا ترس از دست دادن کنترل حواس درجریان حمله
10 . ترس از مرگ
11 . احساس کرختی یا مور مور شدن بدن
12. لرز یا احساس گرمی
برعلاوۀ این احساسها، حس غیرواقعی بودن محیط اطراف یا جدا شدن از جسم هم میتواند در طول حمله پانیک یا هراس اتفاق بیافتد.
دوم: اختلال پانیک یا اختلال هراس Panic Disorder
هرگاه حملات هراس یا حمله پانیک به صورت خودبخودی، غیرمنتظره و به دفعات مکرر به وقوع بپیوندند، چندین ماه تکرار شوند، در فاصله حملات نیز شخص نگرانی و تشویش دوامدار از وقوع و پیامد حملات بیشتر داشته باشد، شخص هر لحظه منتظر حملۀ بعدی باشد، یا از آمدن حملۀ بعدی در تشویش و نگرانی باشد، در آن صورت به این حالت اختلال هراس یا اختلال پانیک اطلاق میگردد. البته اختلال پانیک میتواند به تنهایی و یا هم با گذرهراسی یا اگورافوبیا همراه باشد.
سوم: گذرهراسی Agoraphobia
عبارت از ترس شدید، پریشانی، و اضطراب از حضور در مکانهای عمومی (جادهها و فروشگاههای مزدحم، مکانهای بسته مانند تونلها، آسانسور، وسایط نقلیه بسته مانند قطارهای زیرزمینی، طیاره/هواپیما) و جاهایی است که ترک یا گریز از آنها دشوار باشد، یا در صورت وقوع حملۀ هراس یا علایم شبیه هراس گرفتن کمک دشوار باشد یا امکان نداشته باشد. گذر هراسی نیز ممکن توام با اختلال هراس یا به صورت گذرهراسی بدون سابقه اختلال هراس باشد.
اولین حمله هراس معمولاً خودبخودی است، هرچند به ندرت به تعقیب هیجان، خستگی، فعالیت جنسی و فشارهای روانی ظاهر میگردد. حملات هراس ممکن است نوسان داشته باشند و ممکن است چندین بار در یک روز یا کمتر از یک بار در ماه روی دهند.
همچنان مصرف زیاد کافیین و نیکوتین ممکن است علایم را شدت بخشد.
علایم روانی عمده در اختلال هراس عبارت از ترس بسیار شدید و احساس مرگ قریبالوقوع است در حالی که مریض حتا قادر نیست منبع ترس خود را مشخص کند یا نام ببرد.
مریضان دچار گنسیت بوده و توانایی تمرکز کافی را ندارند. در جریان حمله ممکن مریض دچار لکنت زبان و اختلال حافظه شود. علایم جسمی معمولاً شامل افزایش ضربان قلب، تنگی نفس و عرق نمودن است. حدود 20 درصد این مریضان در جریان حمله دچار ضعف میشوند.
حملات هراس برعلاوهی این که مشخصۀ اصلی اختلال هراس را تشکیل میدهند، در یک تعداد دیگر اختلالات روانی (افسردگی، فوبیا یا ترس اجتماعی، اختلال استرس بعد از سانحه و انواع مختلف فوبیاها) و اختلالات طبی (ترک یا مسمومیت مواد مخدر) نیز مشاهده میگردند.
از این که مریضان مبتلا به حملات و اختلال هراس بیشتر به کلینیکهای داخله مراجعه میکنند، مشکل شان بیشتر با امراض جدی قلبی (سکتۀ قلبی) اشتباه میشود و به همین دلیل مهم است تا تاریخچۀ درستی از بیماری شان تهیه شود.
مریضان مبتلا به گذرهراسی به طور جدی از موقعیتهای که امکان جلب کمک در آن دشوار است اجتناب کرده و ترجیح میدهند در جاهای مزدحم، مکانهای بسته و وسایط نقلیه بسته، دوست یا آشنایی آنها را همراهی کنند و حتی به اصرار میخواهند که موقع خروج از منزل کسی آنها را همراهی نماید. در موار د شدید مریضان از ترک منزل کاملاً خودداری میکنند.
مطالعات نشان میدهند که در طول عمر 5/1 – 5 فیصد مردم اختلال هراس و 3-6 درصد دچار حملات هراس و 6/0 – 6 % مردم به گذرهراسی در طول عمر دچار میشوند. زنها دو تا سه بار بیشتر از مردها ممکن است به اختلال هراس مبتلا شوند.
هرچند اختلال هراس بیش از همه در بالغین جوان دیده میشود، اوسط یا میانگین سنی آغاز این اختلال حدود 25 سالگی است، اما اختلال هراس و گذرهراسی در هر سنی ممکن است ظاهر شود.
در بروز اختلالات هراس و گذرهراسی تنها یک عامل را دخیل نمیدانند، بلکه به مانند بسیاری از اختلالات روانی دیگر، این اختلال نیز عوامل متعدد دارد. بینظمی در کار سیستم عصب مرکزی و محیطی هر دو در نزد مبتلایان اختلال هراس و گذرهراسی مشاهده شده است.
در یک تعداد از افراد، تغییر در میزان مواد کیمیاوی داخل دماغ یا میانجیهای عصبی (نیوروترانسمیترها) از قبیل نوراپی نفرین، سروتونین و گاماامینوبیوتریک اسید تایید شده است. همچنان عوامل ارثی و آسیب شناسی (پتالوژی) یا وجود آفت در بعضی از قسمتهای دماغ (لوب تیمپورال) نیز در سببشناسی این اختلالات دخیل اند.
مرگ یا جدایی یکی از والدین قبل از 17 سالگی، مصاب بودن والدین به این اختلالات، و وقایع استرسآمیز زندگی (طلاق و جدایی) احتمال مصاب شدن به این اختلالات را بیشتر میسازند.
تداوی
خوشبختانه تداوی برای بیشتر این مریضان کمککننده بوده و سبب بهبودی چشمگیر میشود. دو روش از موثرترین روشهای درمانی عبارت اند از تداوی با ادویه و رواندرمانی.
نظر به این که اختلال هراس یک اختلال مزمن است در اکثر مواقع درمان توسط ادویه حداقل به مدت 8-12 ماه ادامه مییابد.
ترکیب معالجه توسط ادویه و درمان شناختیرفتاری موثرترین روش معالجه است. در روش شناختیرفتاری، آموزش در مورد باورهای اشتباه مریض، این که این باورهای اشتباه سبب بروز چه نوع احساسی میشوند، آموزش مهارتها برای آرام ساختن خود، و دادن اطلاعات در بارۀ حملات هراس صورت میگیرد. یکی از مهمترین موضوعاتی که بیمار باید بداند این است که حملۀ هراس یا اختلال هراس سبب مرگ نشده و تهدید کننده زندگی نیستند.
روش دیگر تنآرامی relaxation برای بیماران برای کاهش نشانه های اختلال است.
روش دیگر مواجه سازی exposure therapy و آموزش تنفسی برای بیمار است. در این روش، بیمار به شکل فرضی یا واقعی در محیطی که سبب اضطراب و حملۀ هراس میشود، قرار میگیرد و با استفاده از روشهای آرامکننده، خود را آرام میسازد. این روش نخست در همکاری با داکتر اعصاب و روان یا مشاور تمرین شده و سپس توسط خود بیمار انجام میشود.
منابع:
1. (Lecture Notes of Psychiatry, 10th edition (Paul Harrison , John Geddes, & Michael Sharpe
2. Kaplan and Sadock’s Synopsis of Psychiatry
عکس ها برگرفته از: http://microhydrin-diosin.blogspot.com، http://focus.psychiatryonline.org
یادداشت: نشر مطالب روان آنلاین فقط با ذکر منبع یا اجازۀ رسمی از وبسایت مجاز است!
من دچار این بیماری هستم . حدود 18 ماه از سرترالین و پروپانولول و آلپرازولام با تشخیص روانپزشک استفاده کردم بطوریکه به نظر درمان شدم ولی دوباره بعد از 6 یا 7 ماه شروع شد . در ابتدا زیاد اذیت نمیشدم ولی الان 1 ماه میشه که واقعت داره اذیت میکنه و فکر میکنم باید دوباره دارو رو شروع کنم .
روشهایی که شما گفتید به نظر من خوب و جدید هستند و لطفا راهنمایی ام کنید .
سلام.من 5ماهه پیش دچاراین حمله شدم.قلبم به شدت میتپیدطوری که صداش رو میشنیدم.بعدازمطالعه درباره بیماریم،فهمیدم که نمی میرم.اماهنوز وقتی هیجان زده میشم.احساس میکنم قلبم ازکارداره میوفته.نمیتونم بخندم وگریه کنم به نظرشماقلبم سالمه.
بلی، قلب در این گونه موارد هیچ مشکلی ندارد. افزایش ضربان قلب ناشی از افراز هورومون های استرس در خون است. از این نظر نگران نباشید
سلام ۲۲ سالمه و نسبتاً لاغرم ، دریک سال تغییرات زیادی کردم هم از لحاظ تحصیل و هم از لحاظ کار و هم از لحاظ عقیده و ایمان .
و همچنین در طول زندگی بیشتر وقتها اعصاب و روان درستی نداشتم و ورزش و خواب سالم هم نداشتم .
یک پروژه ی کاری گرفتم که چون تجربه اولم بود استرس زیادی داشتم بعد از حدود ۱۵ روز کاری و بی خوابی و اضطراب کار ،
دچار سنگی قفسه سینه (همراه با تنفس سخت) که قبلاً گاهی وقتی به سراغم می آمد شدم و پدرم هم این دو حالت را هر از چند گاهی داشت اما اینبار قضیه فرق میکرد این تنگی نفس و سنگی قفسه سینه که مثل همیشه خوب میشد ، بخاطر استرس و خستگی کار و اذیت کردن خودم ، خوب نشد و خوب نشد تا اینکه اضطراب گرفتم نکند خوب نشوم ، وقتی اضطراب گرفتم ، بدتر و بدتر شدم و کم کم حمله پانیک بهم دست داد نفس های کوتاه و تنگی نفس ، ترس از مردن سپس مورمور شدن دست و پا و صورت ، سپس خشک شدن دست ها و اگه خودتو کنترل نکنی و خودتو ببازی دست ها به مدت کوتاهی انقباض پیدا میکنن دقیقاً شکل و شمایل فلج ها رو به خودش میگیره