نوشته: داکتر آرش نراقی
تنظیم: اسماعیل درمان

تربیت دینی در غالب موارد تلقین یا تحمیل باورها و هنجارهای دینی والدین به تن و روان کودکان است. – آرش نراقی
به نظرم شیوهی تربیت دینی کودکان از جمله اموری است که باید مورد تجدید نظر اساسی قرار بگیرد. در تفکر دینی سنتی، کودک هویت حقوقی مستقل ندارد و بخشی از مایملک پدر بشمار میرود. و والدین (خصوصاً پدر) حق و بلکه تکلیف دارند که آموزههای دینی خود را (که غالباً میراث تقلیدی از والدین شان است) در ذهن و روان کودکان خود حک کنند.
تربیت دینی در غالب موارد تلقین یا تحمیل باورها و هنجارهای دینی والدین به تن و روان کودکان است. به نظر من این شیوهی تعلیم دینی نقضِ آشکار حقوق انسانی کودک است. فرزندان ابزار تحقق بخشیدن به آمال و ارزشهای دینی و ایدئولوژیک والدین نیستند! تربیت دینی باید در قلمرو اخلاق باشد، و شرط اخلاق این است که نظام تربیت دینی اصل آزادی اندیشه و انتخاب را به رسمیت بشناسد. معنای این سخن این نیست که والدین در تربیت دینی کودکان خود کوشا نباشند. از قضا تربیت دینی صحیح در دوران کودکی میتواند ضامن سعادت کودک در بزرگسالی باشد. اما تربیت دینی اخلاقی را نباید به معنای تلقین آموزهها بر روان کودک و تحمیل مناسک بر تن او دانست.
به نظرم تربیت دینی اخلاقی بیش از هر چیز آموختن ارزشهای عام و والای انسانی به کودک، پروراندن حساسیتهای معنوی در او، و نیز آموزش دانش موثق دربارهی ادیان مهم دنیا و شخصیتهای دینی و معنوی برجستهی تاریخ است. البته تماس بیشتر کودک با دینِ والدین به طور طبیعی او را با فضای عقیدتی و ایمانی والدیناش بیشتر آشنا و مأنوس میکند، و به احتمال زیاد کودک در دراز مدت تجربههای معنوی خود را در متن همان سنتی میآزماید و تفسیر میکند که از والدیناش به میراث برده است.
اما در تربیت دینی اخلاقی، والدین همواره فضایی را برای خلاقیت و جولان آزادانهی ذهن کودک گشوده میگذارند. بیش از آنکه به او آموزههای یک دین خاص را تلقین یا تحمیل کنند، به او حساسیت نسبت به سویههای معنوی عالم، و روشهای فهم و ارزیابی عالمانه و همدلانهی معارف دینی را میآموزند. و البته در محیط خانواده هم به او این امکان را میدهند که در فضای زندگی معنوی و دینی والدین تجربهی دست اوّل از زیست دینی و معنوی در متن یک دین خاص را بیازماید.
به این ترتیب والدین به جای آنکه از کودکان شان نسخهی دوّم خود را بسازند، و آنها را تا ابد بر سر سفرهی نان بیات خود بنشانند، به آنها دانش و مهارتهایی را میآموزند که خود خلّاقانه و آگاهانه به دریای خطرخیز عالم معنا درآیند و نهنگ خود را تازه تازه از آب شکار کنند.
یادداشت: این نوشته برگرفته از صفحهی فسبوک داکتر آرش نراقی است.
این نویشته با ارشادات دین مبین اسلام در مغایرت است. دین اسلام والدین را مسؤل قرار داده اند تا کودکان خود را به اخلاق اسلامي و ادای مناسک مذهبي تشویق و ترغیب نمایند. در صورت که آنها سرکشي می ورزند، والدین حق دارند و مکلف اند انها را سکنجه کنند
سیما جان، تشکر از پیام. امروز مشخص شده که شکنجه نه تنها از منظر حقوق بشری درست نیست، بلکه از نظر روانی و تربیتی بر کودکان اثرات منفی به جا می گذارد. در ضمن، داکتر آرش نراقی یکی از متفکرین اسلامی است و در این حوزه صاحبنظر اند.
مدیریت سایت
Machine translation failed. retry
Machine translation failed. retry
جناب درما ن صاحب سلام!
سلامت باشيد. ممكن است در باره خواص كندر چيزي برايما تذكر دهيد: واقعا” به داماغ مفيد واقع ميشود ، اصلا فراموشي و غيره اختلالات دماغي را اصلاح ميكند يا خير؟ ضمنا” وعده دواي يا شكل خوردنش چه قسم است اگر لطف بفرمائيد مختصر هم باشد درست است؟؟؟؟؟؟
با ابراز امطنان
محمد ي از افغانستان
سلام. تشکر از پیام تان. من در این مورد چیزی نمی دانم.
سلامتی
آموزه های دینی (اسلامی) هیچ کدام با اخلاق، انسانیت… و منطق مشکلی ندارد.
کودک به نهال میماند، اگر درست پرورش شود، به جامعه سالم تربیه میشود.
وگرنه منع کردن و به حال خود نگذاشتن کودک از کارهای نادرست هم از نظر خودت شاید نقض حقوق و آزادی کودک باشد.
اگر کودک را به حال خود بگذاریم، شاید به سرحدی که تصور نکرده باشیم به بیراهه برود.