ویرایش و تلخیص: اسماعیل درمان
- ارتباط مثبت پدر با دختر و ایجاد محیط امن برای او، نقش مثبتی در شخصیت دختر به جا میگذارد.
بر خلاف بسیاری از پسرها، پدر برای دختر نوعی «تایید» است و معمولاً اولین مردی است که در زندگی خود می شناسد و به همین دلیل و دلایل دیگر روابط بین شان به طور ناخودآگاه برای هر دو طرف اهمیت و برتری خاصی دارد.
هرچه میگذرد پژوهشهای بیشتری در رابطه با تاثیرات مثبت تقویت رابطه پدر و دختر انجام میشود. در یکی از این پژوهشها که در سویدن صورت گرفته، از مرور پژوهشهای 20 سال گذشته، حدفاصل سالهای 1987 تا 2007، مشخص شد هر چه رابطه پدر با دختر بهتر و صمیمانهتر باشد، دختران احتمال کمتری دارد که سگرت بکشند یا مرتکب کار غیرقانونی شوند، نمرات درسی بهتری میگیرند و میتوانند دوستیهای بهتری با دیگران برقرار کنند. اما این رابطه علاوه بر این تاثیرات در کوتاه مدت، تاثیرات طولانیمدت دیگری نیز دربردارد. خانمهایی که روابط بهتری با همسرانشان دارند و از نظر روانی و جسمی از سلامت بهتری در حدود سن 33 سالگی برخوردارند، در سن 16 سالگی رفتار بهتری با پدرانشان داشتهاند.
در تحقیق دیگری که در سال 1999 صورت گرفته و در مجله روانشناسی اجتماعی و شخصیت چاپ شد، محققان به این نتیجه رسیدند که هر چه رابطه پدر با دخترش صمیمانهتر و نزدیکتر باشد، دختر در سن بالاتری به بلوغ جسمی میرسد. اگر در مورد عوارض بلوغ زودرس دختران اطلاعات داشته باشید (مثلاً اضطراب شدید و مشکل پیدا کردن با گروههای همسن)، به ارزش بیش از پیش پدر پی میبرید.
روانشناسان میگویند اینکه پدر هم به اندازۀ مادر برای رشد روانی کودکان مهم و باارزش است و برقراری تعادل بین روابط این دو با فرزندانشان میتواند از نظر روانی سبب رشد صحیح کودکان شود، از مسائلی است که این روزها زیاد در روانشناسی مورد بحث قرار میگیرد. مرد چون در میان کودک و مادر قرار دارد ـ هم به موجب حضور جسمی و هم به موجب جایگاه روانی خود ـ به کودک این اجازه را میدهد که هویت خاص خود را بیابد. پدر نقش مهمی در شناسایی هویت جنسی کودک داشته و در عین حال که مادر سعی میکند با نقش حفاظتی خود فرزند را حفظ کند، پدر او را به سمت بیرون گرایش میدهد و در کنارِ دادن حس اعتماد و امنیت به او، اجازه شکستن محدودیتها را میدهد و این اعتماد را در او به وجود میآورد تا دایرۀ روابط اجتماعی خود را وسیعتر کرده و محدود به فضای کوچکی نمانَد.
همانگونه که اشاره شد، نقش پدر برای دختر نوعی «تایید» است (تایید داشتههای او، خصوصیات او، و کلّیت شخصیت او) و روابط بین آن دو به طور ناخودآگاه برای هر دو طرف اهمیت و برتری خاصی دارد. مهم این است که معمولاً این رابطه که از همان ماه اول تولد آغاز میشود همیشه تعادل ندارد و گاهی یک رابطه بسیار نزدیک و عاطفی و گاهی یک رابطۀ با فاصله بین پدر و دختر شکل میگیرد.
وقتی آزمایشها باروری یک خانم را تایید میکند، همسر او در رابطه با دختر یا پسر بودن فرزندش فکر میکند. اما وقتی در سونوگرافی جنسیت جنین مشخص میشود، هر یک از زن و مرد به شکل متفاوتی در رابطه با فرزندش فکر کرده و نگرانی، برنامه و خواستهای مخصوص به خودش را دنبال میکند. اگر پدر در محیطی پدرسالار بزرگ شده باشد که در آن ارجحیت با پسر بوده است، معمولاً از اینکه جنسیت فرزندش دختر است، ناراحت خواهد شد. اگر این حس به قدری شدید باشد که بعد از تولد هم ادامه یابد، احتمال دارد فرزند دختر به دلیل جنسیت خود در خانواده تحقیر شود و مورد تمسخر و بیتوجهی قرار گیرد. اما خوشبختانه روزگار تا حدودی عوض شده است. بسیاری از مردان به داشتن دختر افتخار میکنند چون زنان نیز توانستهاند مانند مردان تحصیل و کار کنند و سبب افتخار پدر شوند.
رابطه پدر با دختر و تاریخچه زندگی
گاهی نوعی رابطه دختر و پدر به تاریخچه زندگی شخصی پدر هم بازمیگردد. برخی مردان دوست دارند همان رابطهای را با دخترشان ایجاد کنند که با مادرشان داشتهاند، رابطۀ پُر از مِهر و توجه، و برخی دیگر عشقی را نثار او میکنند که نتوانستهاند خود آن را تجربه کنند، این بخصوص در مواردی رخ میدهد که پدر همسر خود را در جوانی از دست میدهد و کوشش میکند دختر خود را که یادگار عشق اوست به وجه احسن تربیت و نگهداری کند.
نکتۀ مهم اینجاست که پدر در ارتباط با دختر، کوشش کند تا جایی که ممکن است گذشته را رها کند و سعی نماید در زمان حال زندگی کند. برخی مردان از داشتن دختر خوشحال میشوند، چون خود شان رابطه خوبی با پدر خود نداشتهاند. برای این دسته از افراد، داشتن پسر به معنای تبدیل شدن به همان پدری است که آنها در کودکی از او خرسند نبودهاند. در حالی که داشتن دختر، سبب میشود وزن تاریخ گذشته سبکتر شده و مرد بتواند رابطه جدیدی با فرزند خود ایجاد کند.
پدر به دختر دنیا را میشناساند
پدر (بخصوص پدر حمایتگر) برای دختر و پسر حکم کسی را دارد که بین فرزند و مادر جدایی میاندازد. مادر فرزند را به دنیا میآورد و معمولاً این پدر است که دنیا را به او میشناساند. در واقع پدر غریبه شناسانده شدهای است که او را از دستان قدرتمند مادر جدا کرده و در پناه خود به او هویتی مستقل در جهان میبخشد. در واقع این پدر است که دختر را به سمت دیگران فرستاده و به او دویدن و پریدن و دیگر تواناییهای جسمی/فیزیکی را میآموزاند. وی همچنین حامی همیشگی دختر در فعالیتهای اجتماعی و هوشی است و به تربیت و آموزش او اهمیت زیادی میدهد. در ضمن پدر اولین مردی است که به عنوان نمونه جنس مذکر دختر با او آشنا میشود.

والدین الگو هستند
دختر به پدری نیاز دارد که او را دوست داشته باشد و در ضمن با عشق ورزیدن به مادر، به دختر بیاموزد که باید تبدیل به زنی دوستداشتنی توسط مرد در آینده شود. مردی که به همسرش اظهار عشق نمیکند، این احساس را به دختر آموزش نداده و عشق را در آینده در او خفه میکند. دوستداشتنها خوب است تا با جملات هر چند ساده هر از چندگاهی برای اعضای خانواده ابراز شوند.
نکته
یکی از موضوعاتی که امروزه مطرح است رابطه پدر و دختر و مقدار زمانی است که با هم صرف میکنند و از مشکلات، خوشیها، و نگرانیهای یکدیگر آگاه میشوند. بعضی از پدرها اینگونه احساس میکنند که تربیت فرزندان چه دختر و چه پسر برعهده همسرانشان است و خودشان تنها و تنها وظیفه برآورده کردن هزینههای مادی خانواده را برعهده دارند، درحالی که نقش پدر در کمک کردن به فرزندان و پیشگیری از آلوده شدن با ویروسهای مختلف و خطرناک جامعه بسیار مهم است. بنابراین به والدین مخصوصاً پدران پیشنهاد میشود که:
1- نیازها و انتظارات فرزندان خود مخصوصاً فرزند دختر خود را بشناسند.
2- رابطه کلامی کاملاً صمیمانه و عاطفی با دختر خود داشته باشند.
3- در علاقههای دختر خود سهیم و شریک شوند.
4- در تفریحات و اوقات فراقت با او همکاری داشته باشند.
5- گفتوگوهای همدلانه همراه با ارتباط چشمی خود را افزایش دهند.
6- نقاط مثبت و خوبیهای دختر جوان خود را گوشزد کرده و در جمع، او را تشویق کند.
7- خودارزشمندی و عزت نفس فرزند خود را با احترام به ایشان، مسوولیت دادن به او و اعتماد کردن به او بالا ببرند، زیرا پدران اولین قهرمانان زندگی فرزندان خود هستند!
چند نکتۀ مهم برای یک پدر:
- همیشه کوشش کن در زندگیاش حضور داشته باشی.
- به مادرش احترام بگذار.
- هر لحظهای که با او هستی ارج بگذار.
- هر روز برایش دعا کن.
- او را به دنیای خود راه بده و سعی کن با او ارتباط برقرار کنی.
- تمام تلاشات را بکن که محیط خانه امن، شاد و گرم باشد.
- هرگز او را مسخره نکن!
- همیشه او را تشویق کن و بگو دوستش داری.
- به مکتباش برو و از پیشرفت تحصیلیاش معلومات بگیر. تشویقاش کن چیزهای جدیدی را امتحان کند.
- هرگز مقابل او با مادرش جر و بحث نکن.
- به او کمک کن تا علایق واقعیاش را کشف کند و سپس در دنبال کردن علاقههایش کمکاش کن.
- پسانداز کردن را به او یاد بده.
- به او کمک کن بتواند مستقل شود و سر پای خود بایستد.
- به او آموزش بده مسئولیت پذیر باشد نه مسوولیت گریز.
حضور دستان استوار و مطمئن در رشد اعتماد به نفس فرزندان نقش مهمی دارد.
این نوشته را با یک قصۀ کوتاه به پایان میبریم:
دختری کوچک و پدرش در حال عبور از پل روی رودخانه بودند.
پدر به دخترش گفت: اگر ترسیدی، دست مرا بگیر تا داخل رودخانه سقوط نکنی.
دخترک گفت: نه بابا، شما دست مرا بگیر.
پدر با تعجب پرسید: چه تفاوتی دارد؟
دخترک گفت: اگر من دست شما را بگیرم و اتفاقی رخ بدهد، ممکن است من طاقت کرده نتوانم و دست شما را رها کنم. ولی اگر شما دست مرا بگیرید و اتفاقی رخ بدهد، من اطمینان دارم که شما دست مرا رها نمیکنید!
منابع:
– وبلاگ تازههای روانشناسی
– پدر و دختر، نویسنده هری اچ. هریسون. جی آر و مترجمان الهام آرام نیا و شمس الدین حسینی
عکسها برگرفته از: http://www.orangeparents.org، http://sagestone.wordpress.com، http://www.promisingfutures.org
یادداشت: نشر مطالب روان آنلاین فقط با ذکر منبع یا اجازۀ رسمی از مدیریت وبسایت مجاز است!
مطلب بسیار زیبا ودرعین حال اموزنده بود اگراجازه بدهید از مطالب بالا کپی کرده ودر تحقیقاتم استفاده کنم با تشکر
تشکر از پیام. البته که می توانید. لطف نموده منبع را نیز ذکر نمایید.
مدیریت سایت
Machine translation failed. retry
Machine translation failed. retry
مسخره اس درحالی که پدرای ایران اکثریت این نکات رو رعایت نمیکنند?
درود .دخترم به من نزدیک است .او چند روز پیش پسری را بوسیده .دختری مومن و فهمیده است چگونه او را راهنمایی کنم چطور می توانم او را از خطرات دور نگاه دارم .