نوشته: راضیه ایزدی فرد
مقدمه و ویرایش: اسماعیل درمان
امتحان بخش عمدهی از زندگی شاگردان و محصلین است. شاگردان در طول دوازده سال آموزش در مکتب صدها امتحان، و محصلین در طول دوران تحصیلات برای اخذ لیسانس و فوق لیسانس دهها امتحان دیگر را سپری میکنند.
اضطراب امتحان نیز یکی از تجاربیست که در دوره امتحانات بطور وسیعی به مشاهده میرسد. بنابر این، اضطراب امتحان یک تجربه شناخته شده است و می شود با طرح یک پرسش از یک محصل دریافت که در طول امتحانات چه حال و روزی دارد!
لیکن در مورد این امر بسیار کم صحبت شده است و معلومات کافی در دسترس نیست. متاسفانه هیچ برنامهی منظمی برای آموزش روشهای درست و کارآمد مطالعه و یادگیری توسط مکاتب و پوهنتون ها ارایه نمیشود. طرز مطالعه شاگردان و محصلین یک موضوع کاملاً خودآموختهشده و استوار بر آزمون و خطاست، یعنی اینکه شاگردان معمولاً بنابر تجربه شخصی به یک روش مطالعه عادت کرده و همانرا پی میگیرند. چه بسا شاگردی یا محصلی سالها به شکل ناکارآمد و ناموثر مطالعه کرده و نه تنها وقت بیشتری را صرف کرده، بلکه در امتحانات نیز چندان موفقانه عمل نکرده است.
در مورد اضطراب امتحان نیز همینطور. با وجود اهمیت موضوع، درین باره اطلاعات مفیدی برای شاگردان و محصلین فراهم نمیگردد و تعدادی از آنها در اثر استرس بیش از حد به سردردی های شدید، کسالت، عدم تمرکز، و بی خوابی دچار شده که این خود در نتیجه امتحانات تاثیر منفی بجا میگذارد.
بسیار مهم است تا مسوولین و برنامه ریزان در سطوح بالا به اهمیت این موضوع اذعان نموده و حداقل جزوه های معلوماتی را نظر به سویه شاگردان تهیه نمایند.
نوشتهی زیر عوامل عمدهی اضطراب امتحان را بر میشمارد. اسماعیل درمان
ترکیبی از عوامل فردی، تعلیمی، فامیلی، و فرهنگی در بروز اضطراب امتحان می تواند نقش داشته باشد.
۱ – عوامل فردی
عوامل متعددی از جمله عمر، جنس، توقعات والدین و یا اجتماع، و محتویات مطالب مورد امتحان می توانند با اضطراب امتحان ارتباط داشته باشند. در همین رابطه مطالعات زیادی برای شناخت ریشه های این معضل صورت گرفته است.
ارزیابی منفی فرد از خودش می تواند هسته مرکزی اضطراب امتحان باشد. به علاوه اضطراب امتحان ارتباط نزدیکی با فقدان اعتماد به نفس، ناتوانی برای حل مسئله (سوالات) و احساس خودکارآمدی (اطمینان از توانایی شخصی) دارد.
اضطراب امتحان تا حد زیادی با افکار منفی و ارزیابی های بدبینانه از امتحان رابطه دارد و ممکن است موجب تغییر در اسنادهای شاگردان و محصلین شود و نیز خودپنداره (طرز دید نسبت به خود) و رفتار منفی آن ها را تغییر دهد. توبیاس (۱۹۸۵) اعتقاد داشت که اضطراب امتحان به دلیل عادت های مطالعه نامناسب و ناکارآمد است. با وجود این، افراد دارای اضطراب امتحان بالا مشکلاتی در تمرکز گزارش می کنند و به شکل واضحی در مراحل پایانی و نزدیک به امتحان مطالعه کمی دارند (واگ و پاپس دورف، ۱۹۹۶).
جویس و مردیت (۲۰۰۷) نشان دادند شخصیت نقش مهمی را در عملکرد موثر عاطفی و هیجانی به جای می گذارد. علی محمدی (۱۳۷۵) در مطالعهای دریافت که بین اضطراب و برونگرایی ارتباط منفی وجود دارد. چامورو و فرنهام (۲۰۰۲) دریافتند که خصوصیات شخصیتی همچون روانرنجوری و برونگرایی به طور معناداری با سطوح اضطراب امتحان مرتبط است. رحیمی (۱۳۷۹) در مطالعه خود گزارش کرد که فقدان هوشیاری نسبت به خود، عدم احساس امنیت نسبت به خود و احساس شک و تردید، و گرایش به گنهکاری در ایجاد اضطراب نقش معناداری دارد. بنابراین اضطراب امتحان یک ویژگی و خصیصه شخصیتی است که از ساختار شخصیتی و شناختی فرد نشأت می گیرد. درون گرایی با اضطراب رابطه مثبتی دارد (خسروی و بیگدلی، ۱۳۸۷).
انتظارات بیش از حد و حساسیت والدین به نتایج امتحان فرزندانشان، می تواند از علل افزایش شیوع اضطراب امتحان در شاگردان باشد. سطح انتظارات و توقعات والدین و معلمان چنانچه با توانایی و امکانات شاگردان و محصلین متناسب نباشد و انتظاراتی نابجا و غیرمنطقی از آنان داشته باشند، باعث افزایش اضطراب امتحان می شود.
دتشکر (۱۳۷۷) دریافت که بین اضطراب امتحان شاگردان و نگرشهای فرزندپروری والدین و همچنین تیپ شخصیتی نوع A والدین ارتباط معناداری وجود دارد.
نتیجه مطالعه پاپکو (۲۰۰۴) نشان داد که هر چه نوجوانان از نفوذ خانواده خود فاصله گرفته و تمایزیافتگی (استقلال هویتی و شخصیتی) بیشتری داشته باشند، میزان اضطراب امتحان آن ها کمتر خواهد بود.
موسوی و همکاران (۱۳۸۷) در تحقیق خود دریافتند که وضعیت زندگی مشترک والدین ارتباط معناداری با افزایش اضطراب در فرزندانشان ندارد، البته محققان به این مسئله اشاره کردند که دادههای (داتا) به دست آمده در این بخش چندان مورد اعتماد نیست و احتمال می رود نوجوانان تمایلی به بیان واقعیت زندگی خانوادگی از خود نشان نداده باشند.
همچنین ارتباط بین تعداد مراجعه والدین به مکتب و اضطراب امتحان معنیدار نبود. در همین تحقیق، محققان دریافتند، از نظر عکس العمل والدین به وضعیت تحصیلی فرزندانشان، حد اوسط اضطراب امتحان هنگامی که والدین واکنش تند و شدید نشان می دادند، نسبت به سایر موارد به نحو قابل توجهی بالاتر بود و کمترین اضطراب امتحان در واکنش تشویقی والدین مشاهده شد (بدین معنا که در والدینی که به کارکرد تحصیلی فرزندان خود با عصبانیت و کنایه و سرزنش و نکوهش عکس العمل نشان میدادند، فرزندان شان اضطراب بیشتری داشتند و برعکس فرزندان والدینی که از تشویق بیشتر کار میگرفتند، اضطراب امتحان کمتری را تجربه می کردند). این امر از پیش قابل انتظار بود، چنانچه رابطه والدین با نوجوانان، رابطه حمایت کننده باشد و به آن ها اجازه اشتباه کردن و یادگیری از اشتباهات را بدهند، رابطه مناسب به شمار می رود و این رابطه مناسب باعث تکامل (منظم،مثبت، سالم و مفید) شخص میشود.
یکی از عوامل مؤثر، فضا و محیطی است که شاگرد در آن تحصیل می کند. برای مثال تفاوتهایی بین جمعیت روستایی و شهری در میزان اضطراب امتحان دیده شده است. آشنا یا ناآشنا بودن ممتحنها و وجود محدودیت زمانی نیز می تواند از عوامل مؤثر باشد.
نتایج پژوهش های ساراسون و مندلر (۱۹۵۲) نشان می دهد که هر چقدر محیط برگزاری امتحان نامناسب باشد، اوسط اضطراب امتحان دانشجویان بیشتر می شود. چنانچه محصلی با اطمینان خاطر و راحتی فکر در جلسه امتحان حضور یابد، چانس موفقیت او در امتحان بیشتر است در مقایسه با زمانی که با ترس و بیاعتمادی نسبت به محیط صنف و استاد در جلسه امتحان شرکت کند. شرایط نامناسب پوهنتون، روش های خشک تدریس، وضعیت نامناسب صنف و غیره از جمله مسائلی هستند که میتوانند بر عملکرد تحصیلی و اضطراب امتحان تأثیر منفی بگذارند.
موسوی و همکاران (۱۳۸۷) در تحقیقی دریافتند که تعداد شاگردان صنف، ارتباط معنادار و مثبتی با اضطراب امتحان دارد. به این ترتیب که در صنفهایی که تعداد شاگردان بیشتر بودند، نمره اضطراب امتحان نیز بالاتر بود. اثری که تعداد شاگردان بر اضطراب آن ها دارد ممکن است به علت بالا بودن هیجان و ازدحام صنف باشد و یا این که مکاتبی که شاگردان کمتری دارند، احتمال می رود رسیدگی بیشتری شود. با توجه به وجود فاکتورهای مختلف، این امر به تنهایی قابل پیشبینی نبود.
در واکنش تند و شدید مکتب نسبت به افت و عملکرد تحصیلی، نمره اضطراب امتحان بالا می رود. در یک مطالعه، اثر اخطار مشکل بودن امتحان (قبل از برگزاری آن) مورد ارزیابی قرار گرفت و این نتیجه به دست آمد که این اخطار در شاگردانی که سطح اضطرابشان بالاست، منجر به بدتر شدن کارآیی خواهد شد. بنابراین خود مکتب هم میتواند برای کودکان مستعد این اضطراب را ایجاد کند.
ساراسون (۱۹۸۰) معتقد است که در برخی جوامع (خصوصاً آمریکا) مسایل فرهنگی برای تفاوت های جنسیتی بیشتر در نمره های اضطراب قابل پیش بینی است، زیرا در این جوامع دختران به راحتی مجاز هستند که اضطراب بیشتری نسبت به پسران داشته باشند.
اقلیت های نژادی و افرادی که سطح اقتصادی- اجتماعی پایین دارند، مستعد فشارهای روانی به خصوص اضطراب امتحان هستند. شاگردان دارای وضعیت اقتصادی- اجتماعی پایین تر، اضطراب امتحان بیشتری دارند. همچنین شاگردان کشورهایی چون عربستان، مصر و اسرائیل، در مقایسه با چین، آلمان، کره، ترکیه، آمریکا و هندوستان، اضطراب امتحان بیشتری نشان داده اند (مجتهدی ملکی، ۱۳۷۷).
فهرست منابع
- تشکر، بهرام (۱۳۷۷). بررسی رابطه نگرش های فرزندپروری، الگوی شخصیتی A، کمال گرایی و جزم گرایی والدین با اضطراب امتحان و عملکرد تحصیلی شاگردان پسر سوم راهنمایی شهرستان آباده. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه شهید چمران اهواز.
- خسروی، معصومه؛ بیگدلی، ایمان ا… (۱۳۸۷). رابطه ویژگی های شخصیتی با اضطراب امتحان در دانشجویان. مجله علوم رفتاری. دوره۲، شماره ۱، صص ۲۴-۱۳.
- رحیمی، فاطمه (۱۳۷۹). بررسی علل اضطراب شاگردان دوره متوسطه و پیش دانشگاهی (دختر و پسر) شهرستان شهرضا در سال تحصیلی ۷۹-۷۸. طرح پژوهشی کاربردی. مرکز تحقیقات علوم رفتاری.
- علی محمدی، (۱۳۷۵). بررسی رابطه اضطراب امتحان، درون گرایی- برون گرایی شاگردان، تحصیلات و شغل الدین با پیشرفت تحصیلی شاگردان سال سوم راهنمایی. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه شیراز.
- مجتهدی ملکی، محترم (۱۳۷۷). بررسی رابطه بین اضطراب امتحان و معدل شاگردان و تأثیر روش شناخت درمانی بر کاهش میزان اضطراب امتحان شاگردان دختر سال سوم نظام جدید شهرستان ملکان. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبایی.
- موسوی، معصومه؛ حق شناس، حسن؛ علیشاهی، محمدجواد؛ نجمی، بدرالدین (۱۳۸۷). اضطراب امتحان و برخی عوامل فردی- اجتماعی مرتبط به آن در شاگردان دبیرستانی شهر شیراز. مجله تحقیقات علوم رفتاری. دوره ۶، شماره۱. صص ۲۵-۱۷.
- -Chamorro, T. P, Furnham, A. (۲۰۰۲). Personality traits and academic examination performance. Journal of Personality, Vol ۱۷, Issue ۳: pp. ۲۳۷-۲۵۰.
- -Joyce, E. B., Meredith, A. V. (۲۰۰۷). Personality and Emotional Performance: Extra version, Neuroticism, and self-monitoring. Journal of Occupational Health Psychology. Vol ۱۲, Issue ۲, pp: ۱۷۷-۱۹۲.
- -Popko, P. (۲۰۰۴). Differentiation and test anxiety on adolescents. Journal of adolescence. Vil ۲۷, pp: ۶۴۵-۶۶۰.
- -Sarason, S., & Mandler, G. (۱۹۵۲). Some Correlates of test anxiety. Journal of Abnormal and Social Psychology,۴۷, ۸۱۰-۸۱۷.
- -Sarason, I. G. (۱۹۸۰). Introduction to the study of text anxiety. In Sarason, I. G. (Ed.), Test Anxiety: Theory, Research, and Applications, (pp:۳-۱۴). New Jeresy: Lawrence Erlbaum.
- -Tobias, S. (۱۹۸۵). Overcoming Math Anxiety. New York: Norton.
- -Vogg, P.R., Papsdorf, J. D. (۱۹۹۵). In C.D. Spielberger and P.R. Vagg (Eds). Test Anxiety Theory, Assessment, and Treatment. Washington, DC: Taylor and Francis, Vol. ۹, pp. ۱۸۳- ۱۹۴.
- کارگاه آموزشی روان یار ( www.ravanyar.com )
منبع استفاده شده توسط روان آنلاین: http://www.aftab.ir/articles/view/science_education/education_training/c3_1288679182p1.php
basear safae khob wa hamozenda
Machine translation failed. retry
عالی بود
Machine translation failed. retry