نگاهی به روانشناسی اعتماد

داکتر معتمدی

اعتماد زمینه ساز پیوند میان انسان هاست که از نزدیک ترین نوع رابطه یعنی رابطه میان نوزاد و مادر آغاز می شود، سپس در خانواده شکل می گیرد، و آنگاه به جامعه تسری می یابد.

شکل گیری هرگونه رابطه ای بدون وجود اعتماد ناممکن است. بی تردید رشد بشریت و اکثر دستاوردهایی که داشته در سایه اعتماد تحقق یافته است. وجود اعتماد در دوستی، عشق، خانواده، سازمان ها، و جامعه ضروری است و نقشی مهم در سیاست و اقتصاد بازی می کند.

فقدان اعتماد در عرصه تجارت تمام مبادلات بازار را متوقف می کند و غیاب آن درنهادهای یک کشور ورهبران  آن مشروعیت سیاسی حکومت را زیر سئوال می برد. اعتماد تضمین کننده هرگونه پیشرفت و موفقیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. درعرصه معادلات سیاسی بین المللی هم اعتماد نقش مهمی ایفاد می کند. همکاری ها و اتحادیه های بین المللی براین اساس شکل می گیرند و بی اعتمادی نقشی عمده در بروز تعارضات و کشمکش های بین المللی و جنگ ها دارد. تصور جهانی که درآن اعتماد وجود نداشته باشد یا از میان رفته باشد از لحاظ عملی ناممکن و از لحاظ نظری هولناک است.

درقلمرو اندیشه و درساحت فلسفه، اعتماد چندان مورد توجه قرار نگرفته و اغلب مفهوم آن مبهم و بیان نشده باقی مانده و یا با مفاهیم دیگر درهم آمیخته و خلط شده است. افلاطون، هابز، هیوم و کانت تا حدودی به آن پرداخته اند. کانت صداقت و قابل اعتماد بودن را در قلب نظریه اخلاقی خود درمورد چگونگی زیستن انسان جای می دهد.

از دیدگاه پژوهشگران معاصر در حوزه فلسفه بی اعتمادی و بدگمانی در جوامع کنونی روبه افزایش است و اعتماد در بسیاری از نهادهای مهم زندگی انسان ها روبه زوال است تا جایی که از بحران اعتماد سخن رانده می شود . نتیجه گیری غم انگیز این قبیل نظریه ها آن است که قابل اعتماد بودن انسان تقلیل یافته است.
از دیدگاه تکاملی، اعتماد به سازگاری و انطباق بشر کمک کرده و در بقای او موثر بوده است. بدون وجود اعتماد بشر نمی توانست دوره های گذار زیستی، اجتماعی و تاریخی و به طور کلی تکاملی خودرا سپری کند.  در بسیاری از گونه های حیوانی نیز اعتماد یا چیزی شبیه به آن نقش مشابهی را ایفا کرده و به بقاء آن ها کمک می کند و درآن جا نیز درمیان واحد (یونیت) زیستی خانواده و گروه های متعلق به یک گونه به چشم می خورد.

ما هنوز چیز زیادی درمورد بیولوژی اعتماد نمی دانیم. البته از تأثیر هورمون اکسی توسین ( oxytocin )  درافزایش اعتماد سخن رانده شده است.اکسی توسین نوروپپتیدی( neuropeptide) است که درتعامل اجتماعی مثبت درمیان پستانداران و ایجاد دلبستگی و تعلق اجتماعی درآن ها نقش بازی می کند. تحقیقات نشان می دهند که مصرف این ماده درانسان نیز موجب افزایش اعتماد می شود و درنتیجه بهره مندی های حاصل از تعاملات اجتماعی را افزایش می دهد.

جالب است که تأثیر اکسی توسین بر اعتماد ناشی از افزایش کلی و نیز اختصاصی قابلیت افراد برای خطر کردن و ریسک پذیری (خطر پذیری) نیست، بلکه به طور اختصاصی تمایل به پذیرش ریسک های مربوط به تعاملات اجتماعی را ارتقاء می بخشد. این تحقیقات درکنار پژوهش های دیگری که برحیوانات انجام شده، نشان دهنده نقش اساس اکسی توسین به عنوان یک عامل بیولوژیک در بروز رفتارهای معطوف به رویکردهای موافق با اجتماع در انسان و سایر گونه های جانوری است.
اعتماد در زندگی فردی و اجتماعی افراد سه نقش عمده را ایفاء می کند . اولاً زندگی را پیش بینی پذیر می سازد. ثانیاً به وجود آورنده یک احساس تعلق اشتراکی یا گروهی است. ثالثاً کارکردن افراد با یک دیگر را سهل و امکان پذیر می کند.

در روان شناسی اجتماعی، اعتماد به مثابه یک مفهوم در سه سطح عمل می کند که عبارتند از:

۱- اعتماد به یک شخص خاص (اعتماد رابطه ای)

۲-  اعتماد به دیگران و مردم درکل (اعتماد کلی یا عمومی)

۳-  اعتماد به سیستم های انتزاعی (مانند اینترنت)
برخی از محققین اعتماد را دارای دو مولفه عمده دانسته اند؛ یکی مولفه نگرشی-احساسی که جنبه کلی دارد و دیگری مولفه موقعیتی شناختی که معطوف به موقعیت است و جنبه اختصاصی دارد. بنابراین اعتماد  متضمن ابعاد احساسی (عاطفی) و شناختی (عقلی) است.

بعد احساسی کلی با ساختار و خصوصیات احساسی شخص مرتبط است که منطبق با مبانی ژنتیک و سرشتی و تجربیات رابطه ای قبلی او شکل می گیرد.

در بعد شناختی موقعیتی یا وضعیتی پنج عامل تعیین کننده دخیل اند که عبارتند از :
ارتباط (communication) ، ریسک، اعتبار پذیری وعده ها، ارزیابی اجتماعی و اعتماد عمومی. به هریک از این عوامل در ارتباط با رویدادهای گذشته، حال و آینده نگریسته می شود و براین اساس احتمال بروز اعتماد یا افزایش آن تعیین می شود.
درنوشتارهای مربوط به اعتماد توجه زیادی به ریسک یا خطر پذیری مبذول شده است. اعتماد به دیگری همیشه متضمن آسیب پذیری در برابر اوست و درنتیجه ملازم با ریسک و خطر پذیری خواهد بود. دربسیاری از روابط شخصی و کاری ما به این ریسک تن در می دهیم زیرا زندگی بدون آن امکان پذیر نیست.

در یک رابطه دو نفره برای شکل گیری صمیمیت باید به ریسک و پی آمدهای احتمالی منفی رابطه تن داد وگرنه رابطه شکل نمی گیرد. اگر کسی وارد این موقعیت آسیب پذیر شد و نتیجه منفی بود یا به کلی از دیگری سلب اعتماد می کند یا در آینده اعتماد کمتری به او خواهد داشت. و حتا شاید این بی اعتمادی را به دیگران نیز تعمیم دهد.

بنابراین هرچند اعتماد در روابط اجتماعی ضروری و اجتناب ناپذیر است ولی همیشه همراه میزانی از تردید و ریسک یا خطر پذیری است. به عبارت دیگر رفتارهای ریسک پذیر و خطر طلبانه که به نوعی زمینه ساز پیشرفت و موفقیت انسان بوده اند همیشه توسط اعتماد میسر و همراهی می شوند.
اعتماد به دیگری نشان دهنده باور به صداقت، شایستگی و نیکی اوست. البته می توان به جای نیکی از نوعی تشابه ارزشی یا اخلاقی نیز سخن راند. خدشه دار شدن هریک از این ارکان اعتماد را متزلزل یا نابود می کند. البته همیشه ضعف در شایستگی و قابلیت آسان تربخشیده می شود تا این که درصداقت یا نیکخواهی فرد مورد اعتماد تردید به وجود آمده باشد.

دروغگویی همیشه ناپسند شمرده شده و درسطح فردی یا اجتماعی همچون موریانه ای ویرانگر عمل کرده است. به هر حال اعتماد چه مبتنی بر یک انتخاب اخلاقی باشد، چه برخوردی تجربی تلقی شود و چه براساس استدلال عقلانی شکل بگیرد سه نقش عمده را ایفا می کند :

۱-       استقرار اعتماد میدان را برای بروز اعمالی آماده می کند که بدون آن امکان پذیر نیستند.

۲-      فرض برآن است که فرد مورد اعتماد ، معتمد و موثق است هرقدر میزان وثوق و اعتماد بالاتر باشد آسودگی ذهنی بیشتر و هرچه کمتر باشد قرین تشویش ذهنی خواهد بود.

۳-       اعتماد عملی است که با انتقال اختیاری و ارادی منابع ( جسمی، مالی، فکری و زمانی) به فرد مورد اعتماد همراه است درحالی که از طرف او تعهد واقعی وجود ندارد.

درقلمرو روان شناسی، زندگی با اعتماد آغاز می شود که بستر مهرورزی و موجبات رشد و انسجام آن را فراهم می آورد. در روان شناسی اعتماد یعنی باور و اتکاء به کسی که بر اساس آن چه از او انتظار می رود عمل می کند. اعتماد در رابطه مادر و نوزاد شکل می گیرد و در محیط خانواده امکان رشد پیدا می کند.

روانشناس مشهور اریک اریکسون اعتماد را مبنای اساسی هرگونه رابطه شخصی می داند و شکل گیری و رشد اعتماد را یکی از عوامل اصلی در انطباق و سازگاری و ایجاد شخصیت سالم به شمار می آورد. به عقیده او شکل گیری اعتماد بنیادی ( basic trust ) نخستین مرحله رشد روانی – اجتماعی است که در ۲ سال اول زندگی رخ می دهد و چگونگی شکل گیری یا عدم شکل گیری آن نخستین بحران موجود در رشد انسانی است. از نظر او در تقابل میان اعتماد و بی اعتمادی ( mistrust) است که دنیای بعدی نوزاد ساخته می شود. درصورتی که نیازهای نوزاد تأمین گردد محیط و دنیا برای او امن و قابل اعتماد خواهد بود و احساس ایمنی، اعتماد وخوش بینی در او تثبیت می شود. اما اگر نوزاد درگذار از این مرحله شکست بخورد و نیازهای او تأمین نشوند نا ایمنی و بی اعتمادی در او شکل می گیرد و برای همیشه نامطمئن و بیمناک باقی خواهد ماند وحتی اصل بقای او نیز مورد تهدید قرار می گیرد.

اعتماد اولیه مورد نظر اریکسون برای رشد و شکل گیری سایر وجوه شخصیت نیز لازم و ضروری است زیرا رشد اجتماعی بعدی را آغاز و تأمین می کند و در عبور از بحران های رشدی بعدی کمک کننده است.

اصولاً کسانی که سطح اعتماد درآن ها پائین است ویا دستخوش بی اعتمادی هستند نسبت به افرادی که از اعتماد بالاتر بهره مند اند استرس بیشتری را تجربه می کنند و از تشویش جسمانی و احساسی بیشتری رنج می برند. همچنین بی اعتمادی در سطح بسیار بالا نوعی آسیب شناسی روانی را رقم می زند که به عنوان نمونه در شخصیت ها و اختلالات پارانوئیدی (paranoid) دیده می شود که مداخله درمانی را طلب می کند.

نقش اعتماد در روابط شخصی

چنان که گفتیم اعتماد از ارکان ضروری شکل گیری هرگونه رابطه ای است. اگر بخواهیم رابطه ای تداوم یابد باید به گونه ای قابل اعتماد عمل کنیم یا رفتاری قابل اعتماد داشته باشیم. این حکم روابط دونفره، فامیلی، ازدواج و هرگونه رابطه بینا فردی (interpersonal) را در بر می گیرد. بنابراین نباید اعتماد را تنها یک رویداد روان شناختی در درون فرد دانست، بلکه باید آن را به عنوان یک واقعیت اجتماعی سیستمیک تلقی کرد.

در حقیقت اعتماد بینا فردی (interpersonal trust) فرایندی است که نشان دهنده باور به ارتباطات اجتماعی و زمینه ساز عملکرد اجتماعی است. دراعتماد بین فردی انتظار از یک فرد یا گروه برای تحقق وعده هایی که داده می شود یا عمل به آن وعده ها مورد نظر است و این مفهوم کاربرد وسیعی در انواع رابطه ها از دوستی و ازدواج گرفته تا رابطه میان درمانگر و مراجع، کارهای تیمی و گروهی و نیز اعتماد عمومی و سیاسی دارد.

نقش اعتماد در روابط اجتماعی    

بدیهی است در مواردی که با تضعیف یا کاهش اعتماد در روابط بین فردی روبرو هستیم، مهم ترین هدف انواع درمان ها و مشاوره ها بازیابی و بازسازی اعتماد از دست رفته است. درعرصه اجتماع اعتماد همچون قلب نظم اجتماعی ( social order ) عمل می کند و نبض اجتماع با اعتماد می تپد. اعتماد از ژرف ترین عوامل تنظیم کننده نظم اجتماعی است که خود محور تمام پویش های اجتماعی محسوب می شود و اگر از مبانی اساسی خود فاصله گیرد یا با آن بیگانه شود محکوم به زوال خواهد بود. به عبارت دیگر زوال اعتماد نهایتاً به زوال نظم اجتماعی و فروپاشی آن می انجامد.

میتوان گفت اعتماد در یک نظام اجتماعی یا سیاسی جایی وجود دارد که اعضاء آن نظام و مجموعه های دیگر در انطباق و سازگاری با هم عمل کنند و انتظارات هریک جامه عمل بپوشند و تحقق انتظارات احساس ایمنی را تضمین کند و در نتیجه تصور آینده این همراه با امید و احساس ایمنی امکان پذیر باشد.

متأسفانه هنگامی که بی اعتمادی در جامعه به صورت اپیدمی و همه گیر وجود داشته باشد، علاوه بر تظاهرات مستقیم به صورت رفتارهای مبدل دیگر مانند دروغگویی و ریا کاری نیز بیان و ظاهر می شود. در اپیدمی بی اعتمادی حتی دیگر نهادهای سنتی جامعه که براساس موازین سنتی اخلاقی، مذهبی ویا عرفی شکل گرفته اند ودر بعضی ساحت ها می توانند تغذیه کننده اعتماد باشند کارآیی خود را از دست می دهند و فلج می شوند وهولناک آن که وقتی اعتماد از میان رفت معمولاً دیگر بازگشتی وجود ندارد همان طور که برای مرده نیز بازگشتی متصور نیست .

تمام روابط اجتماعی در نهایت وابسته به نوعی وفاداری دو جانبه هستند که در اعتماد تبلور می یابد. اعتماد پیش شرط کارآیی، انسجام و ثبات اجتماعی است و در برابر آن ضد اعتماد (antitrust) زمینه ساز بروز ترس، نا ایمنی، اغتشاش و فروپاشی اجتماعی خواهد شد. اعتماد برای تشکیل گروهه های استوار، پایدار و همبسته وانسجام آنها حتی از احساس الزام اخلاقی نیز مهم تراست .

برخی از جامعه شناسان و روان شناسان اجتماعی اعتماد را به عنوان محور نظریه پردازی اجتماعی در باب جوامع معاصر به کار برده اند و آن را یک واقعیت اجتماعی چند وجهی تقلیل ناپذیر می دانند که با مباحثی مانند قدرت، منطق و محدودیت های اعتماد گره می خورد. پژوهش های روان شناسی اجتماعی نشان می دهند که اعتماد بالا رفتارهای همکاری خود آگاهانه را به شکل تبادل اطلاعاتی مستقیم و همکاری بالا می برد. بنابراین اعتماد با نفوذ اجتماعی هم رابطه مستقیم دارد زیرا نفوذ بر فرد و ترغیب او هنگامی که اعتماد در کار باشد آسان تر است والا آب در هاون کوبیدن خواهد بود.

نقش اعتماد در مدیریت

اعتماد در عملکرد سازمان ها نقش انکار ناپذیری دارد. از آن جا که اعتماد در قلب فرایند های گروهی است نقش مهمی در شکل گیری و افزایش کارآیی سازمانی دارد. در بافت سازمانی اعتماد نقش مثبتی در رفتارها، ادراکات و عملکرد افراد دارد. یک محیط سازمان یافته و برخوردار از نظم منجر به افزایش اعتماد فرد می شود  که به نوبه خود همکاری و عملکرد را ارتقاء می بخشد. اگر دریک سازمان اعتماد فیمابین اعضاء وجود نداشته باشد کارآیی و انجام پروژه ها با اشکال روبرو خواهد شد، زیرا افرادی که در روابط مبتنی بر میزان بالای اعتماد اجتماعی قرار دارند قابلیت تبادل باز اطلاعات بیشتری دارند و درعمل نیکخواهی و توجه بیشتری نشان می دهند. ایجاد کارگاه هایی که به منظورافزایش اعتماد در میان افراد سازمان ها تشکیل می شوند مدت هاست که کارآیی خود را نشان داده اند.

اهمیت اعتماد در عرصه اقتصاد    

درعرصه اقتصاد نیز اعتماد در سطح فردی ودر سطح جوامع بررسی می شود و به کمک مدل های ریاضی در سطح جوامع محیط هایی شناسایی می شوند که درآن ها اعتماد افزایش یا کاهش می یابد.

اعتماد در اقتصاد بخشی از سرمایه اجتماعی محسوب می شود وبرخی مطالعات دراین باب نشان می دهد که اعتماد نسبت به هموطنان در برزیل ۲ ودرنروژ۶۵ درصد است.  سه عامل در تنوع سطوح اعتماد موثرند: محیط اقتصادی (درآمد و توزیع آن)، محیط قانونی (نهادهای حقوقی و مدنی که از قراردادها حمایت می کنند) و محیط اجتماعی (شباهت ها و تفاوت های اجتماعی).

مطالعات نشان می دهند که این سه عامل مسئول ۷۵ درصد تنوعات موجود در سطح اعتماد درمیان کشورهای گوناگون هستند. همچنین اعتماد یکی از مهمترین عنوامل پیش بینی کننده افزایش یا کاهش درآمد سرانه است. اعتماد به منزله تسهیل کننده ای عمل می کند که هزینه اقتصادی سرمایه گذاری ها را کاهش می دهد، کسب و کارهای جدید را شکل می دهد و بیکاری را کاهش و اشتغال را افزایش می بخشد.

اگر سطح اعتماد اجتماعی و عمومی پائین باشد افزایش درآمدها به وقوع نخواهد پیوست. بر اساس مطالعات کشورهایی که سطح اعتماد آن ها زیر ۳۰ درصد باشد با تله فقر ( poverty trap  )  روبرو خواهند بود.

منبع: روزنامه اعتماد

نشر شده در وبسایت روان آنلاین با حذف یک پاراگراف در ارتباط با افزایش روزافزون استفاده از کامره های امنیتی در غرب

درباره‌ی اسماعیل درمان

اسماعیل درمان، ماستر روانشناسی بالینی و مدیر وبسایت روان آنلاین است. شما می‌توانید از طریق صفحۀ «تماس با ما» یا صفحۀ فسبوک روان آنلاین به او و گروه کاری روان آنلاین پیام بفرستید. خوانندگانی که نمی‌خواهند نام شان ذکر شود این را در پیام خود مشخص کنند. گروه روان آنلاین به حفظ هویت خوانندگان احترام می‌گذارد.

۲۸ نظر

  1. عالی بود. ممنون

  2. Machine translation failed. retry

  3. در روان شناسی اعتماد یعنی باور و اتکاء به کسی که بر اساس آن چه از او انتظار می رود عمل می کند.
    درود بر جناب دوکتور درمان گرانمایه!
    مقاله نگاهی به روانشناسی اعتماد با توجه به فضای کاملن بی اعتمادی امروزه در تمام سطوح زندگی میتواند به نوع خود یکی از مقالات خواندنی و زیبا باشد که بدون شک هست و خواهد بود که با نگاهی ماهیت شناسانه به این واژه فراموش شده و ضروری از تعریف اعتماد گرفته تا چگونگی شکل گیری آن و انواع اعتماد به خوبی مورد بحث قرار گرفته است که از جناب شما سپاس و امتنان. نکته ای که من میخواهم اضافه کنم و دوست داشتم که در این مقاله گنجانیده میشد بحث اعتماد زناشویی و یا ساده تر بگم بحث اعتماد جنسی بود که در شرایط امروزی فکر کنم پرداختن به این هم ضروری باشد ، چون بیشترین از هم گسختگی های زناشویی و زندگی مشترک با توجه به نابسامانی های ارتباط های جنسی منشا از همین نبود اعتماد جنسی و یا زناشوئی دارد. اگر در پیوست به این مقاله در مورد این موضوع هم نکاتی نوشته شود خالی از لطف نخواهد بود. سپاس

  4. Machine translation failed. retry

  5. با اظهار سپاس وقدر داني از جناب درمان صاحب كه ميتوان اولين فردي دانست كه درين حوزه تلاش مستمري دارند وازتمام دوستاني كه با ايشان درين راستا همكاري دارند. من هم لازم ميدانم كه درين برهه اي زماني حساس كه مقابله هاي جنسيتي دامان اجنماع را هي آلوده ميسازد .مسُله اي اعتماد دركانون خانواده به بحث گرفته شود تا ازين طريق يتوان بقول دوست مان آقاي همت عزيز به خانواده ها كه اولين شالوده اي جيات اجتماعي هستند آگاهي رساند.تا بشودسطح فضاي اعتماد را بالا برد.باتشكر فراوان ودرخواست موفقيت براي شما عزيزان.

  6. Machine translation failed. retry

  7. عرض سلام و ادب خدمت دوکتور جوان و دانشمند (درمان صاحب)!

    مقاله نګاهی به روانشناسی اعتماد را مطالعه نمودم،وبسیار موضوع جالب و دلچسپ است.ودر کل بحث مفصل بالای تمام بعد های اجتماعی،فرهنګی صورت ګرفته که خیلی زیباست.از ایزد لایزال برای تان موفقیت های بیشتر در تمام عرصه ها زنده ګی تان خواهانم.و منتظر کار های جدید شما هستیم.

    تشکر

    عثمانی

  8. Machine translation failed. retry

  9. ایا میشه به مردی که قبلا رابطه جنسی داشته اعتماد کرد؟

    • سلام. این پرسش شما ارتباط مستقیم به فرهنگ و روش زندگی دارد. در صورتیکه شرایط فرهنگی اجتماعی کشور ما در نظر گرفته شود، باید درین مورد با احتیاط برخورد شود. مهم ترین اصل صداقت طرف مقابل است. تعدادی از مردان با آنکه قبلن ارتباط جنسی با افراد دیگر داشته اند این ارتباط را انکار می کنند. بنابر این با آنکه نظر به شرایط فرهنگی و اجتماعی و دینی افغانستان نداشتن ارتباط جنسی قبل از ازدواج بعنوان یک ارزش مطرح است، مهم این است که آن مرد یا مردان با صداقت و راستکاری وارد این موضوع شوند چون اعتماد دیر بدست می آید ولی زود شکسته می شود.

  10. انتخاب همسر از طریق انترنت و نداشتن رابطه نزدیک برای اطمینان از وضعیت ظاهری اش و اخلاقی غیر از شناخت از تعاریف خودش تا چی اندازه موثر و قابل اعتماد مباشد. که او نفر هم پسر باشه؟ تشکر داکتر صاحب

    • سلام به شما! انتخاب همسر از طریق انترنت بدون مشکل نیست و برای اطمینان خاطر بسیار مهم است تا با کمک گرفتن از دوستان قابل اعتماد در بارۀ زندگی واقعی آن شخص معلومات بیشتری کسب کنید. بسیاری اوقات است که شخص در دنیای بیرون یک چهره و در دنیای انترنت چهرۀ دیگری از خود نشان میدهد، پس نمی شود به راحتی اعتماد کرد. همچنان اگر امکان پذیر است بهتر است بشکل حضوری او را ملاقات کنید ولی متوجه باشید که این دیدار در مکانی اتفاق بیافتد که شما کاملا احساس امنیت کنید، مثلا یک مکان عمومی چون رستورانت که در آن افراد دیگری نیز حضور دارند و امنیت شما در خطر نیست.

      درمان

  11. Machine translation failed. retry

  12. من این مطالب را به علاقهمندی خاصی در افکار خویش دراورده وهوشمندانه ان را مطا لعه مینمایم . تصمیم دارم از شما بپرسم ،اګر پاسخی به من ارایه نماید ،خاطرم احساس ارامی خواهد کرد.
    پرسش اولم را طوری میګذارم :سال های متمادی اګر اشتباه نکنم درادبیات پښتو ودری کلمه «دوسیه» تا فعلآ قابل اجرا است ودر تحریکات دوسیه های جزایی نظر به قانون ، قانونی استعمال میګردد، درمسوده ها ،لایحه وظایف ، دوسیه های امورکاری ودفترداری درافغانستان کلمه «دوسیه»استعمال و قابل اجرا است ،ولی متاسفانه در بعضی اطلاعاتی جمعی ویا ګروهی بدون در نظر داشت تغیر ویا تعدیل درقانون در مورداین کلمه به شکل رسمی ان ،خود سرانه کلیمات نا منظور شده را بکار میبرند ،از نګاه روانی این تغیر خود سرانه من را ګاهی متآثیر می سازدپس به نظر شما این عمل بالای قانون دانان ما کدام تآثیر منفی نمی ګذارد ویا چطور؟ ویا اینکه من مرتکب ګناه شده ام ،ګرچه کلمه «دوسیه» به نظر من نه کلمه پښتو ،نه دری ،نه عربی ونه ایرانی است ،به عرض معذرت ،که فعلآ به عوض دوسیه کلمه«پرونده» ایرانی را استعمال می نمایند.

    • آقای سرحد، سلام. در قسمت پرسش شما باید بگویم که این بیشتر ارتباط می گیرد به حوزه زبان شناسی و معانی کلمات و حوزه تخصصی من نیست. اما در بارۀ حساسیت تان باید بگویم که معمولاً انسان ها در مقابل تغییر از خود کم یا زیاد مقاومت نشان میدهند که این البته طبیعی است مگر اینکه سبب نگرانی و اذیت روانی شخص شود. من فکر می کنم نیازی نیست تا برای استفاده از واژه های دیگر، در صورتی که معادل خوب فارسی و پشتو برای کلمات غیرفارسی و غیر پشتو اند، زیاد حساس بود.

      موفق باشید
      اسماعیل درمان

  13. Machine translation failed. retry

  14. سلام جناب درمان صاحب خوبي؟
    من خوشحالم كه باشما در اين سايت آشناشدم من نيز از روانشناسي دانشگاه كابل فارغ هستم و به معلومات بيشترروانشناسي ضرورت دارم ميخواهم معلومات درباره مشاوره و راهنمايي خانوادگي برايم ارسال نماييد. همان ايميل بالا از من است اگر لطف نماييد آدرس بعضي كتاب هارا برايم ارسال نماييد ممنون ميشود.تشكر

  15. Machine translation failed. retry

  16. دکترسیدعطاالله عقیلیان

    متن بسیار زیبا و جامعی بود من یک روانپزشک هستم و از نوشتار بالا لذت برم

  17. دکترسیدعطاالله عقیلیان

    Machine translation failed. retry

  18. با سلام و درود فراوان! من سینا امینی همکار و هم فرهنگ و هم زبان شما هستم. داشتم در اینترنت به دنبال مطلبی در مورد روان شناسی اعتماد می گشتم که به مطلب زیبا و غنی شما برخورد کردم. برای شما و همه ی هم فرهنگان افغانی ام آرزوی سلامتی و پیشرفت و شادکامی دارم. مطلب شما بسیار مفید بود فقط کاش امکان این را داشتید که مانند هر نوشته ی علمی رفرنس ها را هم در آخر مقاله ذکر می کردید تا در صورتی که مانند منی خواست به مقاله ی شما ارجاع دهد، این ارجاع به لحاظ اصول علمی دارای اشکال نباشد. سربلند و پیروز باشید! با سپاس از مقاله ی زیبایتان

    • سینا امینیِ گرامی،

      ممنونم از پیام شما. مطلبی را که خوانده اید برگرفته از روزنامه ی اعتماد و نوشته ی داکتر معتمدی است. متاسفانه در آن جا نیز منابع ذکر نشده بودند.
      در نوشته های خودم و همکارانم همیشه سعی بر این است تا فهرست منابع ذکر شوند تا دوستانی که علاقمند به تحقیق بیشتر اند بتوانند بهره ببرند.

      سلامتی و سرسبزی
      اسماعیل درمان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.