اسماعیل درمان

داستان نویس مشهور «ویلیام گیبسون» میگفت: “سالهاست که سوگواری میکنم، نه برای مرگ کسی، بلکه برای کودکی که کودکیاش از میان دستانم لغزید و در گوشهای از قلبم مرگاش را حس کردم.”
ما به زودی پس از آمدن به این دنیا متوجه میشویم برخی از کنار ما میروند و هرگز بر نمیگردند. در زمان کودکی به ما میگویند که آن شخص به سفر طولانی رفته و روزی بر میگردد. یا این که در جایی زیبا به سر میبرد و منتظر ماست. بعد ها آرام آرام درک میکنیم که آن سفر طولانی و جای زیبا دقیقا به چه معناست.
مرگ کسانی که زندگی ما به آنها پیوند عمیق دارد، دردناک است و تجربهی پس از رفتن شان گاه طولانی است. این رفتنها نیز متفاوت اند و نظر به این که فرد خانواده یا دوست نزدیک بر اثر بیماری مزمن رخت سفر بسته یا بر اثر حادثه، تجربهی سوگ را میتواند متفاوت کند.
این شاید چهرهی مشهور و رایج سوگ باشد و برخی سوگ را چیزی بیشتر از تجربهی از دست دادن دایمی دیگران بر اثر مرگ ندانند. لیکن این گونه نیست، چون سوگ و سوگواری محدود به مرگ نیست. سوگ در قالبهای متفاوت دروازهی وجود مان را میگشاید و مهمان ذهن و روان ما میشود. خداحافظی با عزیزی که میدانیم برای مدتی او را نمیبینیم، میتواند سوگ ایجاد کند. سفر به سرزمینی که در آن از موقعیت اجتماعی و اقتصادی سرزمین مادری محروم مان میکند، میتواند سوگ ایجاد کند. دور شدن از کوچه و باغ و بازاری که مملو از خاطرههای بیشتر خوشایند و کمتر ناخوشایند است، ممکن است شخص را به دورهای از سوگ بکشاند. گذر عمر و نگریستن به گذشته و داشتههای گذشته و نداشتههای زمان حال نیز همچنان!
سوگ، تجربهی از دست دادن است، تجربهی طبیعی در گذر عمر و در ارتباط با خود و دیگران. تجربهی که آسیبپذیری مان را نشان میدهد. فردی برای از دست رفتن کودکی خود سوگوار است و فردی دیگر برای جدا شدن از محبوب خود.
اینها بخشی از بنیادیترین تجربههای وجودشناختی ما اند. گذر از این دوره معمولا ناخوشایند و دردناک است، اما بسیاری با وجود تلخی میوههای آن، از آن بهره میبرند و جهان را از پنجرهی دیگر نیز میبینند، جهانی مملو از خوشی و اندوه و مخلوطی از صبر و هیجان، شور و سنگینی، سرعت و آهستگی، وصل و جدایی.
«آن لیندبرگ» نویسنده و هوانورد آمریکایی باری گفته بود: باور ندارم که رنج به تنهایی چیزی به ما بیاموزد. اگر رنج چنین ویژگیِ داشت، حالا باید جهان مملو از انسانهای عاقل و حکیم میبود، چون هر انسانی با رنج روبرو میشود. به رنج باید این چیزها علاوه شوند: سوگواری، درک، صبر، مهرورزی، روشناندیشی، و اراده برای این که شخص پذیرای آسیبپذیری خود باشد.
یادداشت: نشر مطالب روان آنلاین فقط با ذکر منبع یا اجازهی رسمی از مدیریت وبسایت مجاز است!