نوشته: داکتر جواد محمودی، متخصص اعصاب و روان
پیشگفتار و ویرایش: داکتر اسماعیل درمان، ماستر روانشناسی بالینی و مشاوره
سه سال قبل که دنبال چند کتاب و دیویدی در یکی از بازارهای مشهور شهر کابل وارد یکی از دکانها شدم، در ابتدا متوجه فروشنده نشدم. بعد از اینکه به میز نمایش دیسکها نزدیک شدم دیدم پسری حدوداً ده ساله سخت غرق تماشای مسابقات کشتیگیری امریکایی است که اصلاً متوجه ورود من نشده بود. بعد از اینکه برادر بزرگترش که مالک دکان بود آمد، از او پرسیدم: برادرت روز چقدر از این برنامهها میبیند؟ در جواب خنده کرد و گفت: ای بچه بسیار تماشا میکنه؛ روز چندین ساعت.
پرسیدم: فکر نمیکنی برایش مضر باشد؟
باز هم با خنده گفت: ولله چی کنم؟ ای بچه حالا دیگر از کنترول بیرون است.
من به اختصار توضیح دادم که هنوز هم دیر نیست و در صورتیکه روی یک تقسیم اوقات به توافق برسند، هم ساعت استفاده از تلویزیون محدود شود و هم برادرش بجای برنامههای خشن، برنامههای تفریحی و در عین حال آموزنده ببیند.
کودکان مقلدین ماهری هستند و این در حالیست که در سنین پایین مرز بین واقعیت و خیال برای شان کاملاً مشخص نیست. به همین دلیل نیازمند این اند تا بعضی از برنامهها برای شان توضیح داده شود. کودکان حرکات نمایشی و کشتن و بستن و صحنههای دیگر در برنامهها و فلمها را جدی میگیرند، آنها را جزیی از واقعیت میپندارند و گاهی در رفتار با همسن و سالان خود این رفتار را نمایش میدهند که عاقبت چندان خوشی نداشته و سبب افزایش قلدری و صدمه و آزار دیگران میشود.
متاسفانه من تا حال ندیدهام که برای خانوادهها درین زمینه چیز خاصی آموزش داده شود تا استفاده از رسانهها برایشان هدفمندتر باشد. بسیاری از خانوادهها برای آرام نگهداشتن فرزندان خود ساعتها آنها را مقابل تلویزیون مینشانند، غافل از اینکه نه تنها تماشای زیاد تلویزیون وقت اطفال شان را ضایع میکند، بلکه برنامههای که مطابق به سن عقلی شان نیست بر آنها تاثیر منفی بجا خواهد گذاشت.
از سوی دیگر، رسانهها نیز رعایت حال اطفال را نمیکنند و بیشترین دغدغهی شان درآمد مالی خود شان است. در این میان، اگر درین زمینه توجه جدی نشود، بازندهی اصلی خانوادهها و بخصوص اطفال اند که آماج این برنامهها اند.
نوشتهی زیر به تعریف پرخاشگری و عوامل زمینه ساز اشاره کرده و بر نقش رسانهها در بروز پرخاشگری تمرکز میکند.

پرخاشگری و رفتارهای تهاجمی نوعی از اعمال خشونتبار علیه دیگران است که میتواند باعث آسیب یا صدمه به دیگران شود. بیشتر کارشناسان پرخاشگری اطفال را به شکل پرخاشگری آشکار دربردارنده پرخاشگری جسمی مانند زدن، تیله کردن، لگد زدن، پرتاب اشیاء و تهدید به انجام این اعمال همراه با حملات عمدی بیزار کننده و آزاردهنده برای قربانی و رابطهای که موجب حذف دیگران از جمع میشوند، تعریف کرده اند. در پسران پرخاشگری جسمی (فزیکی) و در دختران پرخاشگری رابطهای بیشتر گزارش شده است.
عوامل زمینهساز در پرخاشگری کودکان
خشونت پدیدهی پیچیده است که در آن خصوصیات ارثی، عوامل زیستی (بیالوجیک) و هورمونی، نیروهای روانشناختی و شاخصهای فرهنگی و اجتماعی می توانند با هم در تعامل باشند.
خانواده میتواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود، که مهمترین این عوامل عبارتند از:
- شیوههای نامناسب تربیت طفل: برخی شیوههای تربیت و استفاده نامناسب از تنبیه و تشویق موجب تقویت خشم و پرخاشگری در فرزندان می شوند.
- الگوهای نامناسب رفتاری در خانواده: نشان دادن رفتارهای پرخاشگرانه از سوی یکی از اعضای خانواده موجب الگوسازی این رفتار توسط کودک میشود. (کودک به والدین و اعضای کلانتر فامیل به حیث یک رهنما و نمونه نگاه میکند و میتواند رفتار آنها را تقلید کند)
- تاثیرپذیری از رفتار پرخاشگرانه که در محیط یا از طریق رسانهها مشاهده میشود.
- تشویق رفتار پرخاشگرانه (وقتی بدون کدام دلیل واضح و روشن قلدری، زورگویی و عصبانیت طفل تشویق شده و طفل بصورت مستقیم یا غیرمستقیم ترغیب شود تا همچو رفتاری را ادامه دهد)
- آزار جسمی و جنسی
خشونت در رسانهها
رسانهها عامل مؤثری در رشد و تحول نظام ارزشی و شکلدهنده رفتار اند. تحقیقات مربوط به تأثیر رسانهها بر کودکان و نوجوانان نشان داده اند که این کودکان:
- از خشونت ترس کمتری دارند یا ترس ندارند.
- به تدریج قبول میکنند که خشونت راهی برای حل مشکل است.
- به تقلید رفتار خشونتآمیز میپردازند.
- ناخودآگاه با شخصیتهای خاصی چه قربانیان و چه قربانیکنندگان همانند سازی می کنند (یعنی خود را به جای آنها قرار داده و با آنها همدلی میکنند)

بسیاری از مطالعات نشان داده اند که مشاهده خشونت در برنامههای تلویزیونی باعث تقویت پرخاشگری در کودکان میشود. گاهی اوقات حتی دیدن یک برنامه خشونتآمیز میتواند پرخاشگری را افزایش دهد. کودکانی که مکرراً برنامههای پر از خشونت را تماشا میکنند و از این کار منع نمیشوند، به احتمال زیاد به تقلید آنچه میبینند میپردازند.
اثر خشونت تلویزیونی ممکن است فوراً در رفتار یا گفتار کودک دیده شود و یا سالها بعد خود را نشان دهد. البته به یاد داشته باشید که خشونت تلویزیونی تنها علت پرخاشگری یا رفتار خشونتآمیز نیست، ولی از عوامل مهم تلقی میشود.
توصیه های برای والدین در برخورد با خشونت ناشی از رسانهها:
والدین میتوانند با استفاده از راههای پیشنهادشدهی زیر کودکان خود را از خشونت مفرط تلویزیونی محافظت کنند:
- به برنامه های که اطفال میبینند توجه کنید و بعضی از آنها را همراه فرزند خود ببینید. چنانچه کودک خود را به هنگام تماشای برنامههای خاص تلویزیونی همراهی کنید، میتوانید سوالهای او را بهتر برایش توضیح دهید و جلوی کجفهمی او را بگیرید.
- زمان تماشای برنامههای تلویزیونی را محدود کنید. توجه داشته باشید که تلویزیون را نباید دراتاق خواب بچه ها قرار دهید. با این عمل خود باعث میشوید که کودک با اثرات منفی برنامههای خشونتآمیز تلویزیونی به خواب نرود. همچنین نظم ساعت خواب و بیداری او مختل نمیشود.
- به کودکان خود تذکر بدهید که اگر چه هنرپیشه حقیقتاً مجروح نشده یا به قتل نرسیده است، لیکن اینگونه خشونتها در دنیای واقعی یا بسیار دردناک است یا منجر به مرگ میشود.
- هنگامی که برنامههای خشونتآمیز پخش میشود، یا کانال (چینل) را عوض کنید یا تلویزیون را خاموش کنید. توضیح دهید که مشکل آن برنامه چیست و به گونهای با منطق درخور فهم کودک، آسیب و ضرر موجود در آن برنامه را توضیح دهید تا میل کودک یا اصرار او برای تماشای اینگونه برنامهها کاهش یابد.
- در حضور بچهها صحنههای خشونتآمیز را تأیید نکنید و بگویید که بدترین شیوه برای حل یک مشکل، روش خشونتآمیز است.
- تأثیر همسن و سالان و دوستان و همصنفیها باید به حداقل برسد. به این منظور اگر ممکن است با والدین بچه های دیگر تماس بگیرید و در مورد نوع برنامههای تلویزیون و مدت زمان مناسب برای تماشای تلویزیون توافق کنید.
- مدت تماشای تلویزیون توسط کودکان – جدا ازمحتوای آن – باید کم شود، چون کودکان را از پرداختن به فعالیت های مفید دیگر از قبیل مطالعه، بازی با دوستان و رشد و پرورش علایق خود باز میدارد.
منبع: وبسایت روانشناسی بالینی، www.babakrahbari.mihanblog.com/post/498
نشر مطالب روان آنلاین با ذکر منبع آزاد است.
سلام !!
یکی از دلایل مهم پرخاشگری در اطفال و نوجوانان خانواده ها هستند !
من کسان زیادی را میشناسم که در بین اعضای فامیل و در مکالمات روزمره ی خود از جملات رکیگ و پرخاشگرانه در مقابل همدیگر استفاده می کنن.
و حتی در شوخی ها و عصبانیت های خود از جملات تند و پرخاشگرانه ای استفاده می کنن بدون در
نظر گرفتن موقعیت و جایگاه خود .
حتی برایشان مهم هم نیست که چه بلایی بر سر رفتار اطرافیانشان در بیرون از خانه می گذارد !
از طرفی چیزی که من در آن عده از خانواده ها که پرخاشگری در آن ها زیاد هست متوجه شدم که اطفال و نوجوانان آنان هیچ گونه حقی برای گفتن نظریات خود ندارند و همیشه سرکوب شده اند .
دقیقا وقتی آن جوان را به رسمیت می شناسن که کار از کار گذشته و خودش برای خود یک راهی را انتخاب کرده و آن راه ِ راهی نیست که آن جوان در طفولیت خواستش بوده .
با شما موافقم آقای گیلانی. لطف نموده به مقالات دیگر در همین رابطه مراجعه کنید. خشونت علیه اطفال و اثرات آن، کم جراتی اطفال و غیره نوشته ها
من هم همیشه از این بابت نگرانم. این نگرانی زمانی بیشتر میشود در افغانستان هر روز یک رسانهای دیداری، بدون برنامه، ظهور میکند و 24 ساعت نشرات هم دارد.
رسانهها با ثواب و گناه یکسان
http://www.gapeqalb.blogfa.com/post-116.aspx