نوشته: اسماعیل درمان

با آمدن عید، جدا از جشن و شادیهای معمول، یکی از مفاهیمی که بصورت عُرفی زیاد بر آن تأکید میشود، «صلۀ رَحِم» است. «صله» را احسان و دوستی معنی کردهاند و مُراد از رَحِم، بستگان و خویشاوندان است. به عبارتی، صلۀ رحم یعنی محبت با خویشاوندان و بستگان و نزدیکان.
البته بسیاری از متفکرین دینی، صلۀ رحم را به زمان، مثلاً روزهای عید، محدود نمیسازند و آن را تنها به رفتوآمد کردن نیز خلاصه نمیکنند. بطور کُلی، مدخلهای زیر را میتوان در چوکات مفهوم «صله رحم» گنجانید:
کمک جانی: در جایی است که جان یکی از بستگان در خطر باشد که در این صورت وی باید تا پای جان بایستد و ضرر را از او دفع نماید.
کمک مالی: اگر در مواردی میان بستگان انسان افراد نیازمند وجود دارند، رسیدگی مالی به ایشان لازم است.
کمک فکری: در جایی است که یکی از بستگان، نیاز به راهنمایی دارد.
ترکِ آزار: یکی از بهترین روشهای صله رحم با خویشاوندان، ترک اذیت و آزار آنان است. بدین معنا پرهیز از غیبت، تهمت، زخم زبان و شماتت آنان، دخالت نکردن در زندگی آنها به عناوین مختلف، عیبجویی نکردن از آنان و… از بهترین موارد صله رحم است. اگر کسی نمیتواند به بستگان خود کمک مالی کند، لااقل باید زمینه اذیّت و آزار آنان را فراهم نکند.
کمک عاطفی: اگر عضوی نیاز به توجه و محبت دارد، از او دریغ نکند. (1)
من در این جا دوست دارم بیشتر بر «ترکِ آزار» تمرکز کنم و استدلال کنم که این بخش، از بخشهای دیگر مهمتر است. دلیل من این است که «ترک آزار» بر همۀ بخشهای دیگر تاثیر میگذارد و اگر رابطهها درین بخش بهبود یابند، بهبود در بخشهای دیگر چون کمک مالی و جانی و فکری و عاطفی نیز رونما میشود. البته برعکس آن نیز ممکن است، ولی این بخش چون به نحوی علت العلل است، نیاز به توجه بیشتر دارد.
آزار دادن و اذیت کردن عوامل مختلف دارد. یکی از عوامل، میتواند حسادت باشد که استوار بر وضعیت نابرابر زندگی، استعداد، دسترسی به منابع و چیزهای دیگر است. و یکی از عوامل عمدۀ دیگر، انتقام گرفتن و مقابله به مثل است. اگر کسی مورد بیوفایی و نامهربانی و ظلم و جفا قرار گرفته باشد، طبیعتاً در تلاش برای انتقام گرفتن است. بخصوص اگر درین روابط، حق او بطور ظالمانهای ضایع شده باشد.
اما موسم عید، فرصتی است که در جریان آن بعضی طبق عرف تأکید میکنند بر بخشایندگی، تحکیم روابط، و فراموش کردن کینهها و جنجالهای پیشین. آیا واقعاً چنین چیزی اتفاق میافتد؟ آیا این اندازه تأکید بر صلۀ رحم بر روابط افراد تأثیرگذار است و جامۀ عمل میپوشد؟
برای بررسی این موضوع، دو مورد را باید در نظر بگیریم، یکی بخشایندگی و دیگری فراموش کردن. بخشایندگی، خالی کردن خود از یک بار سنگین عاطفی است که میتواند همراه با آرامش و راحتی ذهن و روان و قوتگیری تمرکز باشد. و در فراموش کردن، شخص میخواهد آن چه بر او اتفاق افتاده را از یاد ببرد و دیگر به خاطر نیاورد.
ولی آیا چنین چیزی ممکن است؟ و اگر ممکن است، مطلوب و مفید و کاراست؟
بخشایندگی یک فضیلت اخلاقی است. با بخشیدن طرف مقابل، شخص از بار سنگین عاطفی که با خود این سو و آن سو میبرد و سبب رنج و خشم و ناراحتی او میشود، کم میکند و حتا اگر در موقعیتی قرار داشته باشد تا مقابله به مثل کند، از این کار پرهیز میکند. بحث بخشایندگی خود و دیگران در روانشناسی مدرن بسیار جدی گرفته میشود.
فراموش کردن، اما، یک رویکرد شناختی و ذهنی است. با این کار، شخص در تلاش این است تا حادثه را دیگر به یاد نیاورد. ولی مسئله این است که تجربهی عاطفی و شناختی معمولاً موازی با هم اند. یادِ حادثهی که اتفاق افتاده در حافظۀ شخص هنوز موجود است و یادآور یک سلسله تجربیات عاطفی ناگوار نیز است.
آنچه من مشاهده کردهام این است که «صلۀ رحم» لزوماً در تحکیم روابط موفق نیست. عید و عیدهای دیگر میآیند و میروند، مردمی که با هم مشکل رابطهای دارند تظاهر به دوستی و صمیمیت میکنند، ولی همین که عید بگذرد تا سال و سالهای دیگر از هم یادی نمیکنند و روابط شان سرد و تاریک است. این البته جدا از مصروفیتها و درگیریهای وقتگیر و زمانبرِ روزگار ماست. دلیل آن چیست؟
مشکل اول این است که این رویکرد در بهترین حالت، تنها در سطح اول، یعنی بخشایندگی، اتفاق میافتد. یعنی شخصی، شخص دیگر را میبخشد، اما آن رابطۀ تجربهی عاطفیِ که میان حادثه و خاطرهی حادثه وجود دارد را حفظ میکند. بگذارید مثالی بزنم: شخصی توسط شریک معاملهاش مورد خیانت قرار گرفته است و احساس جفا و خشم کرده است. این شخص در موسم عید، شریک خود را میبخشد، ولی هنوز هر زمانی که حادثه بیادش میآید، خشمگین میشود. بعبارتی، شخص طرف مقابل را بخشیده است، ولی بین حادثه و تجربۀ عاطفی خود گسست ایجاد نکرده است و هنوز از لحاظ روانی با آن درگیر است.
مشکل دوم این است که چون بسیار تأکید میشود که «گذشتهها را فراموش کنید»، شخص کوشش میکند و بر حافظهی خود فشار وارد میکند تا حادثه را فراموش کند، ولی آشکار است که حوادثی از این دست به راحتی از ذهن، پاک نمیشوند. راه حل این نیست که این خاطرات را پاک کنیم، چون تلاشِ نسبتاً یا کاملاً بیهودهی است. راه بهتر و معقولتر این است تا به جای مصرف انرژی برای فراموش کردن حادثه، از آن درس بگیریم و کوشش کنیم تا در آینده همچو موردی اتفاق نیافتد. امتیاز دیگر این رویکرد این است که رابطۀ عاطفی با حادثه را نیز برطرف میکند و وقتی شخصی، طرف مقابل را بخشید، هم احساس سُبُکی میکند و هم درسی را که باید میآموخت، میآموزد.

مشکل سوم این است که به این مسئله با رویکرد به شدت دینی برخورد میکنند و در نتیجه شهروندان پیرو معمولاً به عوض اینکه انگیزه و تمایل درونی پیدا کنند، صلۀ رحم را چون یک اجبار و یک باری بر دوش خود احساس میکنند که آن را باید به زودی بر زمین بگذارند و نفسی به راحت بکشند. بعبارتی، راه حلی که قرار است رفع مشکل و استرس کند، خودش به عامل استرسزا تبدیل می شود و حکمت کاربرد و تأثیر آن از یاد میرود.
مشکل چهارم که مرتبط با مشکل سوم است این است که در مواردی زمان میان وقوع حادثهی جنجالبرانگیز و حل کردن یا پردازشِ عاطفی و ذهنی آن در نظر گرفته نمیشود. بگذارید مثالی بیاورم. شما با یکی از اقوام تان در ابتدای یا اواسط ماه رمضان جنجال میکنید. حالا علت و دلیلاش مهم نیست. مهم این است که جنجالی اتفاق افتاده. این جنجال بر روحیهی هر دوی شما تأثیر منفی گذاشته و شما به زمان نیاز دارید تا با این موضوع کنار بیایید. لیکن تا به خود بیایید میبینید عید شده است و مجبور استید به بغلکشی و بوسه زدن به چهرهی همدیگر و رفتن به خانهی یکدیگر. شما حالا در ظاهر صمیمی استید، ولی در درون آمادگی عاطفی و ذهنی بخشایش و پشت سر گذاشتن مشکل را ندارید. شما در حقیقت نیاز به چند هفته یا چند ماه دیگر دارید.
به هر رو، نظر به اهمیت ارتباط عاطفی با حادثه و نوع از خاطر بردن حادثه، مهم است تا با بخشایش سطحی و وانمودکردن اینکه انگار چیزی اتفاق نیافتاده است، از کنار این مسائل به سادهگی نگذریم. نوعیت تجربۀ عاطفی با حادثه مشخص شود، در آن گسست ایجاد شود، و به جای تأکید بر فراموش کردن حادثه، از آن درس و تجربه حاصل شود تا حتیالامکان از وقوع حادثات مشابه در آینده جلوگیری شود و بنابر گفتۀ مشهور، شخص از یک سوراخ دو بار گزیده نشود.
منابع:
1- المیزان ج 4 ص 232 تا 732
2. عکس ها از AP و Getty Images
یادداشت: نشر مطالب روان آنلاین فقط با ذکر منبع یا اجازهی رسمی از مدیریت وبسایت، مجاز است. تغییر در متن مطالب باید با مدیریت وبسایت هماهنگ شود.