گردآوری و ترجمه: داکتر هامش درویش
ویرایش و تنظیم: داکتر اسماعیل درمان
در دنیای پُر از هیاهوی کنونی که روزمره هر فردی به شکلی از اشکال تحتِ فشار (استرس) و تنشهای روانی قرار میگیرد، وعدهی هم به درجات متفاوت از اضطراب، افسردگی، وسواس، فوبیاها (ترسهای غیرعادی) و سایر ناراحتیهای روانی رنج میکشند، اجرای یکی از بازیهای ورزشی و یا حداقل اجرای تمرینات مستمر و دوامدار جسمی (فزیکی)، مانند پیادهروی، دوش و بایسکلرانی، آببازی و امثالِ آن نقش موثری در پیشگیری و از بین بردن یا حد اقل کاهش دادن این ناراحتیها خواهند داشت.

امروز ورزش به حیث روش موثر در همهی جوامع بشری جایگاه ویژهی پیدا کرده است. ارتباط فعالیتهای بدنی و ورزش با علوم مختلفه زمینههای جدیدی را برای مطالعهی انسان فراهم کرده و گستردگی مطالب و موضوعات مرتبط با ورزش و تربیت بدنی به حدی است که نیاز به علوم تخصصی و مطالعات ویژه را ایجاد کرده است. من در این مقاله نقش ورزش در عملکردهای روانی را واضح میسازم و امیدوارم روزی بتوانیم در کشور عزیز ما افغانستان “ورزش درمانی” را نیز در کنار داوردرمانی و رواندرمانی منحیث یک وسیله خوب بخشی از برنامههای درمانی بیماران روانی خود داشته باشیم!
تحقیقات نشان میدهند که ورزش نه تنها درحفظ سلامت جسمی نقشِ عمده دارد، بلکه رابطهی نزدیکی با سلامت روانی و بهویژه در پیشگیری از بروز نابسامانیهای روانی هم دارد. ورزش اضطراب و افسردگی را کاهش داده و اعتمادبهنفس را افزایش میدهد.
پژوهشهای دو نفر دانشمند بنامهای هاکس و هانس سیله در سال ۱۹۸۴، که روی تاثیر ورزش بر روی ویژگیهای شخصیتی و اضطراب کار کردند، واضح کرد که ورزش در تداوی افسردگیهای حاد و مزمن تاثیر مفید، مثمر و متعادل کننده دارد. هم چنان آنها دریافتند مریضانی که به درمان دوایی ضرورت داشتند، ورزش بیشترین نقش را در کاهش استرس شان بازی میکرد. در نتیجه این دو دانشمند ابراز کردند که ورزش مغز را در برابر هیجان واسترس مقاوم میگرداند!
پژوهشگر دیگری بنام مادلین تأثیر قطع ورزش را روی ده داوطلب که هفت روزدر هفته و روزانه ۴۵ دقیقه ورزش میکردند، ارزیابی کرد. قسمی که به آنها پس از یک روز تمرین سه روز استراحت توصیه میکرد و روز پنجم دوباره اجازه تمرین داشتند. دیده شد که کمکردن و حذف ورزش با عوارضی از قبیل اضطراب، تنش، افسردگی، سردرگمی و کاهش قدرت ذهنی همراه بود. برعکس زمانیکه این تمرینات به طور مرتب از سرگرفته میشد، عوارض فوق فروکش میکردند!
ازسویدیگر، ورزش در سنین کودکی و نوجوانی باعث آزاد شدن انرژیهای ذخیره شده گردیده و در این دورهی زندگی بسیار لذتبخش و آرامشبخش میباشد. سهمگیری در فعالیتهای ورزشی نقش اساسی در کسب مهارتهای رفتاری و کفایت و درایت جوان و نوجوان داشته و همچنان ارتباطات اجتماعی ایشان را بهبود میبخشد. بعلاوه در دوستیابی و علایق سالم با همسالان آنها را کمک میکند.
در یکی از مطالعات که در سال ۱۹۹۹ در ایالات متحده بین جوانان صورت گرفت، آشکار شد که ۶۵ درصد از جوانان پس از توصل به ورزش، اعتیاد به الکول و سایر مواد نشهآور را ترک کردند.
قرار یافتههای طبی، در جریان فعالیتهای ورزشی سویه ترشح اندورفینها افزایش مییابد و به همین دلیل ورزشکاران پس از انجام تمرینات احساس لذت، آرامش، و وانهادگی خوشایندی را تجربه میکنند. از آنجایکه شباهتهای بین اندورفین یعنی مورفینهای داخلی بدن و ترکیبات اوپویید موجود است، ورزش را میتوان جایگزین سوءمصرف مواد نشهآور در معتادان ساخت.
همچنان واضح شده است که ورزش جریان خون را در تمام بدن منجمله مغز افزایش میدهد که این، پروسه از دسترفتن بافت (نسج) حجروی مغز را که در حوالی۴۰ سالگی شروع میشود به کندی مواجه ساخته و به تعویق میاندازد. هرچند تا هنوز معلوم نیست میزان مورد نیاز ورزش برای بهتر شدن حافظه تا چه حد است، اما واضح شده است که حتی مقدار بسیار کمی ورزش و فعالیت فیزیکی می تواند به بهتر شدن حافظه کمک کند و این تأثیر وقتی بیشتر میشود که به طور مستمر و مرتب و حداقل سهبار در هفته ورزش انجام شود.
پژوهشها نشان میدهد که پیادهروی، دویدن آهسته، بایسکلدوانی، آببازی و سایر حرکات موزون و خفیف سبب بهبود حافظه و زمان واکنش در افراد مسن میشود. در نتیجه تمرینهای ورزشی مداوم، سویه جریان خون در مغز افزایش مییابد. افزایش جریان خون موجب اکسیجنرسانی و تغذیه بهتر به حجرات عصبی شده و از تنگشدن رگها در مغز جلوگیری میکند. این تأثیرات موجب وقایه از فراموشی و زوال عقلی در افراد مسن میشود. همچنین تمرینهای ورزشی مرتب موجب آزادسازی نوعی فاکتور رشد درمغز به نام B.D.N.F میگردد که میتواند نورونهای (حجرات) عصبی را در برابر صدمات مقاوم ساخته از بروز بیماریهای چون آلزایمر و پارکینسون تا حدودی جلوگیری کند.

فرضیههای در بارهی اثرات فزیولوژیک ورزش
فرضیه کتهکولامینها: کتهکولامینها گروهی از مواد کیمیاوی مانند نوراپینفرین، اپینفرین و دوپامین را در بر میگیرند که به عنوان انتقالدهندههای کیمیاوی عمل میکنند. نوراپینفرین و دوپامین در یادگیری و حافظه تاثیر بارز دارند. تمرینات منظم و مرتب ترشح این ترکیبات را افزایش داده و مقدار آنها را در پلازمای خون بالا میبرد. بنابراین انجام تمرینات ورزشی به طور مستمر میتواند از طریق افزایش ترشح انتقالدهندههای کیمیاوی موجب تقویت حافظه و تغییرات مزاجی/خُلقی شود.
فرضیه اندورفینها: اندورفینها گروهی از مواد کیمیاوی اند که از نورونهای عصبی ترشح میشوند و خواص ضد درد و آرامبخش مشابه به مورفین و ترکیبات اوپویید دارند. تمرینات ورزشی مخصوصاً دویدن و ورزشهای سنگین میتوانند موجب افزایش اندورفینها شوند. بنابراین میتوان گفت بهبودی وضع مزاجی پس از ورزش اکثراً ناشی از تاثیرات ترشح اندورفینها است.
در نتیجه میتوان گفت که ورزش سهم بارزی را در ایجاد امنیت و آرامش روانی و بهبود بخشیدن مهارتهای ذهنی افراد داشته، باعث تأمین سلامتی جسمی، عاطفی و روانی و همچنان تقویت مهارت او ارتباطات اجتماعی ایشان شده و بالاخره زمینهساز زندگی سالم وعاری از بسیاری معایب خواهد شد.
با درنظرداشت نقشِ موثر ورزش بر مهارتهای حسی، حرکی، و فعالیتهای ذهنی و ارتقای عملکردهای روانی، ایجاب میکند ورزش جز برنامههای آموزشی در مکاتب قرار داده شود. آشنایی شاگردان و معلمین با برنامهها و روشهای مختلف فعالیتهای ورزشی، نهتنها سبب تنبیه وتقویت ذهنی آنها میگردد، بلکه موجب تقویت اعتمادبهنفس و در نهایت بهبود و نگهداشت سلامت روانی شان میگردد.
منابع
1- http://www.mentalhealth.org.uk/help-information/mental-health-a-z/E/exercise-mental-health/
2 http://sports.yahoo.com/top/news?slug=ycn-10754071http%3A%2F%2Fwww.holisticonline.com%2Fremedies%2FAnxiety%2Fanx_exercise.htm
یادداشت: نشر مطالب روان آنلاین با ذکر منبع آزاد است!