اسماعیل درمان، ماستر روانشناسی بالینی و مشاوره
خستگی یک احساس طبیعی است. بعد از انجام فعالیت جسمی (فزیکی)، ذهنی (دماغی)، و یا هردو این احساس به ما دست میدهد. در حقیقت حس خستگی به ما میگوید که وقت آن رسیده تا استراحت کرده و بدن خود را برای ترمیم و اخذ انرژی برای انجام فعالیتهای بعدی آماده سازیم. لیکن خستگی زمانی از حالت طبیعی بیرون میشود که یا بدون انجام کدام فعالیت خاص احساس خستگی کنیم و یا اینکه بسیار زود خسته شویم. مثلا اگر در گذشته بعد از چهار یا شش ساعت کار جسمی خسته میشدیم، حالا با یک ساعت یا نیم ساعت کار خسته شویم یا بدون انجامدادن هیچ فعالیتی خسته باشیم. یا در گذشته اگر با هفت یا هشت ساعت استراحت قوت و توان کافی کسب میکردیم، حالا با همان مقدار وقت یا حتا بیشتر هنوز خسته و مانده باشیم.
درینجا به چند علت عمده این نوع خستگی اشاره میشود. برای اینکه دسته بندی علل آسانتر شود، من آنها را به دو بخش عمده علل روانی و علل جسمی تقسیم میکنم.

یکم – علتهای روانی
علل عمده روانی عبارتند از افسردگی، ملالت، کم خوابی یا بی خوابی، طلاق، سوگواری و ماتم، اضطراب، و مشکلات کاری.
مشکلات در زندگی، از کوچکترین تا کلانترین آنها، میتوانند سبب وارد آوردن استرس شوند. در حالیکه مقدار کم استرس برای آمادگی و دادن انگیزه مفید است، مقدار بیش از حد آن با واردکردن فشار بر کارکردهای ذهنی و جسمی (فزیکی) معمولا سبب خستگی میگردند. فشارهای روانی خستگی دماغی را سبب میشوند و این بخاطری است که شخص معمولا نگران یا مضطرب بوده و عدم تمرکز سبب میگردد تا انرژی بیشتری را برای بدست آوردن تمرکز و توجه به کار و فعالیت مصرف کند.
فشارهای روانی با ایجاد حالت تنش tension یا کشیدگی عضلات سبب خستگی میشوند، چون باعث میگردند تا بدن انرژی زیادی را مصرف کند. شخی عضلات میتواند یکی از نشانههای اضطراب باشد.
فشارهای روانی در صورتیکه دوامدار باشند باعث بروز اضطراب و افسردگی میشوند. در اضطراب، شخص در اکثر اوقات نگرانی و تشویش دارد. گپ های معمولی سبب تشویش او گردیده و تمرکز و خواب او را بر هم میزنند. وقتی به بستر میرود به فکر مشکلات میشود. در مواردی این مشکلات واقعا بزرگ اند که فشار زیادی وارد میکنند؛ در بعضی موارد خیلی هم جدی نیستند، ولی چون شخص اضطراب دارد این مشکلات بزرگ جلوه کرده و سبب نگرانی و بی خوابی او میگردند. یک موضوع معمولی که در گذشته سبب نگرانی او نمیشد حالا میتواند سبب تشویش کلان شود و وقت و انرژی شخص را به هدر دهد.
دوم – علتهای جسمی
عوامل عمدۀ جسمی عبارت اند از مریضی اخیر یا مریضی فعلی، کمخونی، حاملگی، بیخوابی، کمخوابی، تسمم غذایی، و کمبود یک یا چند ویتامین.
معمولا اکثر مریضیها سبب کمقوتی و خستگی میشوند. درین میان شایعترین آنها کمخونی است که اگر تشخیص داده نشود سبب میشود تا شخص برای مدت طولانی خستگی را تحمل کند. بیخوابی ناشی از درد یا تغییر خوردن سویه هورمونها (مثلا هورمون تایرویید) نیز از جمله علل شایع است. در صورتیکه مشکل اصلی تشخیص شود، تداوی خستگی کار مشکلی نخواهد بود.

مردم معمولا خستگی خود را بدینگونه ابراز میکنند:
– بیقوت هستم
– سنگین (گرنگ) هستم
– زیاد خواب دارم
– علاقه به کار و زندگی ندارم
– دلم تنگ است
– دلم میشود که دست به هیچ کاری نزنم
– احساس غمگینی میکنم
– تصمیم گرفتن برایم مشکل شده
– دلم نمیشه که کارهای روزمره را پیش ببرم
– سروصدا حوصله مرا خراب میکنه
برای رفع خستگی باید به علت آن توجه کرد. در صورتیکه خستگی ناشی از کم خوابیدن و کار زیاد باشد، مهم است تا ساعات خواب منظم شده و شخص به اندازه کافی بخوابد. اگر علت یک مریضی جسمی یا کم خونی است، باید به داکتر مراجعه شده و تداوی شود.
برای برطرف شدن فشارهای روانی به وقت بیشتری احتیاج است. از یکسو برطرف کردن یا مقابله با این فشارها وقت کافی ضرورت دارد. از سوی دیگر زمان کافی برای تداوی اختلال روانی نیاز است. بطور مثال، خستگی حاصل از افسردگی با تداوی افسردگی رفع میگردد. اگر میبینید که خستگی شما زیاد بوده و حداقل دو هفته ادامه یافته و در حالیکه هیچ مشکل جسمی درین اواخر نداشته اید، خوب است با داکتر خود مشورت کنید تا مطمین شوید که اختلال افسردگی دارید یا نه.
مریضیهای حاد مانند محرقه که سبب خستگی میشوند در مدت کوتاهی تداوی گردیده و ناراحتیهای حاصل از مشکلات مزمن نیز با تداوی موفقیتآمیز تا حد قابل توجهی محدود میشوند.
یادداشت: نشر مطالب روان آنلاین با ذکر منبع آزاد است!
نظر من دررابطه به اينكه من زماني ميخواهم با فاميل خود يا اينكه با اطفال خود يك زنده گي خوشي ره سژري كنم درين رابطه سخت مشكل دارم يعني زماني در خانه طفل ها مي خواهند ساعت تيري كنند بالاي اعصابم زياد فشار ميايد مي خواهم از خانه بيرون شوم يا اينكه با اطفال از خشونت كار بگيرم درين رابطه خواستم از جناب شما داكتر صاحب اگر مشوره لازم بدهيد بهتر خواهد بود
سلام محمد عارف جان! چند ساله هستید؟ چند سال میشه که ازدواج کردین؟ چند طفل دارید؟ وظیفه شما چیست؟ این مشکل از چه زمانی پیدا شده؟ تا حال برای رفع آن چه کار کرده اید که مفید بوده یا نبوده؟
Machine translation failed. retry
Machine translation failed. retry
سلام
من فکر میکنم تمام علایم افسردگی در من وجود داره..حالم بد شد
Machine translation failed. retry