نوشته: داکتر حمیرا صادقیار
ویرایش: اسماعیل درمان

با تاسف در نظام خانوادهی افغانستانی، خشونت بخش مهمی از رفتارهای خانوادگی است. این رفتار خشونتآمیز از سوی افراد متفاوت در یک خانواده (اعم از مرد و زن) بالای شماری دیگر تحمیل میشود. بهگونهی مثال خشونت شوهر و خانوادهی شوهر بر خانم، خشونت والدین بر کودک، خشونت خواهر و برادر بزرگتر بر خواهر یا برادر کوچکتر ، حتا خشونت بزرگان که اکثراً سمت ریاست خانواده را بردوش دارند بر دیگر زنان، مردان، و کودکان خانواده. اکثراً سطح سواد و آگاهی معمول به حدی نیست که آدمها به جای خشونت، رفتارهای بدیل و موثرتری را برای رسیدن به اهداف مشترک خانوادگی برگزینند.
آنچه درین نبشتهی کوتاه میخواهم به آن اشاره کنم این است: نباید فراموش کرد آنهایی که رفتارهای خشونتآمیز خانوادگی را تحمیل یا تحمل میکنند، علاوه از پایین بودن سطح سواد و آگاهی شان ممکن است از یک سلسله عوامل فرهنگی و روانی هم رنج ببرند. البته معمولاْ به چنین عوامل پشت پرده و درونی خشونت خانگی کمتر پرداخته میشود، چون با کاوش بیشتر زنجیرهای از ارزشهای ناپسند قبیلهای را که متاسفانه همهی ما به ارث بردهایم، زیر پرسش قرار خواهد داد. سوال اینجاست که چرا وضعیت زنان در افغانستان، به ویژه پس از ازدواج و وارد شدن به خانوادهی شوهر، تا حد زیادی به انواع گوناگون خشونت مساعد میشود؟
به نظر میرسد که یکی از مهمترین و واضحترین عامل در عقب این وضعیت نابسامان و بسیار آسیبپذیر، عدم برقراری روابط مستقل، محکم، و سازنده میان زن و شوهر باشد.
در فرهنگ قبیلهای و رایج در کشور ما معمولاً فیصدی بسیار بالایی از ازدواجها نه بر اساس عشق و علاقه ی دوجانبه، بلکه بر پایهی دهها دلیل دیگر صورت میپذیرد. زمانیکه پسر به سن مناسب برای ازدواج میرسد، مادرش مسوولیت به دوش گرفته و با اشتراک دیگر زنان خانواده، دختری را برای همسریاش جستجو و انتخاب میکند. در اکثریت موارد این عروس و داماد قبل از ازدواج فرصت حتا یک ساعت مکمل گفتوگو و تبادل نظر با همدیگر را نمییابند. از طرفی غرایز سرکوبشدهی جنسی در جامعهی ما تا حدی بر روح و روان جوانان حکم میراند که در جریان نامزدی هم اگر فرصتی مساعد شود، به هر چیز دیگری ممکن است فکر کنند مگر صحبت کردن و تبادل نظر با یکدیگر.
به همین گونه دو آدم، با شخصیتهای تقریباً ناشناخته برای همدیگر، وارد یک زندگی مشترک میشوند. در جریان این زندگی مشترک، رابطه زن و شوهر پس از ازدواج حتا در روشنفکرترین خانوادههای شهری فقط در اتاق خواب شان خلاصه میشود. زن و شوهری که همراه با خانوادهی شوهر زندگی میکنند، بامداد به زودی پس از اذان صبح، از اتاق خود خارج شوند، در حالیکه اجازه ندارند بار دیگر در جریان روز حتا برای ساعتی، درِ اتاق خود را ببندند.
برای این زوج نتیجهی خوبی ندارد اگر در جریان مراسم غذا خوردن خانوادگی در حضور بزرگان پهلوی هم بنشینند و یا حتا از فاصله دور صحبت کنند. در بقیه مواقع روز نیز به دور از نزاکت است که در حضور دیگران با هم حرف بزنند. بدبختانه این «دیگران» هم هرگز این زوج را تنها نمیگذارند، و نتیجه این میشود که تا زمانی که به اتاق خواب خود برنگشته اند، حق یا فرصت گفتگوی صمیمانه را ندارند مگر به استثنای چند سوال و جواب ضروری آنهم با شرم و حیا از حضور بزرگان.
حالا شما بگویید دو انسانی که همواره از همدیگر دور نگهداشته میشوند، کمترین وقت را برای سپری کردن با همدیگر مییابند، و به استثنای اینکه شبها را بیدار بمانند، فرصت دیگری برای نشستن در کنارِ هم و دادن حس خوب و سالم همراهی به یکدیگر را ندارند، چگونه میتوانند رابطهی محکم و مستقلی را شکل بدهند؟
رابطه بین زن و شوهرهای افغانستانی- در اکثریت موارد- صرفاً به یک ارتباط جنسی ناقص خلاصه شده و نمایانگر رابطه سالم مانند دوستی یا همسری بین دو انسان نیست. وجود همین رابطههای شکننده و کمعمق است که سبب میشود اکثراً مردان خانواده به جای حمایت کردن از حقوق همسرشان، خشونتهای گوناگونی را بر وی روا داشته و اِعمال خشونت از جانب دیگران بر او را نیز بدون کمترین عذاب وجدان اجازه دهند.
برای پیشگیری از خشونت، نابسامانی و دهها عوارض جانبی دیگر در خانواده، وجود روابط سالم و مستحکم میان همهی اعضای خانواده- مخصوصا زن و شوهر- مهمترین اصل است. البته چنین روابطی فقط با سپری کردن زمان کافی و آزادانه با همدیگر به وجود آمده میتوانند و نه چیز دیگر. تا زمانیکه شماری از اصلاحات لازم در فرهنگ خانوادهها وارد نگردد، خشونت علیه زنان – از طرف هر دو گروه زنان و مردان- افزایش یافته و راه درمان سادهتری را برای آن نخواهیم یافت. با باز کردن فضای بیشتر برای نفس کشیدن تازهعروسها و تازهدامادهایی که در خانواده با ما یکجا زندگی میکنند، ما میتوانیم در کاهش دادن خشونتهای خانگی، ایجاد روابط مستحکمتر میان اعضای خانواده، و پرورش کودکان سالم و باعاطفه در خانواده سهم ارزنده داشته باشیم.
به یاد داشته باشیم که زن و شوهرهایی که موفق به برقراری روابط خوب و سالم با همدیگر میشوند، در آینده فرزندان خود را در سایهی مهر و عطوفت خانوادگی پرورش میدهند و این فرزندان نیز به احتمال قوی در آینده به برقرار کردن روابط سالم و عاطفی- نه فقط جنسی- گرایش بیشتری خواهند داشت.
نوشتههای منتشر شده توسط نویسندگان و متفکرینی که عضو گروه روان آنلاین نیستند لزوماً بیانگر دیدگاههای روان آنلاین نمیباشند.
عکسها برگرفته از وبسایتهای http://commons.wikimedia.org و http://www.nationalpirc.org
یادداشت: نشر مطالب روان آنلاین فقط با ذکر منبع یا گرفتن اجازۀ رسمی از مدیریت سایت مجاز است!