مقدمه و ویرایش: داکتر اسماعیل درمان، ماستر روانشناسی بالینی و مشاوره
در فرهنگ ما و چه بسا بعضی از فرهنگهای دیگر، با وجود توجه به اطفال (که البته یک امر طبیعی است و والدین برای بقای نسل هم که شده به فرزندان تا حدی توجه میکنند)، تعدادی از مردم به یک سلسله مسایل دیگر در تربیت و رشد طفل باور دارند که این باورها لزوما درست نبوده و از نظر علمی مورد تایید نیستند. یا حداقل تحقیقات علمی صحت و سقم همچو باورهای را به چالش کشیده اند.
من درین مقدمه دو تا از این باورها را که در فرهنگ ما تقریبا عام اند ذکر میکنم.
باور غلط اول: همیشه حرف راست را از کودکان بپرسید و بشنوید.
واقعیت: راست گفتن کودکان تابع شرایط، محیط، و عوامل دیگری چون سن و مرحله رشد آنهاست. بطور مثال اگر کودکی از نظر سنی خیلی جوان باشد، قضاوت و قدرت تحلیل او محدود است و قادر به تجزیه و تحلیل بعضی از رفتارها نیست و در نتیجه نمیتواند حرف دقیق را به مخاطب منتقل کند. از سوی دیگر، قدرت حافظه و زبان نیز نظر به سن فرق میکند و اطفال لزوما هر حادثه یا واقعهای را که دیده اند بصورت دقیق به یاد نمیآورند و اگر به یاد بیاورند در مواردی از بیان آن بصورت کامل و دقیق عاجز اند. بنابر این نباید برای گفتن “حرف راست” بر اطفال فشار آورد، بخصوص با اعمال خشونت.
همچنان حس حسادت، رقابت، و قدرتطلبی در اطفال نیز وجود دارند و این سبب میشود تا کودک برای رسیدن به هدف حرف راست را نگوید و به دروغ و فریب متوسل شود.
دوستانی که علاقه دارند در رابطه به قضاوت اخلاقی کودکان بیشتر بدانند توصیه میکنم کتاب “قضاوتهای اخلاقی کودکان” از روانشناس مشهور ژان پیاژه را بخوانند.
باور غلط دوم: تا نباشد چوب تر فرمان نبرند گاو و خر
واقعیت: این یکی از ناانسانیترین باورهاییست که متاسفانه اقتدا و عمل به آن در کشور ما رایج است. بر اساس این باور غلط، کودکان و نوجوانان تنها با استفاده از چوب و خطکش تربیه و اصلاح میشوند و اگر چوب و فلک و سیلی و خطکش نباشد رفتار آنها تحت کنترول نخواهد آمد.
به خود یک نگاه بیاندازید. شاید شما یکی از کسانی بودهاید که در خانه، مسجد یا مکتب تنبیه جسمی شده اید. مشکل این جاست که استفاده از مجازات جسمی در مکتب یا مسجد به این روش جنبه رسمی میدهد و سبب میشود مردم نیز بدون درنظرگرفتن ناانسانی بودن این روش، آن را به راحتی پیاده کنند.
تجربه نشان داده و امروزه تحقیقات علمی نیز ثابت کرده اند که روشهای خشونتآمیز و سختگیرانه نه تنها صدمات روانی وارد میکنند (از جمله کمتر شدن اعتماد بنفس، کمجرأتی، حس ناامنی در روابط فردی و اجتماعی و…) بلکه سبب رشد دروغگویی و دورویی میگردند. انسانی که مورد اذیت و صدمه قرار گرفته در دفعات بعدی کوشش میکند تا دوباره مورد اذیت قرار نگیرد و برای فرار از آن به روشهای مختلف متوسل میشود که یکی از آنها دروغگویی است.
سوال این است که چرا بدون بررسی صدماتی که این روش وارد میکند، هنوز بر استفاده از آن تاکید میشود؟ بسیار مهم است تا اهمیت رفتار غیرخشونتآمیز برای همگان واضح گردد تا به تدریج این روش از بین برده شود وگرنه این چرخهی خشونت همینطور ادامه مییابد.
گزارشی که درینجا میخوانید نتیجه یکی از تازهترین تحقیقاتی است که در حوزه روانشناسی کودک شده است. این تحقیق نشان میدهد اطفالی که مورد آزار جسمی و لت و کوب قرار میگیرند برای پرده پوشی اشتباهات و جلوگیری از صدمات احتمالی دست به دروغگویی میزنند.
محققان روانشناسی در کانادا هشدار دادند: تنبیه بدنی یا مقررات سخت و شدید باعث میشود که کودکان برای پنهان کردن اشتباهات خود، بیشتر به دروغگویی متوسل شوند.
پروفسور ویکتوریا تالوار از پوهنتون مک گیل و معاون او پروفسور کانگ لی از دانشگاه تورنتو در مطالعات خود دو گروه از اطفال را که بین ۳ و ۴ ساله بودند در شرایط مختلف با هم مقایسه کردند.
گروه اول در یک مکتب خصوصی ثبت نام شده بودند که این مکتب به روشهای سنتی مثل استفاده از چوب و فلک برای تنبیه شاگردان اداره میشد.
گروه دوم در یک مکتب خصوصی دیگری ثبت نام شده بودند که شیوه اداره آن با سیستمهای آزادانهتر و با مقررات آسانتر بود. رفتار تک تک کودکان به طور جداگانه در هر دو مکتب تحت مطالعه قرار گرفت.
در ادامه آزمایشات از اطفال خواسته شد در یک بازی «حدس بزن» شرکت کنند.
متخصصان که در این بازی با کودکان همراه بودند از آنها درخواست میکردند که وقتی در اتاق تنها هستند دزدکی (خپکی) به اسباب بازی که داخل اتاق گذاشته شده بود، نگاه نکنند.
تقریبا اکثر کودکان وقتی تنها میشدند با وجود توصیه متخصصان، این کار را انجام میدادند (یعنی بشکل خپکی به آن وسایل بازی نگاه میکردند)

اما نتایج ارزیابیها معلوم کرد کودکانی که در گروه اول یعنی در مکتب خصوصی با روش سنتی و تنبیهی ثبت نام کرده بودند در جواب به این سوال که آیا دزدکی اسباب بازی را دیده اند تقریبا همگی شان دروغ میگفتند و جواب منفی می دادند، در حالی که کودکان در گروه دوم که در مکتب تنبیه نمیشدند، فقط حدود ۵۰ فیصد در مورد نگاه کردن به اسباب بازی دروغ میگفتند.
همچنان معلوم شد کودکانی که به دلیل تنبیه شدن توانستند بار اول دروغ بگویند در پاسخ به سوالات بعدی درباره جزئیات و مشخصات وسایل بازی، خیلی بهتر پاسخ های غیرصحیح و فریبدهنده میدادند تا معلوم نشود که دروغ گفته اند.
منبع گزارش: وبسایت داکتران بدون مرز http://www.pezeshk.us
یادداشت: نشر مطالب روان آنلاین با ذکر منبع آزاد است!