ازدواج را در بسیاری فرهنگ‌ها یکی از مقدس‌ترین رابطه های دو شخص می‌دانند

چند نکته‌ی مختصر در باره‌ی ارتباط سالم بعد از ازدواج

محمودرضا هاشم‌ورزی، ماستر روانشناسی بالینی

ویرایش و اضافات: اسماعیل درمان، ماستر روانشناسی بالینی

ازدواج را در بسیاری فرهنگ‌ها یکی از مقدس‌ترین رابطه های دو شخص می‌دانند

     تاریخ ازدواج شاید تاریخی به قدمت تاریخ بشریت داشته باشد، لذا اختلاف خانوادگی هم تقریبا به قدمت تاریخ بشر است. ازدواج افت و خیز دارد و مهم است تا با این افت و خیر به شکل مفید برخورد شده و محدود گردد.

طول عمر ازدواج بطور متوسط حدود ۵۰ سال است، بنابر این تقریبا همه چیز یک زوج مشترک است و مهم است تا این اشتراک را حفظ کرد. ازدواج دوران هم‌سازی متقابل و رسیدن به تفاهم و توافق است؛ همان اندازه که از خود انتظار داریم که تغییر کنیم، به همان اندازه باید از طرف مقابل نیز انتظار داشته باشیم.

 زن و شوهر مثل ستون‌های یک ساختمان اند که با فاصله‌ی مناسب ساختمان را نگه می‌دارند، لذا اساس این ساختمان بر این ستون‌ها استوار است.

 ازدواج رشد دادن است؛ زن و مرد باید در جهت رشد و تعالی همدیگر در عرصه‌های مختلف زندگی تلاش نمایند. هم‌چنان، ازدواج عمل‌کرد است و زن و شوهر باید عمل‌کردهای خود را ارائه نمایند.

 در ازدواج می‌خواهیم عمیق‌ترین رابطه‌ها را داشته باشیم که تاکنون با هیچ‌کس نداشته و نخواهیم داشت. ازدواج نوعی مبادله است، یعنی “یک فیصدی (از شناخت، وقت، و توجه…) به تو می‌دهم و یک فیصدی از تو می‌گیرم. من در فلان مورد رفتارم را تغییر می‌دهم و تو در فلان مورد رفتارت را تغییر بده.”

ولی انتظار این‌که “من باتو ازدواج کرده‌ام و در نتیجه من تو را شخص دیگری می‌سازم یا تو مرا شخص دیگری بساز یا طور دیگری اصلاح کن” غلط و اشتباه است.

 – در ازدواج باید سعی شود تا زن و شوهر همدیگر را کشف کنند. در ازدواج تفاهم مثل هم بودن نیست، بلکه همدیگر را درک کردن و فهم متقابل است.

– در زندگی زناشوئی نباید آنی شویم که طرف مقابل می‌خواهد؛ به عبارت دیگر، نباید غیر از آنچه که خود بوده‌ایم شویم. در آنصورت نه تنها “خود” را از دست میدهم، بلکه تبدیل به انسانی می‌شویم که هویت او مغشوش شده است و نه با خود صادق است و نه با دیگران و یا در بهترین حالت برای رضایت و خوشنودی دیگران زندگی می‌کند.

– در ازدواج نباید رابطه از نوع انتقامی باشد و “چون تو اینکار را کردی من اینکار را بر علیه تو می‌کنم.”

– در روابط زناشوئی “همان‌قدر من هستم که تو هستی.” احترام‌به‌نفس یک زن منوط به احساسات و کیفیت روابط اوست. احترام‌به‌نفس یک مرد منوط به توانائی او درکسب نتیجه است.

– یک زن برای فراموش کردن دردهای خود ممکن است که خود را درگیر مشکلات دیگران کند.

– معمولا اگر مرد فکر کند که مورد نیاز کسی نیست، برایش بسیار سخت تمام می‌شود.

– مهم‌ترین گلایه‌ای که زنها در روابط زناشوئی دارند این است که “به من گوش نمی‌دهی،” حتی این گلایه ازطرف مرد هم سوءتعبیر می‌شود.

– در مواردی یک مرد بین نیاز به صمیمیت و استقلال با خود درگیر است. از یک‌سو می‌خواهد با همسر خود صمیمی باشد و از سوی دیگر استقلال کامل خود را حفظ کند و این سبب اصطکاک در رابطه می‌شود.

– سازگاری در روابط جنسی یکی از مهم‌ترین علل خوشبختی زندگی زناشوئی است؛ لذا داشتن  اطلاعات کافی در مورد امور جنسی از موضوعات اساسی است.

– در ازدواج رابطه با خانواده‌های اصلی (والدین زوجین) محفوظ ولی استقلال زوجین هم باید محفوظ بماند.

– آن دسته از زوجین که نزد والدین خویش زندگی می‌کنند، باید مرز زندگی آنان با سایر اعضاء خانواده (خانواده طرفین) مشخص باشد.

– همان‌گونه که ارتباط یکی از اساسی‌ترین مناسبات زناشوئی است، دعوا و درگیری نیز از مهم‌ترین علل آشفتگی روابط زناشوئی است.

– در فامیل‌های مذهبی، عقاید مذهبی و توجه به ارزشهای معنوی و دینی در سعادت کانون خانوادگی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

– معمولا افرادی که در ازدواج موفق هستند کمتر به مشکلات روانی دچار می‌شوند.

 منبع: وبسایت داکتران بدون مرز

یادداشت: نشر مطالب روان آنلاین با ذکر منبع آزاد است!

درباره‌ی اسماعیل درمان

اسماعیل درمان، ماستر روانشناسی بالینی و مدیر وبسایت روان آنلاین است. شما می‌توانید از طریق صفحۀ «تماس با ما» یا صفحۀ فسبوک روان آنلاین به او و گروه کاری روان آنلاین پیام بفرستید. خوانندگانی که نمی‌خواهند نام شان ذکر شود این را در پیام خود مشخص کنند. گروه روان آنلاین به حفظ هویت خوانندگان احترام می‌گذارد.

یک نظر

  1. زیبا و خواندنی‌ست.
    تشکر
    با یک داستان خیلی کوتاه به نام «دوصد نمره» به روزم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.