گزینش و ترجمه: داکتر هامش درویش
ویرایش: اسماعیل درمان

جنون مزمن یا اسکیزوفرنیا نوعی از اختلال روانی است که در آن تفکر فرد به تشوّش معروض میشود و برداشت او از واقعیتها غیرعادی میگردد. اصطلاح اسکیزوفرنیا نخستین بار توسط اوگن بلولر به کار گرفته شد که از ترکیب دو کلمۀ یونانی skhizein (دو نیم کردن، گسست) و phren (فکر، اندیشه، یا ذهن) تشکیل شدهاست. از مهمترین عوارض اسکیزوفرنیا هذیان، توهّم، عدم ارتباط منطقی در گفتار، گمگشتگی در زمان و مکان، گیجی و منگی، بهتزدگی، و فراموشی است.
برخی از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا نشانههای روانی-حرکی نیز دارند، مانند حرکات عجیب، شکلکهای تکراری، و ژستهای غیرمعمول. کسی که اسکیزوفرنیا دارد گاهی تصاویری را میبیند و صداها، بوها، و مزههایی را احساس میکند که واقعی نیستند.
اساساً اسكیزوفرنیا یك بیماری مغزی است كه در آن انتقالدهندههای کیمیاوی- عصبی مغز دچار عدم تعادل میشوند. یكی از این انتقالدهندهها كه نقش مهمی در بیماری اسكیزوفرنیا دارد، دوپامین نام دارد.
اسکیزوفرنیا اغلب در دوران نوجوانی و ابتدای جوانی شروع میشود و فرد را در بارورترین سالهای زندگی مبتلا میکند و در نتیجه، تحصیل، ازدواج، اشتغال و آموزش مهارتهای اجتماعی فرد را با سکتگی مواجه میسازد.
عوامل
انواع اسکیزوفرنیا
پنج نوع مختلف اسکیزوفرنیا وجود دارند که هر کدام بر اساس نوع علائم، دستهبندی میشوند:
۱- اسکیزوفرنیای هذیانگویی
۲ـ اسکیزوفرنیای آشفته
۳ـ اسکیزوفرنیای جنونآمیز (کاتاتونیک)
۴ـ اسکیزوفرنیای نامشخص
۵ـ اسکیزوفرنیای باقیمانده
اسکیزوفرنیای هذیانگویی: در این نوع، هذیان و توهمات شنیداری از مشخصات عمده اند، اما سایر عملکردهای فکری طبیعی میباشند. توهمات از نوع اذیت و آزار اند. مثلاً بیمار فکر میکند دیگران در پی آزار و اذیت او اند و بر علیه او دایم توطئه میکنند. این افراد میتوانند خشم، بی علاقگی، و اضطراب خود را اظهار کنند.
اسکیزوفرنیای آشفته: این نوع اسکیزوفرنیا با گفتار و رفتار آشفته، مشکل در درک، و نیز احساسات نامناسب تشخیص داده میشود. این افراد ممکن است به تغییر رنگ چراغ ترافیکی و یا به چیزی که میگویید و یا انجام میدهید، بخندند، در حالی که هیچ موضوع خندهداری در میان نباشد. این رفتار آشفته ممکن است با فعالیتهای عادی مانند حمام کردن، لباس پوشیدن و غذا درست کردن شخص تداخل کرده و شخص را با مشکل مواجه کند.
اسکیزوفرنیای جنونآمیز: این نوع توسط تشوشات حرکی مشخص میشود. این افراد ممکن است به طور کامل بدون حرکت یا دارای تحرکیت زیاد باشند. آنها ممکن است برای ساعتها چیزی نگویند و یا ممکن است یک کلمهی را که شنیده اند به طور مرتب تکرار کنند، یا نسبت به حرفی که میشنوند، هیچ واکنش و احساسی از خود نشان ندهند.
اسکیزوفرنیای نامشخص: این نوع اسکیزوفرنیا با دو یا چند نشانه مشخص میشود. این علائم عبارت اند از: هذیانات، توهمات، گفتار یا رفتار آشفته، رفتارهای جنون آمیز و یا علائم دیگر منفی.
اسکیزوفرنیای باقیمانده: مشخصه این نوع عبارت از داشتن سابقۀ ابتلا به اسکیزوفرنیا است. افراد دارای این نوع اسکیزوفرنیا، دارای علائم مشخص از قبیل هذیان، توهم، گفتار یا رفتار آشفته نمیباشند. یعنی در گذشته سابقۀ این نشانهها را داشته اند، و حالا این نشانهها را به شکل فعال نشان نمیدهند، اما به طور کامل بهبود نیافتهاند.
ممکن است این بیماری بعد از بهبودی دوباره شروع شود و یا برای سالها بدون هیج علامتی، نهفته باقی بماند.
علایم اسکیزوفرنیا
فرد مبتلا به اسکیزوفرنیا، ممکن است فاقد علائم ظاهری بیماری باشد. در برخی از موارد، به علت تغییرات رفتاری و رفتار عجیب و غریب، مریضی ممکن است ظاهر شود. این علائم میتوانند شامل گوشهگیری، زوال شخصیت، اضطراب شدید و احساس غیرواقعی بودن، از دست دادن اشتها، عدم رعایت حفظ الصحه، هذیان، توهم و احساس تحت کنترل بودن توسط نیروهای خارجی باشند. مثلاً مریض فکر میکند که ساکنان یک سیارۀ دیگر مغز او را تحت کنترل خود گرفته اند!
برای درک بهتر این مریضی، علائم اسکیزوفرنیا را به دودستۀ مثبت و منفی، شناختی و عاطفی تقسیم میکنند.
علایم مثبت: این یعنی نشانههای که شخص پیش از مریضی آنها را نداشته، اما با شروع مریضی بر رفتار و گفتارش علاوه شدهاند:
۱- هذیان یعنی باورهای که فاقد پایه و اساس واقعی اند.
۲- توهم یا شنیدن، دیدن، احساس کردن، بوییدن و یا مزه کردن چیزی که در واقعیت وجود ندارد.
۳- آشفتگی و بیارتباطی در گفتار، مثلاً بین یک جمله و جملۀ دیگر هیچ ارتباطی وجود ندارد یا شخص بدون ختم یک جمله یا موضوع، به موضوعی دیگر میپردازد.
۴- رفتارهای نامنظم و جنونآمیز
علائم منفی: یعنی خصوصیاتی که از شخص گرفته میشوند. مثلاً فردی که اجتماعی بوده، پس از شروع مریضی گوشهگیر میشود.
۱- گوشهگیری
۲- مشکل داشتن در ابراز احساسات
۳- مشکل داشتن در مراقبت از خود
۴- ناتوانی در لذت بردن
علائم شناختی: یعنی مشکل در توجه و تمرکز کردن، مشکلات مربوط به پردازش اطلاعات در شناخت محیط زندگی
علائم عاطفی و مزاجی: قابلتوجهترین علامت مزاجی یا خُلقی، افسردگی است و به همین دلیل، تعداد افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا که دست به خودکشی میزنند، بالاست.
برخی از علائم اسکیزوفرنیا میتواند در اختلالات روانی دیگر از قبیل اختلال دوقطبی، اختلال اضطراب، اعتیاد، یا اختلال شخصیت نیز وجود داشته باشند.
تشخیص
تشخیص بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا به اساس ارزیابی تاریخچۀ طبی، ارزیابی سابقه خانوادگی و معاینه وضعیت روانی بیمار صورت میگیرد. معاینات خون و ادرار، برای تشخیص اینکه دواها، مواد مخدر، و امراض جسمی سبب بروز علائم اسکیزوفرنیا نباشند. لازم است. لیکن تا به حال هیچگونه معاینۀ لابراتواری که بتواند به تشخیص اسکیزوفرنیا کمک کند وجود ندارد، البته با اجرای ام آر آی ممکن است بتوان اسکیزوفرنیا را در مراحل ابتدایی آن تشخیص داد.
چند باور اشتباه دربارۀ اسکیزوفرنیا
- اسکیزوفرنیا با چند شخصیتی بودن یکسان نیست. چند شخصیتی بودن یک اختلال جداگانه و البته نادر است.
- با وجود آنکه برخی افراد دارای اسکیزوفرنیا گرایش به رفتار خشونتآمیز دارند، بیشتر آنها چنین رفتاری ندارند و بسیاری از آنها گوشهگیر و آرام میباشند.
- هر فردی که رفتار بدبینانه دارد، اسکیزوفرنیا ندارد. برخی افراد اختلال شخصیتی بدبینی دارند و به دیگران بدبین یا بیاعتماد میباشند، اما سایر ویژگیهای اسکیزوفرنیا در آنها دیده نمیشود.
- هرفردی که صداهایی میشنود، دارای اسکیزوفرنیا نیست.
- افسردگی و اختلال دوقطبی شباهت به اسکیزوفرنیا دارند، همچنان برخی از امراض جسمی مانند عفونت شدید، اختلالات غدۀ تایرویید، سرطانها، اختلالات سیستم عصبی، و اختلالات سیستم معافیتی بدن ممکن است نشانههای را سبب شوند که به اسکیزوفرنیا شبیه اند.
- عوارض جانبی برخی دواها موجب بروز علائم مشابه به اسکیزوفرنیا شده میتوانند.
تداوی اسکیزوفرنیا

اسکیزوفرنیا مانند سایر امراض مانند فشار خون بالا، بیماری قلبی، دیابت، زخم معده و روماتیزم قابل کنترول است. با تداوی، نشانهها تحت کنترل آمده یا شدت آنها کاهش مییابد. بهترین حالت در تداوی طولانی مدت امراض جسمی آن است که مریض بتواند به فعالیتهای عادی زندگی خود ادامه دهد و خلل مهمی در روابط خانوادگی و اجتماعی او رخ ندهد. هدف از تداوی دوایی و غیردوایی اسکیزوفرنیا نیز بازگشت مریض به زندگی معمولی است.
هرچند تاکنون دواهایی که برای تداوی استفاده میشوند نتوانسته اند کاملاً بیماری را کنترل کنند و مریض را به حالت قبل از بیماری بازگردانند، ولی تولید دواهای جدید امیدهای بیشتری را در ین زمینه نوید میدهد.
دواها چگونه اثر میکنند؟
در بیماری اسکیزوفرنیا، تغییراتی در مقدار مواد کیمیاوی در مغز به وجود می آید که سبب بروز علایم و شکایاتی میشوند که در بالا به آنها اشاره شد. کار عمدۀ دواها این است که در تنظیم مقدار مواد کیمیاوی مغز مانند دوپامین، سروتونین، گلوتامات در نواحی خاصی از مغز سهم میگیرند. این تغییرات در پی خود بهبود علایم رفتاری و عاطفی را در مریض به وجود میآورد.
اثر و فایدۀ تداوی چیست؟
- کاهش یا کنترل کامل هذیان و توهم
- پیشگیری از عود مریضی
- کاهش انزوا و گوشهگیری
- کنترول رفتار پرخاشگرانه
- کاهش یا قطع دفعات بستری شدن
- افزایش توان مریض در برابر فشارهای روانی زندگی
- کاهش مصارف تداوی و مراقبت از بیمار
- انجام فعالیتهای روزمرۀ زندگی
میزان اثربخشی دواها چقدر است؟
دواهای قدیمی ۶۰ تا ۷۰ درصد در تداوی اسکیزوفرنیا مؤثر میباشند و خوشبختانه دواهای نسل جدید بر ۳۰ تا ۵۰ درصد مریضانی که به دواهای سابقه پاسخ ندادهاند، موثر اند. برخی از دواهای قدیمی عبارتند از هالوپریدول، تری فلوپرازین، تیوتکسین، کلرپرومازین، تیوریدازین، پرفنازین، فلوفنازین.
برخی از عوارض جانبی دواهای قدیمی
- خشکی دهان
- تاریکی در دید
- خواب آلودگی
- کاهش میل جنسی یا ناتوانی جنسی
- اختلال درعادت ماهوار در خانمها
- لرزش دست و گرفتگی عضلات
- آبریزش از دهان
- بیقراری
- قبضیت (یبوست)
برای خنثی کردن عوارض دواهای قدیمی چه میتوان کرد؟
در صورت بروز چنین علایمی بهتر است آنها را با داکتر معالج در میان گذاشت تا با اقدامی مناسب عوارض دواها را کم نماید. داکتران معمولاً از روشهای زیر استفاده میکنند:
تجویز دواهای آنتیکلینرژیک مانند تری هگزیفتیدیل (آرتان) و بیپریدین (آکینتیون)
قطع دوا و تجویز دوای دیگر
تنظیم مقدار دوای مصرفی بیمار
تنظیم زمان مصرف دوا
دواهای نسل جدید
برخی از این دواها عبارتند از: رسپیریدون- کلوزاپین (لپونکس)، اولانزاپین (زیپرکسا)، کوتیاپین، زیپراسیدون
عوارض مهم دواهای نسل جدید
- چاقی
- افزایش قند و چربی خون
- خواب آلودگی
- کاهش تعداد کریوات سفید خون (فقط با کلوزاپین)
این دواها همزمان با اثر بر چند نوع از مواد کیمیاوی مغز، علاوه بر هذیان، توهم و پرخاشگری بر علایم منفی بیماری مانند گوشهگیری و انزوا، کاهش تمرکز فکر و کاهش انگیزه، تاثیر بهتری دارند.
تداویهای غیردوایی
داکتر یا درمانگر کمک میکند تا مریض طرز برخورد با افکار خود و شرایط ایجادکنندۀ اضطراب را یاد بگیرد و خطر عود مریضی را کاهش دهد. بدین ترتیب الگوهای منفی افکار و رفتار را تحت کنترل قرار میدهد. متخصص درمانی میتواند به مریض کمک کند تا از برنامه دوایی خود پیروی کند.
برای بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا، پذیرفته شدن در جمع خانواده و دوستان از اهمیت زیادی برخوردار است. اگر اعضای خانواده، بیماری و شرایط ایجاد کننده اضطراب را درک کنند و به فرد کمک کنند تا به برنامه دوایی خود عمل کند، در این صورت بیمار چانس بیشتری برای کاهش علایم خواهد داشت.
جلسات رواندرمانی
در این جلسات مریض می آموزد چگونه فشارهای روانی خود را كاهش دهد، ارتباطات اجتماعی خود را تقویت كرده، و تنشهای خود را كنترل كند. همچنین با علائم عود احتمالی این بیماری مانند عصبانیت و اختلال در خواب آشنا میشود.
احیای مجدد یا بازتوانی
آموزش مهارتهای اجتماعی و شغلی لازم برای زندگی مستقل بخش مهمی از تداوی است. آن عده مریضانی که در بازتوانی سهم میگیرند، بهبود بهتری در نشانههای مریضی خود دارند.
گروههای حمایتی
گروههای حمایتی شامل متخصصین مراقبتهای صحت روانی، خانواده، دوستان، اجتماع کوچکی که شخص در آن به سر میبرد، گروهها و سازمانهای اجتماعی، دینی، و غیره.
منابع استفاده شده در این نوشته:
http://www.webmd.com/schizophrenia/guide/schizophrenia-tests
http://www.nhs.uk/Conditions/Schizophrenia/Pages/Treatment.aspx
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=217517.
http://andishesr.org/?page_id=712
عکس برگرفته از وبسایت Yale Scientific
یادداشت: نشر مطالب روان آنلاین فقط با ذکر منبع یا اجازۀ رسمی از مدیریت وبسایت مجاز است.
این مطلب خیلی عالی بود تشکر از شما!
اما یک سوال داشتم چرا تا حال هیچ موضوعی درباره مشاوره در وبسایت تان نگذاشته اید؟؟
خیلی خوب خواهد بود اگر درباره روانشناسی مشاوره هم مطالبی به نشر بسپارید.
Machine translation failed. retry
سلاو عرض ادب محترم داکتر صاحب درمان ، واقعا زحمات و تلاش های شما و بخصوص این وبسایت را که برای راهنمایی مردم شریف ایجاد نموده اید قابل تقدیر و افتخار است . خواستم یک نظر را با شما شریک سازم در این هیچ جای شک نیست که امروز در هر گوشه و کنار وطن عزیز ما افراد زیاد به اختلالات روانی مختلف دست و پنجه نرم می کنند که عامل اصلی ان سه دهه جنگ و در بدری بوده تا مردم از تعلیم محروم شوند و در افکار همه به عوض محبت و منطق خشونت جایگزین گردد اما ان بخش را که از دست داده ایم و شاید هم حالا برای تداوی و جلوگیری شان زمان کافی نباشد و برای انان که یک امید است شاید ما انرا نادیده گرفته و ناعلاج بدانیم مگر قشر دیگری که سریعا در حال بزرگ شدن است و واقعا سخت مایه ای نگرانی هم هستند اطفال زیر سنین 15 سال و بخصوص اطفال که تازه قدم به در تعلیم می گذارند می باشند در حصه ای تعلیم و اموزش و بلند بردن علایق اطفال درحصه ای یاد گیری درس و راه های که بتواند اطفال را مشوق و متوجه به درس نمایید و بیشتر ذهن نشین برای شان باشد پروگرام های را زیر دست دارید یا خیر بخصوص برای معلمین که اطفال تازه وارد به مکتب را اموزش می دهند ، در کشور ما امروز به اثر روی کار امدن افراد غیر مسلکی و پالیسی ناقص وزارت تعلیم و تربیه سبب شده است معلیمین را که سطح دانش و قوه ای فهماندن شان ضعیف و یا هم دارای چهره های خشن و زشت باشند برای اینکه اطفال از ایشان احساس ترس و اضطراب نمایند و خاموش باشند به حیث معلم به اطفال که تازه به مکتب قدم گذاشته اند به صنوف شان می فرستند و این همان اولین ضربه از لحاظ روانشناسی برای اطفال است که از مکاتب اغاز می شود و مسولین هم هیچ توجه ای را در زمینه نکرده اند پس ایا شما برای اصلاح چنین مشکلات در جامعه برنامه های را در زیر دست دارید و اگر دارید تاهنوز اغاز نموده اید یا خیر . تشکر از توجه تان
جناب ببرک کاروند، تشکر از پیام شما. من در حد فردی و گروه کوچک کاریِ که داریم تلاش می ورزیم سطح آگاهی را در همین حوزۀ که شما نیز به درستی به آن اشاره کرده اید بالا ببریم. در کنار آن برخی از دوستان که در داخل یا خارج کشور در حوزۀ تعلیم و تربیت تحصیلات عالی دارند ممکن است بهتر بتوانند برنامه ریزی کرده و برای نیازهایی مطرح شده پاسخ های درخور فراهم کنند.
سربلندی
اسماعیل درمان
Machine translation failed. retry
Machine translation failed. retry
خیلی عالی (البته مثل همیشه)
مطلب کاملا علمی, قابل فهم و موثر بود.
غنای مطالب این سایت در حقیقت غنای جامعه طبی افغانستان است.
چشم براهی موضوعات بیشتر توسط قلم توانای شما اسماعیل جان درمان
کامگار باشید.
فاقدانی گرامی،
از دیدن نوشته ی شما بسیار خرسند شدم. بدون شک و بدون تعارف، شماو تلاش های تان هر دو برایم احترام برانگیز و قابل قدر بوده اید. خوشحالم که نوشته های سایت را می خوانید. به امید دیدار
اسماعیل
Machine translation failed. retry
Machine translation failed. retry
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما دکتر محترم.
مطالب این صفحه بسیار خوب و کامل بود.یکی از اطرافیان من به این بیماری مبتلاست میخواستم بدونم رفتار ما با ایشون و در مقابل برخورد های تهاجمی و تنش زاش چطور باید باشه؟علایم بیماریش اسکیزوفرنیای هذیان گو و جنون آمیز هست.29 ساله و بسر هستش
سلام بر شما،
برخوردهای تهاجمی معمولا ناشی از پاسخی است که شخص مبتلا به اسکیزوفرنیا به صداهایی که می شنود، می دهد، یعنی همان صداهایی که تنها خودش می شنود و مغزش تولید می کند، نه صدا و رفتار اطرافیان. تصور کنید اگر کسی ساعت ها کنار گوش تان حرف بزند و حرف های او نیز همه شک و تردید و عصبانیت و قهر باشد، چه حالتی به شما دست می دهد؟ طبیعتا ناراحت و عصبانی و بی حوصله خواهید شد. این آشنای شما نیز بسیار محتمل است که همچو تجربه ای داشته باشد.
مهم ترین موضوع این است که دشنام هایش را جدی نگیرید. لیکن در صورتی که بیمار شروع به تهدید کرد، چه بر علیه خود یا دیگران، باید با یک متخصص تماس گرفته شود. همچنان مهم است تا اطرافیان زیاد در برابر او حالت دفاعی نگیرند. مثلا همان گونه که اشاره کردم، بسیاری اوقات دشنام ها و حالت تهاجمی در پاسخ به هذیان ها و توهم های خود بیمار است، نه اطرافیان. به همین دلیل رفتارش را لزوما نباید به دل بگیرند.
با آن هم تاکید می کنم که در صورت تهدیدآمیز شدن رفتار با متخصص ارتباط گرفته شود. هر نوع وسایل خطرناک و بُرنده ی به مثل کارد از دسترس بیمار دور نگهداشته شوند. در عین زمان، اطرافیان را تشویق کنید در باره ی این بیماری معلومات خود را افزایش دهند. آگاهی بیشتر سبب می شود تا از نوع بیماری و تجربه ای که بیمار دارد، درک بهتری داشته باشند و درک بهتر سبب می شود تا رفتار بهتر و منظم تری در برابر او داشته باشند.
موفق باشید
مدیر سایت